شهادت آیت الله حاج سید مصطفى خمینى در اول آبان 1356 و مراسم پرشکوهى که در ایران برگزار شد نقطه آغازى بر خیزش دوباره حوزه هاى علمیه و قیام جامعه مذهبى ایران بود. امام خمینى در همان زمان به گونه اى شگفت این واقعه را از الطاف خفیه الهى نامیده بود. رژیم شاه با درج مقاله اى توهین آمیز علیه امام در روزنامه اطلاعات انتقام گرفت.
اعتراض به این مقاله، به قیام 19 دى ماه قم در سال 56 منجر شد که طى آن جمعى از طلاب انقلابى به خاک و خون کشیده شدند.
برگزارى مراسم سوم، هفتم و چهلم هاى پیاپى در بزرگداشت خاطره شهیدان در تبریز، یزد، جهرم و شیراز، اصفهان و تهران قیامهایى مکرر پدید آورد.
جایگزینى یک تکنوکرات غربزده به نام جمشید آموزگار به جاى هویدا، نخست وزیر 13 ساله شاه، کمکى به حلّ بحران رژیم نکرد. جعفر شریف امامى با شعار «دولت آشتى ملى» روى کار آمد. فریبکاریهاى وى و مذاکرات او با آقاى شریعتمدارى در قم نیز نتوانست مبارزات مردم را متوقف سازد. در زمان دولت او کشتار بیرحمانه مردم بوسیله نیروهاى نظامى در میدان شهدا (ژاله) تهران در روز 17 شهریور اتفاق افتاد. رسماً حکومت نظامى در تهران و 11 شهر بزرگ ایران براى مدتى نامحدود برقرار شد.
از روشهاى موفق امام خمینى در پیشبرد مبارزه علیه رژیم شاه دعوت مردم به اعتصاب و گسترش آن بود. اعتصابهاى سراسرى در ماههاى پایانى رژیم شاه به ارکان رژیم و وزارتخانه ها و ادارات و مراکز نظامى کشیده شد و ضربه نهایى را اعتصاب کارکنان شرکت نفت و بانکهاى و مراکز حساس دولتى وارد ساخت.
هجرت امام خمینى از عراق به پاریس:
در دیدار وزراى خارجه ایران و عراق در نیویورک تصمیم به اخراج امام از عراق گرفته شد. روز دوم مهر 1357 منزل امام در نجف بوسیله قواى بعثى محاصره گردید. رئیس سازمان امنیت عراق در دیدار با امام خمینى گفته بود که شرط ادامه اقامت ایشان در عراق دست کشیدن از مبارزه و عدم دخالت در سیاست است و امام نیز با قاطعیت پاسخ داده بود که به خاطر مسئولیتى که در مقابل امت اسلام احساس مى کند حاضر به سکوت و هیچگونه مصالحه اى نیست.
روز 12 مهر، امام خمینى نجف را به قصد مرز کویت ترک گفت. دولت کویت با اشاره رژیم ایران از ورود امام به این کشور جلوگیرى کرد. قبلاً صحبت از هجرت امام به لبنان و یا سوریه بود اما ایشان پس از مشورت با فرزندشان (حجت الاسلام حاج سید احمد خمینى) تصمیم به هجرت به پاریس گرفت. در روز 14 مهر ایشان وارد پاریس شدند. دو روز بعد در منزل یکى از ایرانیان در نوفل لوشاتو (حومه پاریس) مستقر شدند. مأمورینِ کاخِ الیزه نظر رئیس جمهور فرانسه را مبنى بر اجتناب از هرگونه فعالیت سیاسى به امام ابلاغ کردند. ایشان نیز در واکنشى تند تصریح کرده بود که اینگونه محدودیتها خلاف ادعاى دمکراسى است و اگر او ناگزیر شود تا از این فرودگاه به آن فرودگاه و از این کشور به آن کشور برود باز دست از هدفهایش نخواهد کشید.
در مدت اقامت 4 ماهه امام در پاریس، نوفل لوشاتو مهم ترین مرکز خبرى جهان بود و مصاحبه هاى متعدد و دیدارهاى مختلف امام دیدگاههاى ایشان را در زمینه حکومت اسلام و هدفهاى آتى نهضت براى جهانیان بازگو مى کرد. به این ترتیب جمع بیشترى از مردم جهان با اندیشه و قیام ایشان آشنا شدند و از همین جا بود که بحرانى ترین دوران نهضت را در ایران رهبر کرد.
دولت شریف امامى دو ماه بیشتر دوام نیاورد. شاه ریاست کابینه را به دولت نظامى (ازهارى) سپرد. کشتارها رو به فزونى نهاد اما تأثیر در قیام مردم نداشت. شاه در نهایت استیصال از سفیر آمریکا و انگلیس درخواست راه حل مى کرد اما هیچیک از طرحهاى قبلى آنان نتیجه اى در بر نداشت. راهپیمائیهاى گسترده و میلیونى در روز تاسوعا و عاشورا در تهران و دیگر شهرها برگزار شد که به رفراندوم غیر رسمى مردم علیه سلطنت شاه شهرت یافت. شاپور بختیار، یکى از سران جبهه ملى، آخرین مهره آمریکا بود که براى تصدى پست نخست وزیرى به شاه پیشنهاد شد. پیامهاى امام خمینى مبنى بر وجوب ادامه مبارزه، طرحهاى رژیم را نقش بر آب ساخت. امام خمینى در دیماه 57 شوراى انقلاب را تشکیل داد. شاه نیز پس از تشکیل شوراى سلطنت و اخذ راى اعتماد براى کابینه بختیار در روز 26 دیماه از کشور فرار کرد. خبر در شهر تهران و سپس ایران پیچید و مردم در خیابانها به جشن و پایکوبى پرداختند.
بازگشت امام خمینى به ایران پس از 14 سال تبعید:
اوایل بهمن 57 خبر تصمیم امام در بازگشت به کشور منتشر شد. هر کس که مى شنید اشک شوق فرو مى ریخت. مردم 14 سال انتظار کشیده بودند. اما در عین حال مردم و دوستان امام نگران جان ایشان بودند چرا که هنوز دولت دست نشانده شاه سرِ پا و حکومت نظامى برقرار بود. امام خمینى تصمیم خویش را گرفته و طى پیامهایى به مردم ایران گفته بود مى خواهد در این روزهاى سرنوشت ساز و خطیر در کنار مردمش باشد. دولت بختیار با هماهنگى ژنرال هایزر فرودگاههاى کشور را به روى پروازهاى خارجى بست. جمعیتى انبوه از سراسر کشور به سوى تهران سرازیر شدند و در تظاهرات میلیونها تن از مردم تهران شرکت کرده و خواستار باز شدن فرودگاهها بودند. جمعى از روحانیون و شخصیتهاى سیاسى در مسجد دانشگاه تهران تا باز شدن فرودگاه دست به تحصّن زدند. دولت بختیار پس از چند روز تاب مقاومت نیاورد و ناگزیر از پذیرفتن خواست ملت شد.
سرانجام امام خمینى بامداد 12 بهمن 1357 پس از 14 سال دورى از وطن وارد کشور شد. استقبال بى سابقه مردم ایران چنان عظیم و غیر قابل انکار بود که خبرگزاریهاى غربى نیز ناگزیر از اعتراف شده و مستقبلین را 4 تا 6 میلیون نفر برآورد کردند. سیل جمعیت از فرودگاه به سوى بهشت زهرا، مزار شهیدان انقلاب اسلامى روانه شد تا سخنان تاریخى امام را بشنوند. در همین نطق بود که امام خمینى با صداى بلند فرمود: «من به پشتیبانى این ملت دولت تعیین مى کنم.» شاپور بختیار ابتدا این سخن را شوخى گرفته بود اما چند روز بیشتر نگذشت که در 16 بهمن 57 امام خمینى رئیس دولت موقت انقلاب را تعیین نمود.
روز 19 بهمن 1357 پرسنل هوایى در محل اقامت امام خمینى (مدرسه علوى تهران) با ایشان بیعت کردند. ارتش شاه در آستانه سقوط کامل قرار گرفته بود، پیش از این بسیارى از سربازان و درجه داران مؤمن ارتش با فتواى امام خمینى پادگانها را ترک گفته و به صفوف ملت پیوسته بودند.
روز 20 بهمن همافران در مهم ترین پایگاه هوایى تهران دست به قیام زدند. گارد شاهنشاهى براى سرکوب آنان گسیل شد. مردم به حمایت از نیروهاى انقلابى وارد صحنه شدند. روز 21 بهمن پایگاهها پلیس و مراکز دولتى یکى پس از دیگرى به دست مردم سقوط کردند. فرماندار نظامى تهران طى اطلاعیه اى ساعات منع عبور و مرور را به ساعت 4 بعدازظهر افزایش داد. همزمان با آن بختیار جلسه اضطرارى شوراى امنیت را تشکیل داد و فرمان اجراى کودتاى طراحى شده از سوى هایزر را صادر کرد. از سوى دیگر امام خمینى طى پیامى از مردم تهران خواست تا براى جلوگیرى از توطئه در شرف وقوع، به خیابانها بریزند و حکومت نظامى را عملاً لغو کنند. سیل جمعیت زن و مرد و کودک و بزرگ به خیابانها ریخته و مشغول سنگربندى شدند. اولین تانکها و تیپهاى زرهى کودتاچیان به محض حرکت از پایگاههایشان بوسیله مردم از کار افتادند. کودتا در همان آغاز با شکست مواجه شد. بدین ترتیب آخرین مقاومتهاى رژیم شاه در هم شکسته شد و صبحدم 22 بهمن، خورشید پیروزى نهضت امام خمینى و انقلاب اسلامى و پایانى بر دوران دیر پاى سلطنت شاهان ستمگر در ایران طلوع کرد.