آقای رضا حکمت ملقب به «فاخر السلطنه» و «سردار فاخر» فرزند مرحوم حاج میرزا حسام الدین ملقب به مسیح الملک و مشار الدوله فرزند حاج میرزا محمد حکیم باشی فرزند حاج میرزا علی اکبر طبیب شیرازی.
میرزا محمد حکیم باشی را سه پسر بود 1ـ حاج میرزا حسام الدین (پدر صاحب ترجمه) 2ـ میرزا احمد علی حشمة الممالک (پدر آقای علی اصغر حکمت) 3ـ حاج میرزا ابراهیم معروف به حاج مجتهد (پدر آقای مرتضی حکمت نماینده فسا در مجلس شورای ملی)
مرحوم میرزا حسام الدین که پدر صاحب ترجمه است ادبیات فارسی و عربی و زبان فرانسه و علم طب قدیم و جدید را در شیراز در خدمت پدرش آموخته است و برای تکمیل طب بطهران رفته و بمدرسه دارالفنون (که در آن وقت مهمترین مدارس ایران و دانشگاه کوچکی بوده) وارد شده و دورة طب جدید را بپایان رسانیده است و در طهران متوطن شده.
چون سلطان وقت (ناصر الدین شاه قاجار) در موقع امتحان سال در دارالفنون حضور داشته است و میرزا حسام الدین جوانی مهذب و عالم باصول علم طب تشخیص میدهد پس از پایان تحصیلاتش او را منظور نظر قرار داده و بدربار میبرد و مدتی طبیب مخصوص بوده است ـ بعداً برای تکمیل طب جدید باروپا میرود و دو سال در اروپا (گویا فرانسه) مشغول تحصیل بوده و در مراجعت بطهران بمکه معظمه مشرف و پس از انجام مراسم حج وارد طهران میشود و پس از ورود بطهران مقداری اراضی که در میدان مجلس شورای ملی بوده خریداری میکند و در این زمین چندین باب خانه و باغ میسازد و جزء اعیان و محترمین طهران شمرده میشود.
در طهران ازدواج میکند و خداوند باو دو پسر عطا میفرماید که یکی را نظام الدین خان و دیگری را میرزا رضا خان مینامد ـ نظام الدین خان که بعدها ملقب به «مشارالدوله» شد در کار دولت بود و بمقامات عالیه وزارت و حکومت رسید و دورة سوم تقنینیه نیز از طرف اهالی فارس نماینده مجلس شد ـ مردی بسیار نجیب و شریف و درستکار و نوع دوست بود و در سال هزار و سیصد و پانزده شمسی در حالیکه وزیر پست و تلگراف بود دار فانی را وداع گفت.
اما آقای رضا حکمت دومین فرزند مرحوم میرزا حسام الدین نخست در طهران در مدرسه علمیه مشغول تحصیل شده سپس بشیراز رفته و ادبیات فارسی و عربی و مقدمات علوم قدیمه و زبان فرانسه را نزد معلم خصوصی آموخته است.
آقای حکمت خط شکسته را خوش مینویسد و زبان فرانسه را خوب آموخته است و دارای صفات حسنه آزادیخواهی و وطن دوستی و لطف و محبت با عموم افراد بشر و صفا و یکرنگی با یاران و آنایانست و در سخاوت و بذل و بخشش و کمک به بینوایان بی اختیار و ضرب المثل و در دوستی بسیار پایدار و از دروغ و تذبذب متنفر است در سال هزار و سیصد و سی و چهار که بعلت حدوث جنگ بین المللی اول و تصرف بوشهر بدست انگلیسها ـ آزادیخواهان فارس در شیراز علیه بیگانگان قیام و اقداماتی کردند.
آقای حکمت نیز که از احرار قدیم و عضو هیئات مدیره کمیته مرکزی حزب دمکرات فارس میبود بکمک آنان شتافت و از بذل مال و فداکاری در راه پیشرفت مقاصد مشروعه آنان و مرام خویش مضایقه نفرمود ـ تا اینکه آزادی خواهان مغلوب دسائس بیگانه پرستان و بیگانگان شدند و یاور علیقی خان و سلطان غلامرضا خان پسیان و سایر صاحبمنصبان ژاندارمری در راه وطن شهید گشتند [1] و دشمن قصد جان او کرد ناچار از شیراز بیرون رفت و خود را به کمارج که ملک او و دارای قلاع محکمی بود رسانید و هشت ماه در مقال قوای فرمانفرما والی فارس مقاومت کرد و چندین بار باقشون اعزامی آنها مردانه جنگید و باور فتح الملک که در آن وقت رئیس قشون بیگانگان بود اعلانی چاپ کرده و منتشر ساخت و مبلغی معتنی به برای گرفتاری او انعام معین کرد ـ بدیهی است که هیچ ایرانی باعلان او اعتنا نکرد و سردار فاخر پس از چندی از بیراهه خود را بخاک بختیاری رسانید و از آنجا بطهران و از آنجا برای تکمیل تحصیلات خود باروپا رفت ـ هم اکنون اعلان چاپی فتح الملک راجع بوعدة پرداخت وجه بکسی که سردار فاخر را گرفته و تسلیم کند در دست نگارنده این اوراق است.
سردار فاخر پس از تکمیل تحصیلات خود در اروپا و مراجعت بطهران وارد خدمت دولت و مامور تأسیس اداره کل آمار شد و آن اداره را تاسیس و مرتب کرد ـ و خود مدتی ریاست آنرا داشت و اولین بار دو دورة چهارم تقینیه از طرف اهالی آباده بوکالت مجلس شورای ملی انتخاب شد. و از آنزمان بیش از پیش در خانهاش بروی هموطنان و بی پناهان باز گشت ـ و تا کنون حوائج مشروعه ناس بویژه اهالی پارس را با طب خاطر و صمیم قلب انجام داده و میدهد و در سیاست همواره جنبه اعتدال و عدم افراط و تفریط را ملحوظ داشته است و در دورههای چهارم ـ پنجم ـ هفتم ـ چهاردهم ـ پانزدهم ـ شانزدهم ـ هیجدهم و هم اکنون که دوره نوزدهم است از طرف مردم فارس سمت نمایندگی مجلس را داشته ـ و با آنکه چندین بار از جانب مقامات عالیه کشور پیشنهاد قبول رئیس الوزرائی بوی شده است نپذیرفته ـ و حتی یکبار فرمان نخست وزیری او نیز صادر شده و قبول نکرده است ـ اما چون حسن تدبیر و نوع دوستی او بر دوست و دشمن و مؤالف و مخالف آشکار و مبرهن گشته است لهذا دورة پانزدهم تقینیه نمایندگان مجلس باتفاق آراء او را بریاست خود برگزیدهاند و از آن زمان تا کنون که دوره نوزدهم است ریاست مجلس شورای ملی را دارد.
آقای حکمت دختری از خانواده علم و سیادت یعنی مرحوم حاج سید علی مهذب الدوله فرزندحاج میرزا حسن طبیب فسائی مؤلف کتاب «فارسنامه نصاری» بعقد نکاح آورده و از او پسر بنام عماد حکمت دارد که پس از تحصیل کافی در ایران بفرانسه و امریکا رفته و دیپلم دکتری در طبابت (شغل شریف اجدادی خود) را گرفته است و مشارالیه علاوه بر مقام دکتری دارای هنرهائی است از قبیل خوش نویسی (مخصوصاً در نسخ تعلیق) و احاطه در فنون شعر و شاعری و زبانهای عربی ـ انگلیسی ـ و فرانسه و در تهذیب اخلاق و مداوای با خلق اشبه ناس بپدر بزرگوار خویش است و مدتی معاونت وزارت بهداری را داشت که شخصاً استعفا داد و هم اکنون یکی از نظار سازمان برنامه است ـ مکرر از او منتخب اشعارش را خواستم یا از راه فروتنی و خفض جناح یا کم لطفی نداد که کتاب خود رابدان زینت دهیم.
[1] ـ برای اطلاع بر وقایع ناگوار مزبور رجوع شود به جلد اول کتاب فارس و جنگ بین الملل چاپ طهران