تألیفات
آیت الله عمید زنجانى تألیفات سودمندى در موضوعات علمى، فقهى، حقوقى و... دارد که فهرست برخى از آن ها به شرح ذیل است:
1ـ پژوهشى در تاریخ تصوف و عرفان
وقتى متن این کتاب به صورت مقاله در روزنامه وظیفه به چاپ رسید، مورد توجه پژوهشگرانى همچون شهید بهشتى قرار گرفت. مؤلف مى گوید:
«یادم هست در روزنامه «وظیفه» بحثى را تحت عنوان «پژوهشى در تاریخ تصوف و عرفان» شروع کرده بودم، روزى شهید بهشتى در مدرسه فیضیه مرا دید و از احوال پدرم پرسید که مایه تعجب بنده شد، چون پدرم روحانى نبود. فرمود من این مقالات را خواندم، خیلى مقالات سنگین علمى و خوبى است. اگر حاج آقاى تان را دیدید از قول من تشکر کنید. بعد که دریافت مقالات از خود من است، خیلى تعجّب کرد و گفت شما این مقالات را نوشته اید؟! چون آن موقع من زیر بیست یا حدود بیست سال داشتم. بعد فرمود: وقتى این مقالات را مطالعه کردم، تصور کردم یک آدم 50 و یا 60 ساله جا افتاده اى که توى کتابخانه اى مثلا پنج و شش هزار جلدى نشسته و همه این کتاب ها را زیر و رو کرده، آن مقالات را نوشته است.»[19]
این مقالات با تحقیقات بیشتر در سال 1344ش به صورت کتاب توسط دار الکتب الاسلامیه چاپ گردید و سپس با اصلاح و تکمیل در سال 1366 توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شد.
2ـ اسلام و همزیستى مسالمت آمیز: چ دار الکتب الاسلامیه، 1342.
3ـ اسلام و حقوق بین الملل: چ دار الکتب الاسلامیه، 1342.
4ـ اقامت گاه و آثار حقوقى آن از دیدگاه فقه اسلامى: نشر الهام، تهران، 1356.
5ـ بنیادهاى ملیت در جامعه ایده آل اسلامى: چ کتابخانه بزرگ غدیر، 1352.
6ـ حقوق اقلیت ها بر اساس قانون قرارداد ذمه: انتشارات صدر، 1352، تجدید چاپ توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1362.
7ـ امامت از دیدگاه نهج البلاغه: انتشارات بنیاد نهج البلاغه.
8ـ تأملات سیاسى در تاریخ تفکر اسلامى: مجموع مقالات.
9ـ جهاد از دیدگاه امام على(علیه السلام) در نهج البلاغه: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى.
10ـ مبانى فقهى و کلیات قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران: دفتر مرکزى جهاد دانشگاهى، 1362.
11ـ وطن، سرزمین و آثار حقوقى آن از دیدگاه فقه اسلامى: انتشارات مرکز فرهنگ اسلامى.
12ـ المنهاج فى شرح وسیلة النجاة: عربى.
13ـ رساله فى الترتب: عربى.
14ـ رساله در نکاح کتابیه[20]: عربى.
15ـ مبانى و روش هاى تفسیرى قرآن: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1373.[21] این کتاب تاکنون بیش از پنج بار تجدید چاپ و تکمیل شده است.
16ـ زن و انتخابات: با همکارى جمعى از فضلا.
17ـ بلاهاى اجتماعى قرن ما: با همکارى جمعى از فضلا.
استاد در حدود سال هاى 1337 و 1338 به همراه چند تن از فضلاى هم فکر[22] جلسات پژوهشى در مدرسه حجّتیه برگزار مى کردند که مدیریت آن را آیت الله مکارم شیرازى به عهده داشت. موضوعات جلسه، پژوهش و تحقیق پیرامون مسایل اجتماعى روز و نقد و مطابقت آن با معارف اسلام بود. حاصل پژوهش دو ساله آنان با عنوان «از اسلام چه مى دانیم» دو اثر ارزشمند «زن و انتخابات» و «بلاهاى اجتماعى قرن ما» شد که هر دو به چاپ رسید. و کتاب «بلاهاى اجتماعى قرن ما» مورد استقبال زیاد پژوهشگران و صاحب نظران قرار گرفت. کتاب زن و انتخابات هم زمانى تدوین یافت که رژیم طاغوت پیروى از فرهنگ ابتذال غرب براى انحراف افکار عمومى و به بهانه احیاى نیمى از بدنه جامعه شرکت زنان در انتخابات کذایى را مطرح نموده بود. جمع نامبرده براى رویارویى با تهاجمات فرهنگى سیاسى رژیم و براى آگاهى افکار عمومى به ویژه تحصیل کردگان این کتاب را منتشر کردند.
18ـ «فقه سیاسى»: انتشارات امیرکبیر از سال 1366 تا 1384ش، 10 جلد.
مجموعه نفیس و علمى «فقه سیاسى» حضرت استاد، در نوع خود از بدیع ترین مجموعه هاى فقهى و علمى و حقوقى است. این کتاب در سال 1384ش از سوى جامعه علمى حوزه به عنوان کتاب نمونه و اثر نفیس اسلامى معرفى شد.
به برخى از موضوعات و مباحث مجموعه فقه سیاسى چنین است.
جلد اوّل: در 558 صفحه شامل دو بخش است: بخش اوّل 10 فصل مهم دارد و به تعریف و جایگاه حقوق و منابع آن، حقوق نهادهاى سیاسى کشور (قواى سه گانه) و نیز شرح وظایف قانونى و حقوقى و فقهى آنان به صورت جداگانه اختصاص دارد. بخش دوم نیز داراى 10 فصل است و به تشریح تاریخ قانون اساسى ایران در ادوار گذشته مى پردازد. امتیازات قانون اساسى جمهورى اسلامى که برگرفته از فقه آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) است نسبت به قوانین گذشته، به تفصیل و به صورت علمى آمده است. برخى از موضوعات جدید مانند حدود اختیارات ولى فقیه و تشریح جایگاه آن، شوراى نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، و سایر نهادها و سازمان ها و... مطرح به ارزیابى جایگاه فقهى و حقوقى آنان پرداخته شده است. نویسنده در این کتاب به خوبى از عهده پاسخ گویى شبهه افکنى ها علیه نظام اسلامى برآمده است.
جلد دوم: در 363 صفحه و سه بخش تدوین شده است.
در این کتاب تاریخ رهبرى سیاسى اسلام در عصر رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) و معصومان(علیهم السلام) به ویژه عصر غیبت ولى عصر (عج) بر اساس موازین فقهى و کلامى تشریح شده است. نظرات فقیهان بزرگى مانند صاحب جواهر، علامه نائینى و امام خمینى در تبیین جایگاه رهبرى اسلام بر اساس فقه شیعه بیان شده و تشریح حکومت اسلامى و ولایت فقیه از دیدگاه صاحب نظران مورد عنایت ویژه مؤلف محترم قرار گرفته است. خصوصاً سیر تحوّل فقه سیاسى در طول یک قرن اخیر از دیدگاه حقوقى و سیاسى به خوبى تبیین شده است.
جلد سوم: در 548 صفحه و شامل چهاربخش است. حقوق بین الملل، صلح و همزیستى، امنیت، مشارکت و تعاون در مسایل بین المللى و دیدگاه اسلام در مبارزه با سلطه و... در این جلد مورد توجه است.
جلد چهارم: با عنوان اقتصاد سیاسى ضمن تشریح نظام مالى دولت اسلامى، به سیاست فقرزدایى در اسلام پرداخته است.
جلد پنجم: در 390 صفحه، و جلد هشتم در 382 صفحه سامان یافته است.
مهم ترین عناوین این مجلدات عبارتند از: ریشه هاى جنگ و راه هاى کمک به حذف آن، جهاد و آثار سازنده آن و بررسى آراى فقهى و اندیشه سیاسى بزرگان شیعه، مانند شیخ مفید، شیخ طوسى، سیّد مرتضى علم الهدى، حلبى، سلاّر دیلمى، ابن زُهره، علامه حلّى، شهیدین، مقدس اردبیلى، میرزاى قمى، کاشف الغطاء، صاحب جواهر، شیخ انصارى و حضرت امام.
«درآمدى بر فقه سیاسى» مرورى است بر کلیات و مبانى حقوقى اساسى در 10 فصل جداگانه، شامل موضوعات و عناوین مبانى و تاریخ تحولات حقوق حکومت هاى سیاسى و حوزه هاى اجتماعى و نظام قوانین قدیم و جدید و ارتباط آن با فقه اسلامى...
جلد ششم: تکمیل مباحث جلد پنجم است.
جلد هفتم: مبانى حقوق عمومى فقه اسلام را مورد بررسى قرار داده است.
جلد هشتم: دیدگاه فقهاى شیعه از کلینى تا امام خمینى را مطرح و بررسى کرده است.
جلد نهم: قاعده مصلحت در فقه سیاسى را مشروحاً مورد تحلیل قرار داده است.
جلد دهم: به اندیشه سیاسى جهان اسلام معاصر اختصاص یافته است.
ضمناً حضرت استاد به عنوان استادِ راهنما در به ثمر رسیدن آثار علمى محققان و پژوهشگران جوان حوزوى و دانشگاهى نقش مؤثرى داشته و تاکنون بیش از یکصد و هشتاد پایان نامه را راهنمایى و یا مشاوره کرده است. کتاب هاى فقهى و حقوقى: «موجبات ضمان» و «فقه تطبیقى» و «حقوق اساسى تطبیقى» و «حقوق اساسى ایران» نیز از جمله تألیفات چهل جلدى ایشان است.
وقتى شهید مظلوم دکتر بهشتى قصد بازگشت از مرکز اسلامى هامبورگ آلمان را داشت، به صورت محرمانه از حضرت استاد دعوت کرد، ولى معظم له به دلایلى نپذیرفتند. او مى گوید:
«من در جواب نامه محرمانه ایشان نوشتم که من اعتقاد دارم کسى که مى خواهد به خارج برود، باید حداقل متأهل باشد. نظر آقاى بروجردى این بود که کسانى که به خارج مى روند مى بایست چهل سال به بالا و متأهل باشند و من نه چهل سال دارم و نه متأهل هستم.»[23]