تألیفات
میر محمدصالح خاتون آبادى، آثار گوناگونى را در موضوعات مختلف تألیف کرد که نام برخى از آن ها در کتابخانه هاى خطى دیده مى شود. این آثار عبارتند از:
1. آداب سنیه
نسخه اى از این کتاب نزد آیت الله سید محمدعلى روضاتى موجود و تألیف آن سال 1120 هـ .ق. پایان پذیرفته است. این اثر فقهى، طى سه مقاله به مسائل و احکام مربوط به بردگان (غلام و کنیز) پرداخته است.([34])
2. حدائق المقرّبین([35])
در مورد احوال ملائکه، انبیا، ائمه اطهار و علما و فضیلت برخى بر بعضى دیگر به نگارش درآمده است. مؤلف، در حدیقه پنجم این اثر، به شرح حال سى تن از عالمان پرداخته است که از کلینى آغاز و به علامه مجلسى ختم مى شود. شیوه میرمحمدصالح این است که اغلب در آغاز آثارش، فهرست مطالب را مى آوردبه عنوان مثال در فهرست مطالب حدیقه چهارم آورده است:
«حدیقه چهارم: در تفضیل فاطمه زهرا(علیها السلام)بر همه زنان عالمیان. و این حدیقه مشتمل است بر هفت باب: باب یک، در بیان فضیلت فاطمه زهرا(علیها السلام). باب دو، در بیان فضیلت خدیجه کبرا. باب سه، در بیان فضیلت حضرت مریم(علیها السلام). باب چهار، در بیان فضیلت آسیه(علیها السلام). باب پنج، در بیان تفضیل فاطمه زهرا(علیها السلام) بر ایشان. باب شش، در بیان بعضى نساء طاهرات و بقیه زوجات طاهرات حضرت رسالت(صلى الله علیه وآله). باب هفت، در بیان سایر نساء مکرمات که از تتبع اخبار و روایات ظاهر مى گردد. و در این باب 21 نفر از آن نساء طاهرات ایراد مى شود.»([36])
مؤلف در خاتمه این اثر، به ویژگى هاى مقربان درگاه الاهى پرداخته و به تفصیل، پنج صفت آنان را برشمرده است. در واقع حدائق المقربین، با یک دستورالعمل اخلاقى پایان مى پذیرد.این دستورالعمل، به طور فهرستوار چنین است:
«... اکنون گویم که اى عزیز! تتبع کن و تفحص نما و هر که را محلاً به این فضایل بینى، او را مقرب درگاه الاهى و گرامى شناس. آن فضایل چند امر است:
فضیلت اول، آن که عالم باشد چه، مکرر در حدائق سابقه، مذکور ساختیم که هیچ سببى از اسباب قرب الاهى اقوا از علم نیست... و لیکن علمى که موجب قرب است، آن علمى است که به وسیله آن علم، معرفت الاهى...، معرفت کامل به احوال و مراتب جلیله رسول خدا و ائمه هدا (علیهم التحیة و الثناء) حاصل شود و به وسیله آن علم، عالم، عارف به احکام دین گردد... مطلع گردد بر عیوب نفس خود و صفات ذمیمه اى که در نفس او راسخ شده است... .
فضیلت دوم، آن که عامل باشدیعنى به مقتضاى علم خود، عمل نماید و محرمات الاهى را ترک کند و در مراعات اوامر و نواهى، مسامحه و مساهله ننماید و معصیت را سهل نشمارد... .
فضیلت سوم، آن که احتیاط تمام داشته باشد و مداهنه در دین الاهى ننماید و هر گاه مسائل دینى از او سؤال کنند، اگر اجتهاد در آن مسئله نکرده باشد، جواب نگوید و اگر اجتهاد کرده باشد، تقیه و رعایت نکند... مطابق شرع و موافق شرع حق بگوید و تدلیس و تلبیس ننماید... .
فضیلت چهارم، آن که تهذیب اخلاق کرده باشدیعنى اخلاق رذیله و صفات ذمیمه، که در نفس آدمى کامن و پنهان مى باشد و محرک آدمى بر معاصى و گناهان مى شود و مانع از رسیدن به مراتب قرب و رضوان مى گردد، آن ها را از نفس خود سلب کند... این اخلاق رذیله بسیار است و شعب بسیار نیز دارد...: اول، تکبر... دویم، حسد... سیم، بخل... چهارم، حرص... پنجم، طول امل (آرزوهاى دراز)... ششم، ریا... هفتم، عُجب... .
فضیلت پنجم، آن که اجتناب کند از شبهات. و مراد از شبهات، امورى است که حال آن ها مشتبه باشد و احتمال حرمت و حلیت، هر دو داشته باشد... .»([37])
گفتنى است که در حدیقه پنجم این کتاب، میر محمدصالح به ذکر سه تن از استادانش پرداخته است (در بخش استادان مطالبى از آن نقل شد).
3. ذریعة النجاح فى اعمال السنه
این کتاب که در عصر شاه سلیمان صفوى (متوفاى 1105 هـ .ق.) تألیف شده، در بیان اعمال و ادعیه معتبر سال و پاره اى از زیارات و فضائل هر یک از ماه ها و آداب آن ها و مشتمل بر یک مقدمه، دوازده باب و خاتمه است.
4. اصول العقائد([38])
5. اسرار الصلوة([39])
6. اسماء من استبصر من العلماء و رجع الى الطریقة الاثنى عشریه
چنان که از نام کتاب پیداست، این کتاب به ذکر نام برخى از عالمان اهل سنت پرداخته که به مذهب حق تشیع هدایت یافته اند. صاحب روضات الجنات، از این کتاب، شیعه شدن عبدالرحمن جامى را نقل کرده است.([40])
7. الانوار المشرقه([41])
8. الایمان و الکفر([42])
9. اثبات عصمة الائمه([43])
10. احوال الملائکه([44])
11. تفسیر سورة الفاتحه([45])
12. تفسیر سورة الاخلاص([46])
13. التهلیلیه رساله اى است در بیان حکم تهلیل در آخر اقامه و این که یک مرتبه یا دو مرتبه باید گفته شود.([47])
14. تکملة مرآة العقول([48])
15. الحدیقة السلیمانیه([49])
16. روادع النفوس فى الاخلاق و المواعظ
این اثر، فارسى است و مشتمل بر مقدمه (در نکوهش گناه و انواع عقوبت ها) و سه باب است: باب اول در تعداد و نام گناهان کبیره، باب دوم در روایاتى که مشتمل بر نکوهش و عقوبت هاى گناهان است، باب سوم در سایر امورى که نهى شده اند. خاتمه کتاب هم به مواعظ و غیر آن اختصاص یافته است.([50])
17. شرح من لایحضره الفقیه([51])
18. کتاب المزار([52])
19. النجم الثاقب فى اثبات الواجب([53])
20. الهدایه فى حکم اثبات رؤیة الهلال بحکم الحاکم([54])
موضوع این اثر، حجیت یا عدم حجیت حکم حاکم در اثبات اول ماه هاى قمرى است. نویسنده به عدم حجیت معتقد است و براى مدعاى خود دلایلى مى آورد و به ادلّه مخالفان پاسخ مى گوید.
21. رساله اى در هلال([55])
میر محمدصالح پس از تألیف اثر قبل، این رساله را با تغییراتى به زبان فارسى مى نگارد که محتواى آن مشابه اثر قبلى است.([56])
وى گذشته از تألیفات مذکور، آثار دیگرى نیز داشته است که از ذکر آنها پرهیز شد.([57])