اندیشه ها
1. اندیشه وحدت
علاّمه سیّد مرتضى عسکرى بدون شک از پیش تازان منادیان وحدت فرق اسلامى در جهان اسلام است. این مطلب از سراسر سخنرانى ها و تألیفاتش به دست مى آید. تمام همّت او در طول زندگى پربرکتش، نزدیکى قلوب مسلمانان جهان با توجه به گوناگونى نژادى و مذهبى است.
او در فرازى مشکلات جهان اسلام را معلول دو علت نیز مى داند:
1. علت خارجى تلاش سران صهیونیسم و کشورهاى اروپایى ـ که آنها هم از سران صهیونیسم تأثیر مى پذیرند ـ مثل آمریکا و انگلیس که در ایجاد اختلاف و بزرگ نمایى اختلافات تلاش مى کنند و متأسفانه برخى از کشورهاى اسلامى با آنها که آگاهانه یا جاهلانه در راه دشمنان قدم بر مى دارند.
2. علت داخلى تفرقه و جدایى مسلمانان از همدیگر. بر دولت هاى اسلامى لازم است که در راه اتّحاد سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و نظامى کشورهاى اسلامى و مسلمانان گام بردارند و آن را تحقق بخشند.[25]
2. اندیشه هاى حوزه
الف) اصلاح متون درسى و نظام آموزشى
علامه عسکرى معتقد است که نظام آموزشى حوزه، جوابگوى نسل حاضر نیست. همان مطلبى که مقام معظم رهبرى در دیدار طلاّب و روحانیون حوزه علمیه قم مطرح کرد و متأسفانه هیچ اقدامى از طرف مسئولان حوزه صورت نگرفت. وى درباره «نظام آموزشى مطلوب» مى نویسد:
«نظام آموزشى مطلوب، آن است که با کمترین زمان بتوانیم علوم لازم را به طلبه بیاموزیم. اوّلاً کتاب هاى درسى آن علم باید به اندازه لازم باشدمثلاً در نحو سه یا چهار کتاب نخوانیم ثانیاً کیفیت تدریس هم بسیار مهم است[26]».
یکى از مهمترین دغدغه هاى علامه عسکرى، اصلاح نظام آموزشى حوزه است. او با مسافرت به کشورهاى گوناگون و تحقیق درباره نظام آموزشى آن کشورها، با اعتراف به ضعف نظام آموزشى حوزه، مى گوید:
«از آن جا که نزدیک به شصت سال است که در فکر این بوده ام که چه کنم تا حوزه هاى علمیه ما بازدهى بیشترى داشته باشند، به حوزه ها و مراکز علمى دنیا تا آن جا که توانسته ام، رفته ام و از نزدیک دیده ام و روش هاى تعلیم و تربیت آنها را با وضعى که خودمان داریم، مقایسه کرده ام. جامعة الاسلامى مدینه را دیده ام. دو بار ]به[ جامع الازهر رفته ام و به مدارس چین و پاکستان رفتم.
ما در حوزه ها توجه نداریم که باید چگونه طلبه را عالم کردچگونه باید تربیت کرد. در صورتى که در دانشگاه هاى دنیا، سال به سال مطالعه مى کنند و از روش هاى نو در تعلیم و تربیت استفاده مى کنند. آموزش عربى در حوزه هاى ما دویست سال از تدریس عربى در دانشگاه هاى عرب عقب است[27]».
علامه عسکرى خود پیشتاز طرح تغییر ساختار متون درسى حوزه است و کتاب هایى را اصلاح کرده است. وى در این زمینه مى گوید:
«بنده از سال 1353 که در قم بودم، در این صدد بودم حوزه هاى متعددى تشکیل دادم. در عراق، حوزه علمیه تأسیس کردم. چهارده سال پیش در تهران در مجمع علمى اسلامى، یک دوره کتاب هاى درسى براى قبل از مرحله فقه و اصول (مقدّمات) تنقیح کردم که چاپ هم شده است. از نصاب شروع کردمامثله، صرف میر، هدایه، منطق، هم همین طور.... این کتاب ها در بعضى از دانشگاه ها تدریس مى شود.
بعد یک «المنهج المقترح» ]را[ نوشتم که چاپ هم شده است. در این طرح، مواد درسى یک دوره چهار ساله را بیان کردم[28]».
ب) تخصصى شدن دروس حوزه
«اصل تخصصى شدن در حوزه، نه تنها صحیح است، بلکه ضررورت داردبراى این که غیر از معصوم کسى نمى تواند در تمام علوم به حدّ تخصص برسد. تخصّص در فقه هم باید باشداوّل یک دوره عمومى فقه باشدسپس شاخه شاخه شود. عدّه اى در عبادات، عدّه اى در معاملات و...[29].
3. تفسیر و حدیث
الف) توصیه به حدیث و تفسیر
علامه عسکرى از پیشتازان تحصیل و تدریس علم حدیث در حوزه هاى علمیه است. وى به همه طلاّب توصیه مى کند که درس حدیث و تفسیر را جدّى بگیرند و در این باره مى گوید:
«هر کسى با آگاهى و انصاف و عشق به سراغ سنّت و سیره پیامبر(صلى الله علیه وآله) واصحاب و ائمه(علیهم السلام)برود، در وجودش احساس قدرت مى کند... احساس مى کند روح ابوذر و سلمان و بلال و میثم تمار با اوست... آگاهى از رنج هایى که پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله) و امیر المؤمنین(علیه السلام) کشیدند، خیلى تلخى ها و سختى ها را آسان مى کند. هر چه بصیرت یک مؤمن بر گفتار و رفتار اسوه و مقتدایش بیشتر شود، ایمانش عمیق تر و پایدارى اش بیشتر مى شود[30]».
ب) زمینه هاى حدیث شناسى
بدون شک تحقیق و پژوهش راجع به حدیث، پیش زمینه هایى دارد. علامه عسکرى با تأکید بر گسترش علم حدیث و تفسیر در حوزه هاى علمیه معتقد است که نباید بدون داشتن پیش فرض ها سراغ این علوم رفت. وى در این زمینه مى گوید:
«من معتقدم که احدى نباید کتاب حدیث و حتّى دعا و شرح دعا بنویسدالا این که اصول بداند و بعد از بررسى اسناد، متن و دلالت را هم بررسى کندهمان طور که در احادیث فقهى و احکام، عملى مى شود. در عقاید و تفسیر و اخلاق و آداب هم باید همین مسیر طى شود. هر مؤلفى در علوم اسلامى، باید کتاب خدا و سنت صحیح و سند درست و قواعد درایه و علم اصول را به خوبى بداند و به کار ببندد[31]».
ج) نیاز امروز به علم حدیث
علامه عسکرى معتقد است که زمان گردآورى حدیث پایان یافته و اکنون زمان و عصر پیرایش احادیث از خرافه ها و دروغ هایى است که وارد احادیث شده است. وى با تأکید بر این موضوع مى گوید:
«به نظر مى رسد که امروز، کارى که شاید از کار مرحوم وحید بهبهانى هم بهتر و بزرگتر باشد، این است که بیاییم و قیام کنیم به پاک سازى مجموعه هاى حدیثمان. حوزه علمیه ما امروز باید گروه هایى را در رشته هاى مختلف، موظف کند که هر کدام، احادیث یک موضوع را بررسى کنند و هر حدیثى را که از غیر پیامبر و اهل بیت است، شناسایى و معرفى کنند... چه در عقاید، چه در اخلاق و آداب، چه در تفسیر و...[32]»
دانشکده اصول دین
یکى از اقدامات مهم علامه عسکرى در عرصه خدمت رسانى به فرهنگ تشیّع، تأسیس دانشکده اى است که تا کنون هزاران پژوهشگر تربیت کرده است.
علامه عسکرى این دانشکده را در سال 1384ق. در بغداد تأسیس کرد[33]. وى درباره نحوه شکل گیرى و روند این دانشکده تا عصر حاضر مى گوید:
«آن دانشکده اى که من در بغداد تأسیس کردم، با کودتاى حزب بعث (در 1968م.) و خروج من از عراق، تعطیل شد. در ایران، من براى فعالیّت هاى تبلیغى و علمى و آموزشى به فکر ایجاد مؤسّسه اى افتادم و این طورى بود که پیش از انقلاب، با همکارى جمعى از دوستان، «مجمع علمى اسلامى» را در تهران تأسیس کردم. این مجمع، شوراى علمى و فعالیّت هاى فرهنگى و آموزشى داشت و تعدادى کتاب درسى علوم اسلامى تألیف و تحقیق و منتشر کرد که لابد دیده اید. فعالیّت این مجمع، به تدریج، محدود شد به انتشارات و نشر همان کتاب هاى درسى حوزوى.
وقتى شوراى عالى انقلاب فرهنگى مقررات تأسیس مراکز آموزش عالى غیر دولتى ـ غیر انتفاعى را تصویب کرد، بنده به همراه چهار نفر از دوستان، درخواستى براى تأسیس «دانشکده اصول دین» دادیم که در دى ماه 1374 با آن موافقت شد و دانشکده در مهرماه 1375 در قم و سال بعد هم در قم و تهران، براى کارشناسى ارشد علوم قرآن و حدیث، دانشجو گرفت. سال 77 هم شعبه دزفول، شروع به کار کرد که فقط مقطع کارشناسى را دارد.[34]»
مهمترین اهداف این دانشکده در حال حاضر عبارتند از:
1. گسترش آموزش علوم قرآن و حدیث و تربیت متخصص در زمینه علوم قرآن و حدیث.
2. فراهم ساختن زمینه و امکانات لازم براى ارتقاى سطح علمى تمام داوطلبان علوم قرآن و حدیث، به ویژه طلاّب.
3. پژوهش در زمینه بازشناسى احادیث اسلامى و علوم قرآنى.
این دانشکده طرح هایى نیز در دست اقدام دارد که عبارتند از:
1. تأسیس و راه اندازى دوره کارشناسى براى دانشجویان غیر ایرانى.
2. تأسیس شعبه اى از این دانشکده در لندن.[35]