عضویت در جنبش امل
رهبر شیعیان لبنان امام موسى صدر در روزهاى آغازین سال 1975 م (1354 ش) ضمن خطابه اى پر شور که به مناسبت سالگرد عاشوراى حسینى ایراد نمود، مردم لبنان را به تشکیل یک گروه مقاومت نظامى در برابر تجاوز رژیم اشغالگر قدس و توطئه هاى مزورانه دولت اسرائیل براى بیرون راندن لبنانیها از سرزمینهاى خویش فرا خواند.
هفت ماه بعد در یک کنفرانس مطبوعاتى به طور صریح تاسیس یک گروه مسلح را به نام افواج مقاومت لبنانى (امل) در حیات سیاسى، مذهبى کشور لبنان اعلام نمود[3].
در همین سال و با آغاز جنگهاى داخلى لبنان، سید حسن پانزده ساله همراه خانواده به روستاى بازوریه، زادگاه پدرش در جنوب لبنان کوچ کرد و تحصیلات دبیرستانى را در شهر صور ادامه داد. او در روستاى بازوریه به صفوف جنبش امل پیوست.
این پیوستن براساس میل قلبى او بود، چون مانند همه مردم جنوب لبنان به امام موسى صدر بنیانگذار جنبش امل علاقه فراوان داشت. روستاى بازوریه در آن روزها همچون سایر مناطق لبنان، جولانگاه روشنفکران چپگرا، به ویژه هواداران حزب کمونیست لبنان یا گروههاى فلسطینى بود.
به هر حال دیرى نپایید که سید حسن و برادرش سید حسین با آنکه جوان بودند، مسئولیت جنبش امل در روستاى بازوریه را بر عهده گرفتند[4].
جدایى از جنبش امل
سید حسن نصرالله به موازات تحصیل در حوزه علمیه بعلبک، به فعالیت سیاسى در صفوف جنبش امل ادامه داد. در سال 1982م به عضویت کمیته سیاسى این جنبش برگزیده شد و مسئولیت سیاسى جنبش امل در منطقه بقاع را بر عهده گرفت. در همین سال و به دنبال یورش ارتش رژیم صهیونیستى به لبنان، اختلافات سیاسى در جنبش امل بالا گرفت.
این اختلافات بر سر موضع جنبش در برخورد با تحولات سیاسى و نظامى لبنان و پیامدهاى یورش اسرائیل به لبنان و اشغال بیروت به عنوان دومین پایتخت عربى، پس از بیت المقدس، توسط نظامیان این رژیم پیش آمد و نقطه عطفى براى سید حسن نصرالله و دوستان متدین و متعهد او در جنبش امل بود.
در پى سقوط بیروت پنج تن از سیاستمداران لبنان به دستور رئیس جمهور وقت لبنان، جبهه نجات ملى را تشکیل دادند تا با فرستاده آمریکا و رژیم صهیونیستى مذاکره کنند.
در نتیجه این مذاکرات طرح صلح فیلیپ حبیب فرستاده لبنانى تبار آمریکا پذیرفته شد. مشارکت نبیه برى، رئیس جنبش امل، در کمیته نجات ملى و توافق با طرح صلح انعکاس وسیعى میان شیعیان و جنبش امل داشت و باعث نارضایتى شدید آنان گردید، به گونه اى که برخى از کادرهاى جنبش امل و به ویژه سید حسن نصرالله به مخالفت با نبیه برى برخاستند و هواداران جنبش به صورت خود جوش مقاومت علیه ارتش رژیم صهیونیستى را ادامه دادند.
به این ترتیب مقدمات انشعاب در جنبش امل فراهم گردید. سید حسن نصرالله همراه با تعداد بسیارى از کادرهاى درجه اول جنبش امل همچون سید عباس موسوى، سید حسین موسوى، شیخ صبحى طفیلى و سید ابراهیم الامین از این جنبش کناره گیرى کردند و هسته اولیه حزب الله را به وجود آوردند.
تأسیس حزب الله
تشکیلات حزب الله در سال 1989 م (1363 ش) با انتشار بیانیه سرگشاده اى به نام«پیام به مستضعفین جهان» موجودیت خود را به طور رسمى اعلام کرد.
به موازات فعالیتهاى نظامى رزمندگان مقاومت اسلامى و پیش از صدور بیانیه رسمى اعلام موجودیت، تلاش سران و بنیانگذاران حزب الله براى سازماندهى تشکیلات خود و یافتن یک چهار چوب سیاسى که بتواند در آینده روحانیون و شخصیتهاى سیاسى مبارز را هماهنگ و منظم کند، ادامه یافت.
در این زمینه کمیته اى 9 نفره از علماى بزرگ شیعه و شخصیتهاى مستقل تشکیل شد و با انتشار بیانیه اى تعهد خود را به ولایت فقیه و جنگ با اسرائیل اعلام کرد. این کمیته هئیتى پنج نفره را به نام«شوراى لبنان» به ریاست شهید سید عباس موسوى تشکیل داد و آن را براى ملاقات با امام خمینى (ره) و کسب تکلیف شرعى از محضر ایشان به تهران اعزام کرد.
این هیئت در دیدار با امام اهداف و برنامه هاى خود را شرح داد و سپس با ایشان بیعت کرد. امام خمینى (ره) به عنوان ولى امر مسلمین این شورا را تأیید کردند و از اعضاى آن خواستند که راهشان را ادامه دهند. در این دیدار شهید سید عباس موسوى در مورد شرایط وقت لبنان و عزم اسلام گرایان براى مقابله با ارتش اسرائیل که بخش عظیمى از لبنان را اشغال کرده بود، صحبت کرد. امام در جواب فرمودند:
«مهم عمل است. شما در مرحله کربلایى قرار دارید. توقع نداشته باشید که ثمره عملتان را در دوران حیات خود بچینید[11].»
شورا پس از بازگشت به بیروت کار ساماندهى و تهیه پیش نویس اساسنامه حزب الله و هماهنگى همه بخشها و گروههاى وابسته را آغاز کرد. همه فعالیتها و برنامه ها در قالب حزب الله و خدمت به رزمندگان مقاومت و عملیات مسلحانه ضد صهیونیستى متمرکز شد.
از ابتداى تأسیس حزب الله و آغاز مقاومت اسلامى در لبنان سید حسن نصر الله در این حزب نقش اصلى ایفا کرد. او در کنار مبارزات سیاسى به تحصیلات علمى خود در حوزه علمیه بعلبک ادامه داد و در سال 1985م (1364 ش) به سمت مسئول حزب الله در منطقه بقاع برگزیده شد.
وى پس از گذشت دو سال به بیروت انتقال یافت و به عنوان معاون مسئول حزب در آن شهر منصوب شد. او ضمن تدوین وظایف، تشکیلات و بخشهاى مهم درون حزبىواحد بسیج داوطلبان شرکت در مقاومت را نیز تشکیل داد.
به مرور تشکیلات حزب الله در سراسر لبنان گسترده تر و مسئولیتهاى سیاسى از تشکیلات سازمانى جدا شد. در پى جداسازى برخى از بخشهاى سازمانى، سید حسن بخش سیاسى حزب را انتخاب کرد.
دیرى نپایید که شوراى اجرایى حزب تشکیل و در سال 1987 م (1366 ش) مسئولیت آن به سید حسن نصرالله واگذار شد.
حزب الله و ولایت فقیه
اصلى ترین ویژگى حزب الله در مقایسه با گروههاى اسلام گراى جهان عرب، پذیرش کامل نظریه ولایت فقیه و رهبرى امام خمینى است این حزب در کتابچه اى که در خصوص تاریخچه و دیدگاههاى خود انتشار داد، چنین بیان داشت:
«در خصوص ولایت امر ما خود را به ولایت مرجعیت رشیدى پایبندى مى دانیم. ولایت در ولى فقیه جامع الشرایطى که عدالت، اعلمیت، کفایت، آگاهى به مسائل روز، مدیریت، تقوى و سایر صفات لازم در او تجلى یافته است.
این ولایت فقیه و مرجعیت دینى شایستگى زعامت دینى سیاسى و رهبرى مسلمانان را دارا مى باشد. نقشى که روحانیون در ارکان مختلف حزب الله دارا هستند در هیچ یک از احزاب و سازمان هاى لبنانى سابقه ندارد.
از ابتداى تاسیس حزب الله تاکنون همواره اکثریت اعضاى شوراى حزب الله راروحانیون تشکیل مى داده اند و ریاست شوراهاى مهم حزب الله همچون شوراى اجرایى و یا شوراى جهادى همواره بر عهده یک روحانى بوده است.
سخنگو، دبیر کل و معاون دبیر کل حزب الله همیشه از میان روحانیون انتخاب شده اند.[12].
دبیر کل حزب الله
به دنبال شهادت سید عباس موسوى[15]، سید حسن نصرالله به اتفاق آراى اعضاى شوراى مرکزى حزب و در حالى که تنها 32 سال داشت، به دبیر کلى حزب الله انتخاب شد.
سید حسن زمانى که ریاست شوراى اجرایى را بر عهده داشت، روابط گسترده اى با نیروهاى مردمى و طرفداران حزب بر قرار کرده بود. این روابط مى توانست یکپارچگى حزب را پس از شهادت سید عباس موسوى حفظ کند.
دبیر کل حزب الله در تشریح احساس خود پس از این انتخاب چنین مى گوید
«در آن روز که به دبیر کلى حزب الله انتخاب شدم، به شدت دچار اضطراب و سراسیمگى شده بودم، زیرا سن من از همه اعضاى شوراى مرکزى کمتر بود. پیش از انتخاب به دبیر کلى، ماموریت من صرفا جنبه تشکیلاتى و سازمانى و درون حزبى داشت. روابط خارجى حزب الله هیچ سنخیتى با مسئولیتهاى اجرایى نداشت، اما برادران شوراى مرکزى پا فشارى کردند این سمت را بپذیرم. ابتدا با این پیشنهاد مخالفت کردم و اصرار داشتم که شخص دیگرى را انتخاب کنند.
شوراى مرکزى در پى مخالفت من جلسه دیگرى تشکیل داد و بار دیگر بر لزوم واگذارى دبیر کلى به من مهر تایید زد و سرانجام آن را پذیرفتم»[16]
مقاومت اسلامى لبنان در زمان دبیر کلى سید حسن نصرالله، در برابر تجاوزهاى مستمر رژیم صهیونیستى به حاکمیت سیاسى و تمامیت ارضى لبنان ایستادگى کرد و صحنه هاى درخشانى از شجاعت و پایدارى دربرابر متجاوزان را به نمایش گذاشت. جنگ تسویه حساب در ژوئیه سال 1993 م (1372 ش) و جنگ خوشه هاى خشم در آوریل سال 1996 (1357 ش) از مهمترین حمله هاى اسرائیل به لبنان بود. در جریان جنگ خوشه هاى خشم، مقاومت بى نظیر رزمندگان حزب الله به امضاى تفاهم نامه آوریل منجر شد.
به موجب این تفاهم نامه، حزب الله به عنوان یک سازمان مقاومت ملى که براى آزاد سازى سرزمینهاى اشغالى جنوب لبنان مى جنگد، به رسمیت شناخته شد. رزمندگان مقاومت اسلامى در ادامه ضربات کوبنده خود بر اشغالگران صهیونیست در روز 25 مه 2000 (1379 ش) توانستند جنوب لبنان را آزاد کنند یکى دیگر از دستاوردهاى حزب الله لبنان در زمان دبیر کلى سید حسن نصرالله، حضور چشمگیر حزب الله در فعالیتهاى سیاسى داخلى لبنان بود.
حزب الله در سال 1992 م (1371 ش) براى اولین بار در انتخابات پارلمانى این کشور شرکت کرد و 12 نامزد این حزب موفق شدند به مجلس لبنان راه یابند. این انتخابات نخستین انتخاباتى بود که پس از توقف جنگهاى 15 ساله داخلى لبنان برگزار مى شد.
نمایندگان حزب الله در پى ورود به پارلمان «فراکسیون وفادارى به مقاومت» را تشکیل دادند[17].
نبرد سى و سه روزه
حزب الله مدتها بود از حمله گسترده اسرائیل اطلاع پیدا کرده بود، از این رو روز چهارشنبه بیست و یکم تیر ماه 1385 یک پایگاه سربازان رژیم صهیونیستى را مورد حمله قرار داد. در جریان این عملیات هفت سرباز اسرائیلى به هلاکت رسیدند و بیست و یک تن مجروح شدند. حزب الله دو سرباز اسرائیلى را نیز به اسارت در آورد. پس از آن ارتش اسرائیل حمله خود را از زمین و دریا و هوا به لبنان آغاز کرد. سید حسن نصرالله در سخنانى که از شبکه المنار پخش مى شد، گفت:«پیروزى در نبرد همه جانبه در راه است».
به دنبال این سخنان موج موشکهاى حزب الله آسمان شمال فلسطین را پر کرد. ناو چه پیشرفته رژیم صهیونیستى در نزدیکى ساحل لبنان منهدم شد. اکثر موشک هاى حزب الله به بندر حیفا اصابت کرد و بیشتر ساکنان شهرکهاى صهیونیستى از خانه هاى خود گریختند. آمریکا و انگلیس پیش نویس قطعنامه شوراى امنیت درباره آتش بس را و تو کردند.
با شهادت حدود سى کودک در روستاى قانا در جنوب لبنان خشم مردم دنیا برانگیخته شد. از سویى دیگر وحدت شگفتى در لبنان بر لزوم حمایت از حزب الله پدید آمد. تلاش ارتش اسرائیل براى پیاده کردن نیرو در شهر صور ناکام ماند. نیروهاى این رژیم به دفعات در کمین گاه نیروهاى حزب الله گرفتار و کشته و زخمى شدند. اسرائیل روزهاى سختى را پشت سر مى گذاشت.
سید حسن نصرالله پس از حمله هوایى ارتش اسرائیل به بیروت اعلام کرد اگر اسرائیل بار دیگر به بیروت حمله کند، تل آویو را مورد حمله قرار خواهد داد. تنها راه پیش روى این رژیم فشار بر آمریکاو شوراى امنیت براى تصویب قطعنامه بود. شوراى امنیت قطعنامه 1701 راتصویب کرد که در آن بر آتش بس فورى و حضور نیروهاى حافظ صلح در مرز لبنان تاکید شده بود.
حزب الله بنا به مصلحت اعلام کرد در صورت موافقت دولت لبنان با این قطعنامه، آن را خواهد پذیرفت.
سرانجام پس از سى و سه روز مقاومت خداوند پیروزى دیگرى نصیب حزب الله کرد و نیروهاى اسرائیلى با شکستى مفتضحانه خاک لبنان را ترک کردند.
دبیر کل حزب الله در نطقى تلویزیونى ضمن تبریک پیروزى عظیم به مردم لبنان، اعلام کرد مرحله بعدى اقدامات حزب الله بازسازى مناطق ویران شده و بازگرداندن آوارگان به وطن خویش است[19].
گزیده اى از پیام مقام معظم رهبرى خطاب به دبیر کل حزب الله به مناسبت پیروزى در نبرد سى و سه روزه با اشغالگران صهیونیستى:
برادر مجاهد و بسیار عزیز جناب آقاى سید حسن نصرالله
ادام الله عمره و عزه و عافیته.
سلام علیکم بما صبرتم.
درود بر شما و بر دیگر برادران و بر یکایک مجاهدان حزب الله.
آنچه شما با جهاد و مقاومت بى نظیر خود به امت اسلامى هدیه کرده اید از حد توصیف این جانب بالاتر است. جهاد دلاورانه و مظلومانه شما که نصرت الهى را به شما ارزانى داشت، بار دیگر ثابت کرد که سلاح هاى مدرن و مرگبار در برابر ایمان و صبر و اخلاص ناکار آمد هستند و ملتى که ایمان و جهاد دارد، مغلوب سیطره قدرت هاى ستمگر نمى شود. پیروزى شما پیروزى اسلام بود. شما توانستید به حول و قوه ى الهى ثابت کنید که برترى نظامى به ابزار و سلاح و هواپیما و ناو و تانک نیست، بلکه به قدرت ایمان و جهاد و فداکارى همراه با عقل و تدبیر است.
شما برترى نظامى خود را بر رژیم صهیونیستى تحمیل و تفوق معنوى خود را در ابعاد منطقه اى و جهانى تثبیت کردید. افسانه ى شکست ناپذیرى و هیبت دروغین ارتش صهیونیست را به مسخره گرفتید و آسیب پذیرى رژیم غاصب را به نمایش گذاشتید. شما به ملت هاى عرب عزت بخشیدید و توانایى هاى آنان را که دهها سال به وسیله ى تبلیغات و سیاست هاى استکبارى انکار شده بودند در صحنه ى عمل به همه نشان دادید. آنچه اتفاق افتاد حجتى از سوى خداوند بر همه ى دولت ها و ملت هاى اسلامى و به ویژه در منطقه خاورمیانه است...
دشمن به غلط پنداشته بود که با حمله به لبنان ضعیف ترین حلقه ى کشورهاى منطقه را هدف قرار مى دهد و طرح وهم آلود خاورمیانه دلخواه خود را کلید مى زند.
دشمن یعنى آمریکا و اسرائیل از صبر و هوشمندى و دلاورى ملت لبنان غافل بود از توانایى بازوان ستبر لبنان غافل بود. از سنت الهى «کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن الله و الله مع الصابرین» غافل بود. ملت لبنان و جوانان دلاور و سیاستمداران هوشمندش با سیلى سخت خود، او را از این غفلت بیرون آوردند.
دشمن اکنون در صدد بریدن این بازوى توانا و کار آمد است در صدد ایجاد اختلاف میان سیاستمداران است. در صدد پاشیدن ویروس بى صبرى و تردید در مردم است.
همه باید در برابر این سمپاشى ها بیدار باشند. به حول و قوه الهى شما در خنثى کردن توطئه هاى آنان موفق خواهید شد. و پیروزى دومى به دست خواهید آورد. ان شاء الله جهادى که اکنون در این میدان جدید پیش روى شماست مانند جهاد فداکارانه شما در میدان نظامى حائز اهمیت و در آن صبر و توکل و اخلاص و تدبیر تعیین کننده است. به شماو دیگر برادران و دلاوران عرصه جهاد درود مى فرستم و دست و بازوى همه شما را مى بوسم[20].
سید على خامنه اى 25 مرداد 1385.