- دویم احوال حضرت امام محمد باقر علیه السلام سه جلد أيضاً صدهزار بیست که جلد میم آن 675 صفحه رحلی ۲۵ سطری است، انجام تألیف آن سيلمة و خود در ربیع الاول سنه ۱۳۲۴ فهرستی برای آن تنظیم کرده.
- سیم «احوال حضرت صادق علیه السلام» چهار جلد قریب 30000 بیت و جلد پنجم آن در 1334 در دست تألیف بوده.
- چهارم (أحوال حضرت کاظم علیه السلام) در سه جلد بزرگ، آغاز تألیف جلد دویم آن شنبه، ۲ ذی القعده سنه ۱۳۲۴ انجامش پنجشنبه ۱۱ ج ۱، سنه ۱۳۲۶ و آغاز تأليف ج 3 همین روز ۱۱ مذکور و انجام روز ۵ شنبه ۱۵ شعبان سنه ۱۳۴۰ چنان که در اول و آخر آنها نوشته.
- پنجم احوال حضرت رضا علیه السلام ۱۵۰۰۰ بیت.
- ششم «أحوال اولاد ناصرالدین شاه».
- هفتم «احوال سلاطين بنی آشور و بابل.
- هشتم كتاب «أرشاد الخلايق» در احوال حضرمت رسول و أئمه و آباء و أجداد ایشان تا حضرت آدم علیهم السلام 10000 بیت.
- نهم کتاب «برهان النبوه ناصری» در اثبات نوبت خاصه 500 بیت.
- دهم «تاریخ بنی امیه» چهار جلد که جلد دويم أن بقطع وزیری بزرگ در ۷۱۵ صفحه ۱۷ سطری است، انجام تأليف آن ذی الحجه سنه 1320.
- یانزدهم «تاریخ دولت مظفرالدین شاه ».
- دوازدهم کتاب «تذکره ناصری» در أحوال شعرای عنصر ناصرالدین شاه که جلد اول آن بنام أوصاف ناصري است.
- سیزدهم «ترجمه احتجاج ابو الندبل».
- چهاردهم «ترجمه رساله روزنامه انگلیس»
- پانزدهم «ترجمه عوامل جرجانی» بفارسی در نحو.
- شانزدهم «ترجمه کتاب الفوائد الضیائیه» که «شرح جامی» باشد بر کافیه ابن حاجب در نحو.
- هفدهم خلاصه سفرنامه میرزا فضل الله خان در ماچین».
- هیجدهم «خلفای عباسی».
- نوزدهم دیباچه‌هائی بر بعضی از كتب.
- بیستم «دیوان اشعار» پنج هزار بیست.
- بیست و یکم «رساله ئی در نتایج احوال روی زمین».
- بیست و دویم کتاب، « سلوك الملوك مظفری » در گفتار و رفتار پادشاهان و حكما و دانشمندان 1500 بیت.
- بیست و سوم کتاب «شامل التواریخ مظفري» دو مجلد در احوال سلاطین مغولی 20000 بیت انجام تألیف آن 5 ج 2 سنه 1316.
- بیست و چهارم کتاب شبستان اندرز ناصری در سه جلد به سبک کلیله و دمنه.
- بیست و پنجم شرح عواملی جرجانی که ظاهرا غیر از ترجمه آن است که گذشت.
- بیست و ششم کتاب « طراز ائمذهب مظفری » در احوال حضرت زینب کبری عليها السلام.
- بیست و هفتم کتاب محمود ألتواریخ مظفری در أحوال سلطان محمود غزنوی 3000 بیت.
- بیست و هشتم مختصر أحوال أجداد سلاطين قاجاریه.
- بیست و نهم و سی‌ام کتاب «مختصره ظاهری که دو کتاب یدن نام تألیف کرده، یکی «مختصر تاج المآثر» صدرالدین حسن نظامی 13000 بیت، و دیگری «مختصر آئین اکبری» ابوالفضل هندی 12000 بیت، هر دو بنام مظفرالدین شاه.
- سی و یکم کتاب مستجميع الاجوبه در أجوبه حاضر 10000 بیت.
- سی و دویم جواب‌ةای عرایض زردشتیان که به پارسی سره نوشته.
- سی و سیم کتاب مشکوة الادب ناصری در ترجمه (وفيات) که ذکر کردیم و نوشتیم که آنرا بر چهار ربع قرار داده هر ربعی چند جزء یا جلد. جزء اول از ربع اول چهل هزار بیت. جزء اول از ربع دویم بیست و پنج هزار بیت. جلد دوم از ربع دویم بیست هزار بیت. جزء اول از ربع سیم سی هزار بیت. جزء دویم از ربع سیم بیست هزار بیت.
- سی و چهارم مطالب ادبیه و نحویه سی هزار بیت.
- سی و پنجم مقالاتی در بعضی مطالب دولتی.
- سی و ششم منتخب بعضی از لغات فارسی.
- سی و هفتم منشتات و تلفیقات مخصوصه 5000 بیت.
- سی و هشتم کتاب مهر و سپهر در مطالب متفرقه مفید بحال عامه 5000 بیت.
مرحوم سپهر چون در تواریخ و احوال اثمه علیهم السلام کتاب می‌نوشته و آن مستلزم نوشتن احادیث آن بزرگواران بوده نه تنهاً مردی مورخ بشمار می‌رفته بلکه می‌توان وی را در عداد محدثین بشمار آورد، و گویا خود هم متوجه این دقیقه بوده که از مرحوم حاج ملا فيض الله دربندي از علما معروف طهران در آن زمان استجازت نموده، و وی در سنه 1303 اجازه‌ئی برای او نوشته که صورت آن در پشت جلد دویم أحوال حضرت أمام زین العابدین عليه السلام بدين نحو ذکرشده:
بسم الله الرحمن الرحيم.
الحمدلله الذى خلق الانسان و علمه البيان و أنـزل الفرقان و اوضیح سبیل الهدی و الایمان بمحمد سید الانس و الجان الذی خصه الله عزوجل بالفرقان و جعله لسن محکمات آثار الحسان ناسخاً لاحکام سایر الادیان معبرا بلسان الوحی من تاریخ سر الف الازمان و مواضی الاعوام والایام، صلی الله علیه و آله السفراء المعصومین الذین هم ترأجمة وحى الله سیما ابن عمه و اخیه و وصیه و وزیره علی امیرالمؤمنین الذی هو لسان وحی الله فی ملکه و ملکوته و آیة هیبة الله فی عظمته و جبروته.
و بعد، فانی لما رأیت منيع الفضائل و معدن الفواضل قطب دائرة الكمال و بدر دائرة الفضل والافضاًل ذا الحسب المنيع والمجد الرفيع أعنى به نائب الوزارة الجليلة الخارجة مقرب الخاقان ومؤتمن السلطان الأميرزا عباسقلي‌خان الملقب بسپهر - دام اجلاله العالی است. ابن المرحوم المبرور الملقب بساسان الملک الساکن فی اعلی غرفات الجنان و حلیف خازن فرادیس رضوان، الذی نسخ تاریخ ناسخه تواریخ الکفرة من اهل النیران؛ قد صنف کتاباً جامعاً لجوامع ما یتعلق بحالات مولانا و امامنا و سیدنا و مقتدانا الامام الهمام زین العابدین و سید الساجدین علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم الصلوة والسلام، وهو الكتاب الذى أم فرعنه وجه الفجر وتوج به مفرق الدهر و یباهی به ابناء العصر ویتعلق بکعبة الفضل، صحیفة تنشر الزهر علی صفحات الحدائق و تغرس الدر فی ریاض المهارق، و لقد تحیرت فی وصفه فتاره اقول انه الماء المریء و اخری ارجحه علی العیش الهنیء و آونة اشبهه بالسحر البابلی:
كتاب كأن الله قال لحسنه *** تشبه بمن قد خطك اليوم فأتمر
فاین بیان الصبح من وجه فضله *** وهیهات این الفجر من صفة القمر
و لعمرى لقدأ هدى هذا الكتاب الى معاشر الموالين محاسن الدنيا والدین بما تضمن من احوال سید الساًجدین و سند العابدین، علیه و علی آبائه وأبنائه المعصومين افضل صلوات المصلين.
فاستخرت الله تعالى أن أجيز له فى الروايات فأجزت له بعد ما استجازنی روایة ما رویته عن مشایخی الثقات باسانیدی المتصلة الی النبی والائمة الهدات، عليه وعليهم السلام والصلوة. منها ما أرويه عن شيخى الاجل الانبل الاوحد الاشیم الافضل الحاج المو لی علی الطبرانی الأصل النجفی المسکن والمدفن أبن المرحوم ألحاج الاميرزا خليل بن أبراهيم بن محمدعلی الرازی رحمهم الله تعالی عن الشيخ العالم الورع التقی النقى الشيخ
جواد بن الشيخ تقی موسی کتاب. عن شیخه الشریف السید جواد العاملی صاحب «مفتاح الكرامة» رحمه الله تعالى. عن السيد العلامة السيد محمد مهدى. عن المشایخ الذین منهم المحقق البهبهانی (ره) الاقا محمد باقر بن محمد اکملی عن أبيه. عن جماعة منهم الاقا میرزا محمل الشروانی (ره) و الشيخ جعفر القاضى (ره) و محمد شفیع الاسترآبادی باسانیدهم عن الائمه الطاهرین صلوات الله عليهم احمعين.
و منهم المولی محمد باقر الهزارجریبی عن اساتیده محمد بن محمد زمان و میرزا ابراهیم القاضی باصبهان بحق روایتهما عن الامیر محمد حسین بن امیر محمد صالح و محمد طاهر بن مقصود علی و محمد قاسم بن محمد رضا الهزارجریبی الطبرسی (ره) جمیعاً عن مولی الاعظم المولى محمد باقر المجلسى (رحمه الله تعالی) بأسانيده المتصلة اليهم (صلوات الله علیهم اجمعین) المذكورة في أربعینه.
و منهم الشیخ یوسف البحرانی صاحب الحدائق) (ره) عن الشيخ حسین الماحوزی البحرانی والشيخ سلیمان بن عبدالله الماحوزی و الشیخ سلیمان بن علی الشاخوری عن الشیخ علی بن سلیمان المتقدم البحرانی عن شیخه الشیخ بهائی عن ابیه حسین بن الشیخ عبدالصمد الحارثی عن شیخه الشهید الثانی الشيخ زین الدین العاملی ألجبعی. و روی الشيخ سلیمان بن عبدالله ألماحوزي المتقدم ايضاً عن ألشيخ أحمد بن الشيخ محمد بن یوسف عن الشيخ علی بن سلیمان المقدم. و روی كتاب الرجعة عن السيد نورالدین عن اخویه احدهما لابيه و هو صاحب المدارک و الاخر لامه و هو صاحب المعالم عن جماعة‌منهم والد صاحب المدارک السید علی و منهم الشیخ حین بن عبدالصمد و للشیخ سلیمان الماحوزی المذکور طرق یوجب ذکر ما التطویل المنافی لغرض المستجیز دام اقباله العالی و للسید محمد مهدی الطباطبائی (ره) صاحب المنظومة الغروية طرق اخر اًیضا. و ایضا اجزت لجناب المستجيز أن یروی عنی ما رویته عن السید (رحمه الله) بفروعه و شعبه ملتمسا منه ان لاینسانی من الدعوات فی الخلوات و مظان الاستجابات انه تعالی غافر الخطیئات و ولی الحسنات و انه عزوجل قریب مجیب کتبه بیده الدائرة الجانیة الفانیة خادم الأخبار احقر عباد الله المستفيض من قبض الله فیض الله الدربندی الشروانی فی دار الخلافة طهران یوم السبت من شهر رجب من شهور سنة 1303.
بالاخره مرحوم سپهر در نوزدهم ماه جمادی الاخری سنه 1342 در طهران وفات کرده چنان که در مقدمه قائم مقامی ص 22 نوشته و آن مطابق شنبه 6 دلو ماه برجی بوده.
و چنان که خود در کتاب «احوال حضرت کاظم (ع): 44 و 45 فرموده زوجه وی دختر محمد حسین خان معظم الملک فرزند احمد خان بن محمد حسین خان بن قاسم خان قاجار (که در 1220 ج 3 ص 676 در عنوان سلیمان خان عزت گذشت بوده انتهی.
و در صفحه مرقومه مقدمه قائم مقامی فرماید که دو پسر از او بازماند:
اول میرزا محمد تقی خان مستوفی ملقب بکمال السلطنه (که در ۱۳۲۹ بیاید). دویم عبدالمجید سپهر که پس از وفات پدر بدنیا آمده و مدیر «روزنامه واهمه» و در صفحه مرقومه فرمایيد در قید حیات است.
و چون ما تاریخ تولد و وفات حاج ملا فیض الله مرقوم را نمی‌دانیم باید در اینجا بگوییم که در المآثر و الاثار: 162 س 2 عنوانی مخصوص برای او آورده و در آن فرماید:
عالمی فاضل و محدثی کامل است، اصلا از باب الابواب داغستان و فعلا در دارالخلافه طهران میباشد، در تفسیر و حدیث و فقه و اصول و ادبیات مهارتی وافر دارد، و در نهی از منکرات و حفظ حدود شرعيه و ارغام انوف ظلام بی‌اختیار است، أحياناً بوعظ مسلمین و تشکیل مجالس ارشاد و هدایت عامه می‌پردازد و مردم را باستماع تحقیقات و مطالب وی وامی عظیم و میلی مفرط است، چرا که باحاق شریعت مقدسه موافق سخن می‌راند و از تأویل و تطبیق ما بین و ظاهر و باطن که سیره سایرین است اجتنابی سخت می‌ورزد، اینک بدارالخلافه نزد خواص و عوام قرین قبول تام و در نهایت اعزاز و احترام است» انتهی.
و دیدی که وی از مرحوم حاج ملاعلی میرزا خلیلی روایت می‌کند، و خود اجازات روایت بمرحوم صاحب عنوان داده.