اشاره
كوهپايه يا كوهپا يكي از شهرهاي استان اصفهان است كه در راه اصفهان - نائين قرار دارد. اين شهر را در زبان عربي به قُهباء و منسوب به اين شهر را قهبايي خواندهاند. از اين شهر عالماني برخاستهاند؛ از جمله: بديعالزمان قهپايي مشهور به بديع هرندي،[1] سيد قاسم حسيني طباطبايي قهپايي،[2] سيد محمد بن سعيد بن قاسم طباطبايي قهپايي(م 1092 ق)[3] و امير فيضالله بن غياثالدين محمد طباطبايي از مشايخ ملا محمدتقي مجلسي،[4] ملا محمد مؤمن قهپايي از شاگردان علامه مجلسي،[5] و احمد بن محمد حسيني قهپايي (زنده در 1259ق)[6]. از ديگران عالمان اين شهر، شخصيت اين نوشته، رجالي بزرگ، ملا عنايتالله قهپايي است.
ركنالدين عنايتالله بن شرفالدين علي بن محمود بن شرفالدين علي قهپايي اصفهاني، ملقب به زكي نجفي، در كوهپايه به دنيا آمد. سيد محمدباقر خوانساري در روضات الجنات مدعي است كه تولد او در نجف بوده است، اما به دليل آنكه در اواخر عمر در كوهپايه ساكن شد، به قهپايي معروف گرديد.[7] ملا عنايتالله در ابتداي كتاب مجمع الرجال، ولادت خود را در كوهپايه ذكر كرده است و ديگر مترجمان نيز ولادت او را در كوهپايه دانستهاند.[8] از تاريخ ولادت او خبري در دست نيست، اما با توجه به اينكه از محضر مقدس اردبيلي كسب فيض كرده است، تولد وي بايد پيش از سال 975ق باشد.
استادان
از تحصيلات ملا عنايتالله اطلاعي در دست نيست، جز اينكه محل تحصيل او نجف اشرف بوده است. اما مؤلفان به سه تن از استادان وي اشاره كردهاند. اين سه تن عبارتند از:
- مقدس اردبيلي(م 993 ق)[9]: يكي از استادان ملا عنايتالله، ملا احمد اردبيلي، معروف به مقدس اردبيلي است. ملا عنايتالله در كتاب ترتيب رجال كشي،خود را از شاگردان اردبيلي معرفي كرده است.[10] با توجه به اينكه مقدس اردبيلي در نجفساكن بود، بايد استفاده او را از محضر وی، در نجف دانست، اما مشخص نيست ايشان چه مدت در نجف بوده است. با توجه به اينكه ترتيب رجال كشي را در سال 1011ق در اصفهان به پايان برده، بايد گفت او در اين تاريخ در اصفهان بوده است. همچنين مقدس اردبيلي در سال 993ق از دنيا رفته است. بنابراين، او بايد پيش از اين تاريخ در نجف بوده باشد. به احتمال زياد، ملا عنايتالله ابتدا در نجف تحصيلات خود را گذرانده وسپس به اصفهان رفته و از محضر علماي آن سامان كسب فيض كرده است.
- ملا عبدالله تستري(م 1021ق): از ديگر استادن ملا عنايتالله، ملا عبدالله تستري است. او از شاگردان مقدس اردبيلياست كه از وي اجازه برپايي جمعه و جماعت داشته است. ملا عبدالله بعد از تحصيل نزد مقدس اردبيلي، به حجاز و شام رفت و بعد از دريافت اجازه از دو تن از فقيهان ديار شام، به اصفهان و مشهد مهاجرت كرد. در مشهد با شاه عباس صفوي ملاقات كرد و با اصرار وي در اصفهان رحل اقامت افكند. او در مدرسهاي كه شاه عباس برايش بنا كرد، به تدريس پرداخت و شاگردان زيادي براي تعليم حديث و فقه اهلبيت (علیهم السلام) بر گرد او حاضر شدند.[11] قهپايي از اين استاد خود با اين عبارات تجليل ميكند: «الاستاذ مولانا النحرير المدقق...و الحبر المحقق المجتهد في العلم و العمل عبدالله بن حسين التستري قدس سره...وحيد دهره و فريد عصره».[12]
كتابهاي زبدة الرجال، جامع الفوائد في شرح القواعد، شرح ارشاد الاذهان، خواص القرآن، تعليقات بر كتاب تهذيب و استبصار شيخ طوسي، از آثار ملا عبدالله است. شيخ محمدتقي مجلسي، سيدمصطفي تفرشي صاحب كتاب نقد الرجال، ملا رفيعا نائيني، سيد محمدقاسم قهپايي و ملا عنايتالله قهپايي از شاگردان اين عالم بزرگوار هستند. اين عالم يگانه سرانجام در 26 محرم 1021ق در اصفهان دار فاني را وداع گفت. پيكر مطهر ايشان را ابتدا در كنار امامزاده سيد اسماعيل بن زيد دفن كردند و بعد از مدتي آن را به كربلا انتقال دادند.
- شيخ بهايي(م1030ق).[13]
استفاده ملا عنايتالله از محضر دو استاد اخير، در اصفهان بوده است.
آثار و خدمات علمي
ملا عنايتالله كه از محضر علمايي چون شيخ بهايي و ملا عبدالله خوشهچيني كرده بود، در علم رجال و درايه مهارت يافته و رجالي محققي شده بود. از اينرو آثاري در علم رجال تأليف كرد. پيش از بيان آثار قهپايي، لازم است تاريخچه مختصري از علم رجال بازگو شود.
علم رجال در طول حيات خود فراز و نشيبهايي داشته است. علماي رجال اين فراز و فرودها را به چند دوره تقسيم كردهاند:
در دوره اول مصادر اوليه رجالي نوشته شد. اين مصادر اوليه همان اصول پنجگانه رجالي هستند كه عبارتند از: رجال كشي، رجال نجاشي، رجال ابنغضائري، رجال و فهرست شيخ طوسي. اين پنج اثر، مرجع در احوال راويان هستند.
در دوره دوم، مصادر ثانويه رجال نوشته شد كه عبارتند از: معالم العلماي ابن شهرآشوب، فهرست شيخ منتجبالدين، رجال ابنداود و خلاصة الاقوال علامه حلي.
در دوره سوم، جوامع رجالي شكل يافت. مراد از جوامع رجالي، آن دسته از آثار است كه مصادر اوليه و ثانويه رجال را در بر دارد.
بعد از بيان اين مقدمه به ذكر آثار قهپايي ميپردازيم.
- رجال نجاشي[14]
رجال نجاشي از مصادر اوليه رجال است كه به علت نداشتن نظم خاص الفبايي، استفاده از آن وقتگير بود. اين مشكل، ملا عنايتالله را به فكر راه چاره انداخت. او اين كتاب را در نجف به صورت الفبا مرتب كرد و فوايدي نيكو بر آن افزود. نجاشي در بسياري از موارد، در خلال مباحث، به مدح يا قدح راوي ديگري پرداخته بود. ملا عنايتالله در اين ترتيب، مدح يا قدح را در ذيل همان راوي آورده و به جايگاه اين مدح يا قدح نيز اشاره كرده است. حواشي ايشان بر اين كتاب با رمز «ع» مشخص شده است.[15] نسخه كتاب ياد شده نزد محدث نوري بوده و تاكنون چاپ نشده است.[16]
- اختيار رجال كشي[17]
آنچه به نام اختيار رجال كشي معروف است، انتخاب شيخ طوسي از اين كتاب است؛ زيرا رجال كشي مشتمل بر احوال رجال خاصه و عامه (شيعه و اهل سنت) بوده است و شيخ طوسي پارهاي از احوال رجال شيعه را آورده و احوال عامه را به طور كلي متذكر نشده است. از اين، رو آنچه به نام رجال كشي در اختيار است، همان اختيار رجال الكشيِ شيخ طوسي است.[18] ملا عنايتالله براي آسانيابي احوالات راويان، اسامي آنها را به صورت الفبا تنظيم كرد. در اين كتاب، قهپايي به تحقيقات رجالي فراواني اشاره كرده است. كتاب ياد شده در روز دوشنبه، 17 محرم سال 1011ق در اصفهان به پايان رسيد. نسخه خط مؤلف به همراه حواشي قهپايي كه با رمز «ع» آمده است، در كتابخانه شيخ عبدالحسين تهراني، معروف به شیخ العراقين، در كربلا موجود است.[19] ملا عبدالله افندي در زمان خود، نسخه خط مؤلف را در شهر فراه [20]ديده است و ميگويد خطش تا حدي پسنديده است.[21]
- رجال شيخ طوسي[22]
شيخ طوسي علاوه بر اختيار رجال كشي،كتابي دیگر نيز در رجال تأليف كرد كه به رجال شيخ طوسي معروف است. ملا عنايتالله اين كتاب را مانند كتابهاي سابق مرتب كرده است.
- ترتيب فهرست شيخ طوسي[23]
نسخه خطي اين كتاب نزد محدث نوري بوده است. سيد حسن امين در مجموعهاي، ترتيبهاي ملا عنايتالله قهپايي را ديده است.[24]
- مجمع الرجال[25] في معرفة احوال الرجال
ملا عنايتالله بعد از ترتيب چهار كتاب قبلي، انديشيد كه هرچند با مرتب كردن اين كتابها استفاده از آنها بسيار آسان شده است، در عين حال پژوهشگر براي يافتن احوالات يك راوي، بايد زمان زيادي را براي جستوجو در اين چهار كتاب صرف كند. وي براي حل اين مشكل چارهاي جستوجو به اين نتيجه رسيد كه بهتر است كتابي تأليف كند كه در آن، عبارات هر چهار كتاب را در ضمن نام راوي بياورد تا پژوهشگر در ذيل هر راوي، احوالات او را در اين چند كتاب، به صورت يكجا بيابد. از اينرو چنين كتابي تأليف كرد و آن را مجمعالرجال ناميد؛ يعني جاييكه اين چند كتاب رجالي در يكجا جمع شدهاند. او ابتدا با رمز «كش» مطالب رجال كشي را نقل ميكند؛ بعد از آن با رمز «غض» عبارات رجال غضائري را ميآورد؛ سپس با رمز «جخ» و «ست» از رجال شيخ طوسي و فهرست وي نقل قول ميكند و در پايان، رجال نجاشي را با رمز «جش» بيان ميكند.[26] وي در خاتمه نيز دوازده فايده به كتاب افزود.[27] ملا عنايتالله اين كتاب را در مدت دوازده سال[28] نوشته است و در سحر دوشنبه، بيست و سوم جماديالثاني سال 1016ق، در اصفهان به پايان رسانده است.[29] كتاب نام برده، مورد توجه رجاليون بعد از خودش قرار گرفت. نسخه اصل اين كتاب نزد آقا بزرگ تهراني بوده است كه در سفر دومش به مشهد رضوي در سال 1350ق آن را به دست آورده است.[30] شيخ آقا بزرگ در اينباره مينويسد: «اين كتاب را شيخ واعظ محمدسلطان المتكلمين كجوري مقيم تهران، به من هديه كرد».[31] شيخ كجوري از اينرو اين كتاب را به آقا بزرگ اهدا ميكند كه خود، فرزندي نداشته است كه از اين كتاب بهره ببرد.[32] زركلي در كتاب الاعلام ميگويد: مجمع الرجال را به خط مؤلف در كتابخانه عبدليه تونس ديدهام.[33] اين كتاب بر اساس نسخه اصل آقا بزرگ تهراني و تحقيق سيد ضياءالدين علامه اصفهاني ابتدا در نشر رباني در سال 1384ق، سپس در سال 1387ق در نشر روشن اصفهان و انتشارات اسماعيليان قم در هفت جلد، تجديد چاپ شد.
- حواشي بر كتاب نقد الرجال
ملا علي كني اين حاشيه را ديده است، اما صاحب رياض احتمال داده كه اين حاشيه از شيخ عبدالنبي جزائري باشد.[34]
- حاشيه بر كتاب منهج المقال استرآبادي[35]
بيشتر مترجمان از اين كتاب نامي نبردهاند، اما آقا بزرگ تهراني مينويسد: ميرزا ابوالحسن بن عبدالله در سال 1051ق اين حواشي را ديده و آنها را در نسخه خود آورده است. نسخهاي ديگر از اين حواشي نزد سيد محمدعلي روضاتي است. تعليقات ملا عنايتالله به همراه تعليقات ديگران، در منهج المقال به تحقيق مؤسسه آل البيت لاحياء التراث به چاپ رسيده است. اين تعليقات با نام عنايتالله القهبايي در اين چاپ ذكر شده است.[36]
ويژگيهاي كتاب مجمع الرجال
- ذكر كتاب رجال ابنغضائري
رجال ابنغضائري از جمله كتابهايي است كه اصل آن در اختيار نيست، اما سيد احمد بن طاوس(م 673ق) بخشهايي از اين كتاب را در كتاب خود، حل الاشكال في معرفة الرجال، آورده است. شيخ حسن، صاحب معالم، كتاب ابنطاوس را تحرير كرد و آن را تحرير طاوسي ناميد. ملا عبدالله تستري بعد از دسترسي به كتاب تحرير طاوسي، مطالبي را كه از رجال ابنغضائري نقل شده بود، در يكجا گرد آورد. ملا عنايتالله نيز تمام اين رساله را كه استادش گردآورده بود، در كتاب خود آورد.[37]
- آسان كردن مراجعه به كتابهاي مختلف.
- تفاوت نسخه رجال كشيو فهرست شيخ طوسيوي با نسخههاي ديگران؛ اين تفاوت، ممكن است ناشي از آميختگي حواشي و متن در نسخه او باشد.[38]
- بيان راويان هر يك از معصومين با علامت رمز، كه اين رموز را در ابتداي كتاب[39] توضيح داده است.
- پيروي از رموز ابن داوددر ذكر راويان معصومين.[40]
- ذكر تمام مطالب رجال پنجگانه، به گونهاي كه حتي خطبه اين كتبها نيز در اين كتاب آمده است.
- ترتيب اسامي بر اساس حروف الفبا.
- ذكر خلاصه استنباطهاي خود در پايان كتاب.[41]
- اختصاص فصلي با عنوان «باب الكني» براي ذكر نام كساني كه با لقب يا كنيه شناخته شدهاند.[42]
- استناد اختلاف نام راوي به كتاب مجمع الرجالدر آثار رجاليون بعدي.
- تعداد نام راوي.
شاگردان
ملا عنايتالله علاوه بر تأليف آثار رجالي، به فكر تربيت دانشمنداني محقق در اين علم نيز بوده است. از اينرو به پرورش شاگرداني در علم رجال همت گماشت. از جمله شاگردان او كه در علم رجال صاحب تأليف بوده است، ملا ابوالحسن بن عبدالله(متوفای بعد از1051ق) صاحب كتاب رجال[43] است.
خصوصيات
با وجود جستوجوي زياد، از حالات و ويژگيهاي ملا عنايتالله قهپائي خبري به دست نيامد؛ جز اينكه دانشمندي پرتلاش و سختكوش بوده است. نكته ديگري كه از زندگي او ميتوان برداشت كرد، اين است كه كتاب مجمع الرجال را در سحر به پايان برده است[44] و اين حكايت از آن دارد كه بخشي از سحر را به مطالعه و تحقيق ميگذرانده است. نكته سوم آنكه ايشان به كتابت و نسخهبرداري بسيار توجه داشت و كتاب كنز العرفان فاضل مقداد و زبدة البيان مقدس اردبيلي و كتاب من لايحضره الفقيه شيخ صدوق را به خط خود استنساخ كرد.
به گفته خوانساري، ملا عنايتالله در زمان شاه عباس و به دستور وي، در كوهپايه اقامت گزيد. از اينرو به قهپايي معروف شد.[45] البته در كوهپايهاي بودن ملا عنايتالله شكي نيست، اما ممكن است وي در اواخر به كوهپايه بازگشته و در آنجا اقامت گزيده باشد.
از نگاه ديگران
ملا عبدالله افندي درباره او ميگويد: «چنانچه از لقبش پيداست، دانشوري هوشمند و باذكاوت بوده... و فاضلي دانشور و محقق است و در فن رجال مهارت داشته است».[46]
سيد محمدباقر خوانساري درباره ايشان مينويسد: «ايشان صاحب كتاب مجمع الرجال است كه از كتب معروف اين ميدان است... چنانكه بعضي از اركان اين علم گفته، وي عالمي محقق و خبره در علم رجال است».[47]
سيد بحرالعلوم كه در تأليف كتاب رجالي خود از كتاب مجمع الرجال استفاده كرده است، درباره مؤلف اين كتاب مينويسد: « از شيخ بهايي پيروي كرده...فاضلي كه بذل عنايتش در اين فن است عنايتالله بن شرفالدين علي بن محمود قهپايي صاحب كتاب مجمع الرجال».[48]
شيخ آقا بزرگ تهراني از ايشان، با عنوان «شيخ علامه رجالي زكي الدين عنايت الله» نام ميبرد.[49]
مدرس خياباني نيز مينويسد: «از اكابر علماي اماميه قرن يازدهم قمري و از تلامذه مقدس اردبيلي و شيخ بهايي و بعضي ديگر از اكابر وقت بود. در تمامي علوم دينيه متداوله، متبحر و بالخصوص در رجال و درايه كه بصيرتي فوقالعاده داشت».[50]
همچنين سيد محسن امين از او با اين عبارت تجليل ميكند: «او يكي از افاضل محققين در علم درايه و حديث است».[51]
سيد علي بروجردي ميگويد: «و از مشايخ اين فن، ملا عنايتالله است كه او را كتاب مجمعالرجال است و همين كتاب بر فضل و عروج به بالاترين مدارج فضل و كمال و تعمقش در علم رجال، شاهد است و او را حواشي بر كتاب نقد الرجال است».[52]
وفات
از تاريخ وفات اين عالم بزرگ، اطلاعي در دست نيست، اما با توجه به اينكه او در سال 1016ق موفق به اتمام كتاب مجمع الرجال شد، بايد وفاتش بعد از اين تاريخ بوده باشد. سيد محسن امين در يكجا تاريخ وفات ايشان را بعد از 1126ق ميداند،[53] اما مستندي براي آن ذكر نميكند. در عين حال، در صورت صحت تاريخ و ذكر مستند، اين تاريخ به نظر صحيح نيست؛ زيرا در اين صورت عمر وي بايد به حدود 150 سال رسيده باشد! آيتالله سبحاني اين نكته را ذكر ميكند كه ايشان در رمضان سال 1026ق از كتابت كتاب من لايحضره الفقيه فراغت يافت.[54] بنابراين وفات او بايد بعد از اين تاريخ باشد و احتمالاً مستند سيد محسن امين همين بوده است، اما اين تاريخ اشتباه چاپ شده است. از قبر وي نيز اطلاعي به دست نيامد، اما به احتمال زياد در اصفهان يا كوهپايه مدفون است.