وی سید ابو یحیی 32 فرزند شریف ابوالحسین حمد 31 بن محمد حسن 30 بن ابو محمد عیسی 29 بن کامل 28 بن منصور 27 بن کمال الدین 26 بن منصور 25 بن زویع 24 بن منصور 23 بن کمال 22 بن محمد 21 بن منصور 20 بن احمد 19 بن نجم 18 بن منصور 17 بن شکر 16 الحسینی (ره) است.
شکر 16 الحسینی در (11:12ج 2 ش 169) گذشت. نوادهاش سید کمال الدین 26 سر سلسلة طایفهئی در عراق عرب است که آنها را به نسبت وی آل سید کمال الدین خوانند. و نوادة او سید حمد 31 در سنه 1287 وفات کرده و فرزندان چندی داشته که اصغر همه سید عیسی 32 متولد در سال وفات پدر و أشعر آنها صاحب عنوان و دیگر سید هاشم 32 (1341) است.
و سید جعفر 32 صاحب این عنوان از شعراء بزرگ عراق عرب و اهل علم و ادب بوده و در علوم دینیه و محاضرات دستی قوی داشته و در سه شنبه نیمة ماه شعبان المعظم این سال در یکی از دیهات عذار که بقریه سادات معروف است متولد شده و در نزد حاجی شیخ محمد طه نجف و حاجی میرزا حسین خلیلی درس خوانده، و دیوانی در اشعار دارد بنام «سحر بابل و سجع البلابل» که پس از فوتش برادرش سید هاشم مذکور که در (1341) بیاید آنرا جمع کرده و بسیاری از اشعار وی را در آن نیاورده، و اینک این اشعار از او اینجا نوشته شد، و او اینها را نهست در مدح امام حمید الدین یحیی گفته و بیمن فرستاده و پس از آن تغییر به مدح میرزای شیرازی داده با زیادتی چندی، چنان که در مدح بسیاری همین طور میکرده:
مر و انه و احک فأنت الیومممتثل والامر لا ما تأمر الدول
عن لاملوک انثنوا عجزاً و ما عملوا ءأنت زدت علواً أم هم سفلوا
نجاة ذی التاج أن یعطیک مقوده لامه ان عصاک الئکل و الهبل
من کان فی حکمة بالله منتصراً فلا تقابله الانصار و الخول
فعش فریداً بلا مثل تقاس به لکن بطئک فیه یضرب المثل
ان کان للناس اقوال بلا عمل فأنت أسبق من أقو اللک العمل
یمناک قد خصها الله بأربعة لها الدعا و الندی و البطش و القبل
هی السحاب فنهنه بعض صیبها نخشی اذا اتصلت أن تقطع السبل
ما الروس و الفرس یوماً کابن فاطمة و لا کملته الادیان و الملل
فکم له من ید فی العین یشکرها بها تحدثت الرکبان و الابل
الدولة الیوم فی أبناه فاطمة بشری فید رجعت أیامنا الاول
قد جانب البحل حتی ماتوهمه کأن عقیدته لم یخلق البخل
لم تمحل الناس ما دامت مواهبه و کیف یجتمع الوسمی و المحل
یهزینا ان سمعنا مدحه طرب کأنما مدحه فی سمعنا غزل
سید جعفر پس از مدت و هشت سال قمری و هشت روز عمر، در دوشنبه بیست و سیم ماه شعبان المعظم سنه 1315 هزار و سیصد و پانزده ـ مطابق (...) جدی ماه برجی ـ در نجف بقجثه وفات کرد و همانجا دفن شد. و شیخ محمد سماوی در مرثیة او فرموده:
أی فؤاد علیک ما احترفا و أی دمع علیه ما اندفقا
یا راحلا و الکمال یتبعه ما أنت الا الهلال قدمحقا
بکی علیه القریض مفجعاً وانفجع النضل فیک محترقا