سیدمحمّدباقرخوانسارى
(1226 ـ 1313 هـ .ق.)
عنوان مقاله: باغبان پژوهش
نویسنده: على کرجى
سیّد محمّد باقر موسوى خوانسارى اصفهانى (معروف به چهار سوقى) در روز دوشنبه 22 ماه صفر سال 1226 هـ .ق. در شهر خوانسار پا به عرصه وجود نهاد.([1])
پدرش، میرزا زین العابدین (1192 ـ 1275 هـ .ق.) از دانشمندان و فقیهان مشهور خوانسارو اصفهان بود که داراى آثار ارزشمند فراوانى است، از جمله: «شرح اصول المعالم»، «شرح زبده شیخ بهایى» و رساله هایى به نام «قواعد عربیت»، «اجماع»، «تداخل اسباب»، «تعارض حقیقت مرجوحه با مجاز راجح»، «نیت»، «احباط و تکفیر»، «نوادر احکام»، و نیز چند تعلیقه بر کتاب هاى علما از او به جاى مانده است.([2])
جدّش، آیت الله سید ابوالقاسم خوانسارى(متوفا، 1240 هـ .ق.) داراى تألیفات متعدد است و از سید بحرالعلوم(رحمه الله) اجازه اجتهاد گرفته است. جدّ اعلاى او، فقیه اصولى، سید حسین خوانسارى (متوفا: 1191 هـ .ق) نویسنده حواشى معروف بر شرح لمعه است. وى فرزند آیت الله میرزا ابوالقاسم جعفر (متوفا: 1158هـ .ق.) مشهور به میر کبیر است.([3])
تحصیلات
دوران کودکى و نوجوانى سید محمّد باقر موسوى خوانسارى در زادگاهش (خوانسار)، در فراگیرى علوم مقدماتى حوزه نزد پدر و جدش سپرى شد و دیرى نپایید که پدر بزرگوارش به اتفاق خانواده اش براى همیشه، ساکن اصفهان گردید. وى نیز به اصفهان هجرت نمود و به تحصیل علوم دینى اشتغال پیدا کرد. او نزد دانشمندان بزرگ و کار آزموده و طراز اول اصفهان زانوى شاگردى به زمین زد و در مکتب درس آیات عظام: شیخ محمّد تقى اصفهانى، نویسنده حاشیه بر معالم (متوفا: 1248 هـ .ق.)، سید صدرالدین عاملى (متوفا: 1264 هـ .ق.)، حاج محمّد ابراهیم کرباسى، نویسنده اشارات (متوفا: 1261 هـ .ق.)، مرحوم سید حسن مدرس (متوفا: 1273 هـ .ق.)، سید محمّد پسر عبدالصمد شهشهانى (متوفا: 1287 هـ .ق.)، و پدر بزرگوارش شرکت کرد و از بوستان دانش آن بزرگان، گل هاى زیادى چید.([4])
هجرت به نجف اشرف
سید محمّد باقر خوانسارى با کوشش و زحمات فراوان در راه تحصیل علوم دینى، به درجات عالى و کمال رسید. از این رو، او از استوانه هاى علم و تقوا در اصفهان محسوب مى شد، ولى او این حد از علم را کافى ندانست و براى تکمیل یافته هاى علمى خود، در سال 1253 هـ .ق. به نجف اشرف هجرت کرد و در درس خارج آیات عظام: سید ابراهیم موسوى قزوینى (متوفا: 1262 هـ .ق.) نویسنده «ضوابط الاصول» محمّد حسن نجفى، فرزند شیخ باقر (متوفا: 1266 هـ .ق.) نویسنده جواهر الکلام و دیگر استادان برجسته آن عصر، شرکت کرد.
و تحصیل علوم اسلامى را به سر حد کمال رساند و به درجه اجتهاد و استنباط احکام شرعى رسید.([5])
وى در فقه، اصول و سایر علوم اسلامى، از همه هم شاگردى هاى خود گوى سبقت و برترى را ربود تا جایى که 9 نفر از بزرگان و فرزانگان جهان تشیع به او اجازه اجتهاد و روایت دادند.([6])
او در علوم ادبى، تاریخ و سخن سرایى، تخصص داشت و به دو زبان عربى و فارسى تسلطى تام و احاطه اى عظیم پیدا کرد و در شرح حال رجال و علماى شیعه و سنى اطلاعات فراوان داشت.([7])
بازگشت به اصفهان
سید محمّد باقر خوانسارى بعد از رسیدن به درجه اجتهاد مطلق و رسیدن به کمالات لازم، از نجف اشرف به شهر اصفهان مراجعت کرد و زعامت دینى و مذهبى این شهر را به عهده گرفت و بر مسند تدریس، قضاوت و فتوا تکیه زد. او به تدریس اصول، حدیث، درایه، و رجال پرداخت و شاگردان زیادى را پرورش داد.([8])
القاب و نُسَب
سید محمّد باقر خوانسارى داراى القاب متعددى است. وى چون در خوانسار متولد شده است، منتسب به «خوانسارى» است. وى بعد از هجرت به اصفهان سکونت در محله چهار سوى، به تدریج در بین مردم اصفهان به سید محمّد باقر «چهار سویى» یا «چهار سوقى» معروف شد. «چهار سو» محله اى است معروف در اصفهان، که آن را «چهار سوى شیرازیان» یا «چهار سوى شیرازى ها» مى گویند.([9])
وى علاوه بر القاب مذکور، به جهت سکونتش در اصفهان به «اصفهانى» و به جهت انتسابش به امام موسى کاظم(علیه السلام) به «موسوى» نسبت یافته است. مهم ترین لقب ایشان، «صاحب روضات الجنات» است که برگرفته از نام مهم ترین اثر اوست.
جایگاه علمى
وى از نادر دانشمندان اسلامى است که در اکثر علوم و فنون اسلامى، از قبیل: فقه، اصول، کلام، حدیث، رجال، منطق، ادبیات و تاریخ، تخصص و تبحر کافى داشت. او سلطه اى تام و تخصصى کامل در ادبیات فارسى و عربى داشت. وى صاحب قلمى روان و سیّال و در نهایت بلاغت است. کتاب «روضات الجنات» ایشان، بهترین گواه بر این مدعاست. علاوه بر آن، در مقدمه کتاب، «الدر النظیم فى رسم التحیة و التسلیم» خطبه هایى دارد که توانایى فوق العاده او را در نثر مى رساند. برخى از این خطبه ها خالى از نقطه است:
«الحمد لله الملک المالک المحمود و الواحد الصمد و الصمود، اهل الحمد و مسدد العهود، واصل العدل و محدد المحدود، حمداً هو مدد الاعوام و الاحوال، مسلسل مسدود، وعدد طلال الاسکار، و رمال الصحور معدود...»
و برخى دیگر خالى از حرف الف است:
«فقد کنت عن قدیم دهرى، و عتیق عمرى، منذ میزت بین شر و خیر، و عرفت نفع نفسى من ضمیر، لم یزل یحدثنى فکرتى و یحرصنى ملکتى، و یهجس فى ضمیرى و یمر بقلبى و یخلل فى مروعى.»([10])
صاحب روضات الجنات، در نگارش به قدرى زبردست و توانا بود که جواب استفتا و احکام را هم منشیانه و با وزن و قافیه مى نوشت. هنگامى که حکم تکفیر حاج سید حسن واعظ کاشى را نزدش بردند، نوشت:
«این سید کاشى، مشغول بدین تراشى، یا در متن کفر است یا در حواشى.»([11])
صاحب روضات الجنات علاوه بر نثر، در نظم و شعر نیز زبردست بود. اشعار فراوانى در موضوعات مختلف اخلاقى، اعتقادى و اصولى از وى به یادگار مانده که کتاب «قرة العین و سرور النشأتین» او در موضوع عقاید مشتمل بر بیش از 3000 بیت،([12]) و در طرف الاخبار لتحف الاخیار مشتمل بر 11200 بیت،([13]) و مجموعه قصاید در مناقب اهل بیت عصمت و طهارت و نیز اصول فقه ایشان که منظوم است، از جمله آثار بجا مانده از این ادیب ارزشمند است.([14])نویسنده «تذکره شعراى خوانسار» قطعه اى از اشعار وى را که در مدح حضرت على(علیه السلام) سروده چنین آورده است:
على فرمانده ملک ولایت *** درخشان کوکب برج هدایت
على سر دفتر ارباب بینش *** على مهر سپهر آفرینش
على یارى ده افتاده کاران *** باو چشم همه امیدواران
دَرِ علم نبى، داناى هر راز *** زبانش راز حقّ را نکته پرداز
درونش مخزن سِرّ الهى *** در او حکمت نهان چندان که خواهى
کلامش چون کتاب آسمانى *** بلاغت را از او محکم بیانى
زممکن نیست این در سفتن آسان *** بحیرت زین گهر گوهر شناسان
فلک بگرفته آواز کمالش *** جهان پرگشته از صیت جلالش
عدو را فرس هستى برد باد *** اگر از برق تیغش آورد یاد
بخدمت بردش جورا غلامى *** کمر بسته زرین مقامى
هلال آسمان نعل سمندش *** شکار لامکان صید کمندش
کَفَشْ اَبر کرم و دستش یم جود *** نمایان از کف دستش نم جود
سرانگشتش گر مشکل گشایى *** خدا را مظهر قدرت نمایى
کلید مالک حق در پنجه او *** قضا باز و قدر سر پنجه او
عیان نور خدایى از جبینش *** برون دست خدا از آستینش([15])
میرزا محمّدباقر خوانسارى(رحمه الله) فقیهى پژوهشگر در فقه جعفرى و متفکرى اصولى بود. تألیفات ارزشمند وى در زمینه فقه و اصول، از قبیل: رساله هاى خمس، فقه، نهریه، فضل الجماعة، اصول الفقه، ترجمه «رسالة الصوم» صاحب جواهر و احسن العطیة و شرح «الفیه» شهید، گواه توانایى وى در استنباط احکام و تسلط کامل او دراصول وفقه اسلامى مى باشد.([16])
صاحب روضات الجنات در علم الحدیث داراى مهارت زیادى بود و تسلط کاملى بر روایات معصومین(علیهم السلام) داشت. وى از معدود دانشمندان علم تراجم است که از نظر تخصص و احاطه تام و آگاهى کامل بر احوال راویان حدیث و اعلام و علماى اسلام، به سرحد کمال رسیده بود. او در این زمینه، مجتهدى بزرگ بود. تاریخ نظیر این دانشمند رجالى را کم تر به چشم خود دیده است.([17])
وى در این زمینه تألیفات و آثار فراوانى از خود به یادگار گذاشته است، از جمله: رساله شرح حدیث حماد، طرف الاخبار لتحف الاخیار، تلخیص مجموعه ورّام. مهم تر از همه کتاب شریف و گرانقدر «روضات الجنات فى احوال العلماء و السادات» است. این کتاب از مهم ترین کتاب هاى نوشته شده در شرح حال علما و فقها است به طورى که مورد توجه دانشمندان علم رجال و شرح حال نویسان قرار گرفت و آن را مورد نقل یا نقد قرار دادند و در مدح آن سخنان بسیار گفتند.([18])
نویسنده «بیان المفاخر» مى گوید:
«علامه فقیه، زاهد، محقق، متتبع، اصولى، رجالى، از بزرگان و مفاخر علمى در قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم در اصفهان، مؤلف کتاب نفیسِ روضات الجنات که احتیاج به تعریف و ستایش نداشته، و هیچ نویسنده و دانشمندى از دانش آن بى نیاز نمى باشد.»([19])
نیز در وصف آن گفته اند:
«در قرن سیزدهم هجرى ظاهراً تنها کتابى که از طرف علماى شیعه در شرح حال کلیّه علماى اسلام، بدون توجه به فرقه و مرام نوشته شده است، همین کتاب باشد و با در نظر گرفتن موقعیت از حیث زمان و فقد وسایل تحقیق و مطالعه و نبودن کتابخانه جامع و منظم در اصفهان که بتوان از کتاب هاى آن استفاده نمود، عظمت و اهمیت این خدمت علمى و دینى ظاهر مى شود. و حتماً باید آن را از کرامت مؤلف بزرگوار آن دانست.»([20])
باز گفته اند:
«این کتاب از آثار معروف میرزا محمّد باقر خوانسارى است. شهرت جهانى دارد و چند سال از بهترین سال هاى عمر خود را صرف جمع آورى اسناد و مدارک و مآخذ این کتاب نمود و پس از ده سال آن را به پایان رساند. کتاب مزبور اخیراً در هشت جلد، مجدداً تجدید چاپ شده است. نسخه هاى اصلى آن به زبان عربى است. روضات الجنات ماخذ جالب و اطمینان بخشى است در شناخت رجال مختلف از صدر اسلام تا اواخر قرن سیزدهم و چند بار تجدید چاپ و در اغلب کتابخانه هاى بزرگ و منازل علما و آیات عظام به چشم مى خورد.»([21])
نویسنده «ریحانة الادب» مى گوید:
«روضات الجنات فى احوال العلماء و السادات که در موضوع خود بى نظیر و ابسط و اجمع و انفع کتب تراجم بوده و در تهران چاپ و از منابع این کتاب، ریحانة الادب مى باشد.»([22])
شیخ عباس قمى نیز مى گوید:
«مرحوم علامه جلیل، فقیه زاهد مجتهد، عظیم الشأن محقق، متتبع رجالى، محدث ادیب، مفسر لغوى، آقا میرزا محمّد باقر چهار سوقى ـ رضوان الله علیه ـ در طول پنجاه سال زحمت مداوم و مطالعه ده ها، بلکه صدها کتاب و رساله، بدون آن که کسى او را در این کار یارى کند و به نوعى از انواع در تألیف کتاب کمک و مساعدت نماید، موفق گردید کتابى جامع به نام «روضات الجنات در احوال علماء و السادات» در احوال عده کثیرى از بزرگان، فقها، ادبا و محدثین بزرگوار شیعه و همچنین جماعت بسیارى از علماى سنّى را در چهار مجلد بزرگ تألیف نماید. و الحق، خدمتى بزرگ و قابل هر گونه تعریف و ستایش انجام داد و با انجام یافتن آن، منّتى بزرگ بر ذمه اهل مطالعه و تحقیق ثابت گردانید.»([23])
استـادان
سید محمّد باقر موسوى خوانسارى(رحمه الله) علاوه بر این که راویان حدیث را مى شناخت و بر احوال آن ها آگاهى فوق العاده داشت، خود نیز راوى حدیث بود و از بزرگان و مشایخ فراوانى نقل حدیث کرده است. بعضى از مشایخى که وى از آن ها اجازه نقل روایت داشته و از آن ها روایت نقل کرده است، عبارتند از:
محمّد، فرزند شیخ على، فرزند شیخ جعفر کاشف الغطاء (متوفا: 1260 هـ .ق.)
شیخ قاسم، فرزند محمّد، فرزند على، فرزند قاسم نجفى،نویسنده «کنزالاحکام فى شرح شرایع الاسلام.»
سید محمّد باقر رشتى، معروف به حجت الاسلام (متوفا: 1260 هـ .ق.)
سید ابراهیم قزوینى، نویسنده «ضوابط الاصول» (متوفا: 1262 هـ .ق.)
سید میرزا زین العابدین خوانسارى اصفهانى(متوفا: 1275 هـ .ق.)
میر سید حسن مدرس (متوفا: 1273 هـ .ق.)
سید اسدالله، فرزند حجت الاسلام سید محمّد باقر شفتى رشتى.
محمّد باقر، فرزند شیخ محمّد تقى، نویسنده «حاشیه بر معالم»
سید جعفر، جدّ نویسنده روضات الجنات (متوفا: 1158 هـ .ق.)
سید محمّد، فرزند عبدالصمد شهشهانى (متوفا: 1287 هـ .ق.)
محمّد ابراهیم کرباسى (متوفا: 1261 هـ .ق.)
محمّد ایوانکى بید آبادى.([24])
شاگردان
افرادى که از صاحب روضات الجنات نقل حدیث کرده اند که بسیارى از آن ها از شاگردان وى نیز مى باشند، عبارتند از:
شیخ قاسم، فرزند محمّد نجفى، نویسنده «کنز الاحکام».
شیخ فتح الله، مشهور به شیخ الشریعه اصفهانى.
میرزا محمّد، فرزند عبدالوهاب همدانى، مشهور به امام الحرمین.
شیخ خلیل، فرزند جعفر مازندرانى.
میرزا عبدالغفار، فرزند سید حسین حسینى تویسرکانى.
سید محمّد کاظم طباطبایى یزدى، نویسنده «عروة الوثقى».
سید ابو تراب عبدالعلى خوانسارى، نویسنده «سبل الرشاد فى شرح نجاة العباد».
علاّمه سید محمّد باقر درچه اى.
شیخ هادى، فرزند محمّد امین تهرانى، نویسنده «محجة العلماء»
منیر الدین بروجردى.
ملا محمّد حسین فارسى کرمانى.
سید محمّد جعفر، فرزند میر سید على حسینى.
میرزا اسدالله، فرزند علاّمه میرزا محمّد تقى یزدى.
سید میرزا على اصغر، فرزند میرزا محمّد جعفر حسینى اصفهانى.
سید محمّد اسماعیل، فرزند سید محمّد شریف قائینى خراسانى.
میرزا عبدالرحیم کرباسى.
شیخ احمد، فرزند محمّد جواد حسین آبادى.
سید محمّد جواد دهکردى.
میرزا حسن همدانى.
سید مهدى کرمانى.
محمّد حسن، فرزند محمّد ابراهیم عراقى سلطان آبادى.
عبدالکریم ادیب سودانى دستگردى اصفهانى.
میرزا محمّد جعفر، فرزند میرزا محمّد حسین سدهى اصفهانى.
میرزا حیدر على، فرزند محمّد حسین سدهى اصفهانى.
میرزا على محمّد سدهى اصفهانى.
میرزا مهدى، فرزند محمّد باقر خوانسارى، نویسنده «شرح الفیه الفقه و الرساله العلمیه»
میرزا مسیح، فرزند میرزا محمّد باقر موسوى خوانسارى.
میرزا احمد، فرزند میرزا محمّد باقر موسوى خوانسارى.
میرزا هدایة الله، فرزند میرزا محمّد باقر موسوى خوانسارى.
میرزا عطاءالله، فرزند میرزا محمّد باقر موسوى خوانسارى، نویسنده «مفتاح الروضات».
میرزا جلال الدین روضاتى، فرزند میرزا مسیح.
میرزا احمد همدانى.
ملا محمّد حسین، فرزند ملاّ محمّد باقر اردکانى.
حاج منیر الدین اصفهانى.
میرزا بدیع درب امامى.([25])
عبادت
با وجود به عهده داشتن مسئولیت هاى علمى و مقام مرجعیت و قضاوت، بارها مسافت طولانى و پر مشقت زیارت خانه خدا را طى کرد. نوشته اند که او در طول عمرش، ده ها بار به زیارت خانه معبود شتافت و حج ابراهیمى را بجاى آورد.
او دانشمندى زاهد، باورع، متقى و مقدس بود که حتى از شبهات نیز دورى مى کرد.
تألیفات
سید محمّد باقر موسوى خوانسارى به سبب مهارتى که در علوم اسلامى داشت، تألیفات و تصنیفات فراوانى و مهمى در زمینه هاى فقه، اصول، کلام، حدیث، ادبیات، علم رجال و تاریخ به جامعه عرض داشت:
روضات الجنات فى احوال العلماء و السادات.
احسن العطیه شرح الفیه شهید.
قرة العین و سرور النشأتین.
تلویح النوریات من الکلام فى تنقیح الضروریات من الاسلام.
تلخیص مجموعه ورّام.
طرف الاخبار لتحف الاخیار.
جواهر الاثار و جوائز الأبرار.
تسلیة الاحزان فى فقد الاحبة و الاخوان.
ادب اللسان.
ترجمه رساله الصوم صاحب جواهر.
درر النظیم فى رسم التحیة و التسلیم.
اقسام البلایا النازله فى هذه الدنیا على الشقى و السعید.
فضل الجماعه خمس فقه النهریه.
شرح حدیث حماد.
دستور العمل للمکلفین.
امر به معروف و نهى از منکر.
اصول الفقه.
حاشیه بر شرح لمعه.
حاشیه بر قوانین الاصول و تعلیقاتى بر کتاب هاى فقهى و اصولى از وى به یادگار مانده است.([26])
از نگاه دیگران
صاحب روضات الجنات در نظر علماى اسلام، حتّى نزد علماى اهل سنت داراى مقام و منزلت خاصى است. شیخ عباس قمى(رحمه الله)درباره اش مى گوید:
«سید بلند مقام و رکن قابل اعتماد، فاضل قوى و عالم مؤید، ادیب، ماهر و خردمند، شاعر ماهر، پژوهشگر متبحر، خبیر، بصیر، عَلَم اعلام، پیشواى مردم، مرجع خاص و عام، صاحب روضات الجنات...»([27])
«سید فاضل متتبع و پژوهشگر، متبحر، خبیر، پیشواى مردم، مرجع خواص و عوام»([28])
نویسنده «الاعلام» درمورد صاحب روضات مى گوید:
«محمّد باقر، فرزند زین العابدین خوانسارى اصفهانى، مورخ، ادیب، از مجتهدین امامیه که در خوانسار متولد و به اصفهان هجرت نمود.»([29])
و نیز در مورد ایشان گفته شده است:
«وى، یکى از بزرگ ترین محققین و مشاهیر معروف جهان اسلام است. خوانسارى دانشمندى محقق، مجتهدى متتبع، محدثى مفسر و شخصیتى بى نظیر در علم رجال در جهان اسلام بود. علامه خوانسارى شهرت جهانى دارد و اکثر تراجم علماء، اعم از شیعه و سنى، مستشرقین شرق و غرب و تاریخ نویسان مختلف و ادباى جهان نام او را در آثار خویش به بزرگى یاد آور شده، خود را ریزه خوار نعمت بى دریغش مى دانند.»([30])
نویسنده «معجم المؤلفین» او را مورخ، فقیه، اصولى، متکلم و ادیب معرفى مى کند.([31])
نویسنده دائره المعارف الشیعیة العامة مى گوید:
«پیشواى پیشوایان (فقه) و مرجع حل شدن مشکلات مهم علمى، فقیه اهل بیت، حجت الاسلام، آیت عظماى خداوند، مربى مجتهدان، فقیه ما، فاضل ترین اولین و آخرین (از فقیهان ما)، بزرگ شأن و بلند مرتبه است. تبحرش در همه فنون و اشتهارش بین مسلمانان مشهورتر از این است که ذکر شود و به نوشتار درآید ]قلم ها[ و ورق ها از شرح علم، فضل، مکارم، ابهت، اقتدار، قوت قلب، ثبات ایمان و حسن معاشرت با برادران دینى ناتوان است.»([32])
کتابخانه صاحب روضات الجنات
خاندان صاحب روضات الجنات، داراى کتابخانه بزرگ و جامعى هستند که تأسیس آن به دست میرابوالقاسم کبیر، جدّ آیت الله چهارسوقى بوده است. وى در جمع آورى این کتاب ها زحمات فراوانى متحمل شد. نوشته اند: وى جهت به دست آوردن نسخه اى از کتاب «وسایل الشیعه» مسافرت کرد و با اهتمام تمام بالاخره موفق شد چند جلد از آن را که تماماً به خط مؤلف کتاب بود، را به دست آورد که تا این اواخر نیز این چند جلد کتاب خطى در کتابخانه این خاندان موجود بود.([33])
این کتابخانه توسط فرزندان و نوادگان وى که اغلب اهل علم و دانش و صاحب تصنیف و تألیف بودند، اداره مى شد. صاحب روضات الجنات نیز همراه دیگر برادرانش، قسمت اعظم کتاب هاى اجدادى را اداره و خود نیز کتاب هاى بسیارى خریدارى و یا نسخه بردارى نمود.
آیت الله سید محمّد باقر موسوى خوانسارى از اوایل جوانى تا آخرین روزهاى عمر شریفش، علاقه خاصى نسبت به جمع آورى کتاب ها داشت. او در این جهت، تمام همتش را به کار گرفت. وى در راه جمع آورى کتاب هاى نفیس و کمیاب، موفقیت هاى بسیارى کسب نمود و بعد از مدتى، کتابخانه اش در بردارنده کتاب هاى خطى نادرى بود که در اکثر کتابخانه هاى پر رونق آن روز نیز یافت نمى شد. از این رو، کتابخانه وى داراى شهرت و آوازه خاصى در جهان اسلام بود.([34])
پژوهشگر محقق و مورخ معروف و معاصرِ صاحب روضات الجنات، «اعتماد السلطنه» در کتاب «المآثر و الاثار» در مورد صاحب روضات و کتابخانه اش چنین مى گوید: «میرزا محمّد باقر، صاحب روضات الجنات از رؤساى دار السلطنه اصفهان و برادر میرزا محمّد هاشم، در فقه و حدیث و تراجم علماى سلف و خلف و فنون و فضایل دیگر بر همگان ترجیح دارد. کتابخانه این خانواده را بسیار مى ستایند. در کتاب نامه دانشوران ناصرى هر جا که عنوان میر معاصر است، مقصود این خداوند معالى ومآثراست.»([35])
گرچه قسمت زیادى از این کتاب ها به دست نوادگان ایشان به فروش رفت، ولى هم اکنون این کتابخانه با 3000 جلد کتاب، در شهر اصفهان، در محل کتابخانه خانوادگى خاندان چهار سوقى قرار دارد. منبع و مرجع مهمى براى تحقیق و پژوهش در موضوعات علوم اسلامى به شمار مى آید.([36])
وفات و مدفن
میرزا محمّد باقر موسوى خوانسارى در شب دوشنبه (هشتم یا) نهم ماه جمادى الاول سال 1313 هـ .ق. بر اثر بیمارى ذات الریه، پس از چهار روز بیمارى، در خانه مسکونى خود در اصفهان در حالى که باران رحمت از آسمان نازل مى شد، جان به جان آفرین تسلیم کرد. برادرش، میرزا محمّد هاشم بر پیکر پاک آن عالم ربّانى نماز خواند و بر حسب وصیت خودش، در تخت فولاد، در بالا سر مسجد مصلى، نزدیک تکیه آقا رضى، پیش روى قبر مرحوم آقا حسین جیلانى به خاک سپرده شد.([37])
در سال 1316 هـ .ق. میرزا سلیمان خان رکن الملک بقعه و تکیه رفیعى بر آرامگاه آن مرحوم بنا کرد. قبرش مورد توجه خاص و عام است و جمعى از فرزندان و نوادگانش نیز در بقعه و اطراف آن مدفون هستند.([38])
خبر رحلت جانگذار مرحوم صاحب روضات الجنات توسط تلگراف به اکثر کشورهاى اسلامى منتشر شد و مردم آن دیار در عزاى از دست دادن مرجع خود مراسم عزادارى به پا کردند و دست از کسب و کار کشیدند و در فراق او گریستند.([39])
میرزا سلیمان خان رکن الملک در رثاى وى و تاریخ فوت او چنین گفته است:
دریغ و حسرت و افغان که باز ساقى چرخ *** جهانیان را زهر فراق ریخت بکام
یگانه عالمى از این جهان فانى برد *** که شرع احمد ز او داشت انتظام و قوام
جهان نداشت چو او یاد در فنون علوم *** زمان ندید چو او مرد در بیان و کلام
ستوده باقر علم محمّدى که چون او *** بروزگار عقیم است مادر ایّام
نبیره بنى هاشم رسول امین *** نتیجه على مرتضى امام انام
چو رخت بست از این دار سوى خلد برین *** بمسلمین همه زین غصه تلخ آمد کام
خلف سرود بتاریخ فوتش این مصرع *** مقام برد بفردوس حجت الاسلام([40])
بازماندگان
فرزندان و بیشتر نوادگان صاحب روضات الجنات، اهل علم و فضل و تألیف و تصنیف در رشته هاى گوناگون فقهى، اصولى، حدیثى، و غیره بودند.
صاحب روضات الجنات، 7 پسر و 3 دختر داشت. پنج پسر وى از دانشمندان مشهور اصفهان و نجف و دو پسر دیگر از بزرگان و معتمدان شهر اصفهان بودند. فرزندان عالم و فرزانه ایشان عبارتند از: میرزا مهدى (متوفا: 1324 هـ .ق.)، میرزا مسیح (متوفا: 1255 هـ .ق.)، میرزا احمد (متوفا: 1263 هـ .ق.)، میرزا عطاءالله (متوفا: 1266 هـ .ق.) و میرزا هدایة الله(متوفا: 1271 هـ .ق.)([41])
میر محمّد حسین (متوفا: 1352 هـ .ق.)، میرزا مجتبى روضاتى (متوفا: 1302 هـ .ق.) و میرزا جلال الدین روضاتى (متوفا: 1360 هـ .ق.) و میرزا حسن چهار سوقى.([42])
وصیت نامه
میرزا محمّد باقر موسوى خوانسارى خطاب به برادرش، (محمّد هاشم)([43]) در فرازى از وصیت نامه اش چنین نوشته است که اینک بخشى از آن را مى آوریم:
«عزیز من! نماز را به وقت بکن، اذان در خانه را بلند بگو که باعث رفع همه ناخوشى ها است، دعاهاى صباح و مساء را بلند بخوان و به جمیع اهل خانه امر کن بخوانند و با والده و برادران و همشیرگان خود بسیار سلوک خوش کن و دل هر یک را به دست آور که هم خدا و هم پدر و هم استاد تو که پدر تو باش، از تو راضى باشند، و روزها را مشغول مطالعه و علم باشد و بیکار کنندگان([44]) را به خود راه مده و از خداوند عالم مسئلت کن عزت دنیا و آخرت را... و هر روز على الحساب یک حزب از قرآن تلاوت نما که باعث اصلاح امر معاش و رسیدن به مراد مى باشد و در شب ها و روزهاى جمعه، اموات خود را سیّما اهل حقوق از ایشان را به سوره یس یا الرّحمن یا غیر آن شاد نما که خدا تو را شاد کند و هر ساله گوسفند صحیح قربانى کن، اگر چه به قرض کردن باشد، چنانچه پیغمبر خدا(صلى الله علیه وآله) امر فرمود و در دهه عاشورا لامحاله لامحاله، ده مجلس روضه ومصیبت دارى جناب سیدالشهداء ـ علیه التحیة والثناء ـ برپا نما و پدر و مادر خود را از یاد خود بیرون مکن، اگر چه در قنوت نمازت باشد و صبح را زودتر برخیز که وقت اذان لامحاله بیدار باشى تا خداوند وسعت روزى به تو دهد.»([45])
[1] - ریحانة الادب، ج 3، ص 366 الکنى و الالقاب، ج2، ص198 طبقات اعلام الشیعه، ج 1، ص 211 فوائد الرضویه، ص 403.
[2] - دانشمندان خوانسار در کتب تراجم، ص419 روضات الجنات، ج 2، ص 108.
[3] - روضات الجنات، ج1، ص3 مقدمه احسن الودیعه، ج1، ص129 مصفى المقال، ص89 النهریه، ص 7.
[4] - علماى بزرگ شیعه، از کلینى تا خمینى، ص 304 روضات الجنات، ج 1، ص 3 مقدمه.
[5] - روضات الجنات، ج 1، ص 3 مقدمه النهریه، ص 10 مکارم الاثار، ج 3، ص 10 علماى بزرگ شیعه از کلینى تا خمینى، ص 304 جواهر الکلام، ج1، ص3.
[6] - روضات الجنات، ج 1، ص 3 مقدمه النهریه، ص 41.
[7] - مکارم الاثار، ج 3، ص 798.
[8] - همان.
[9] - همان.
[10] - النهریه، ص 12 و ص 13.
[11] - تذکره شعراى خوانسار، ص 177.
[12] - زندگانى آیت الله چهار سوقى، ص 56.
[13] - همان، ص 83.
[14] - تذکره شعراى خوانسار، ص 178 و 177.
[15] - تذکرة شعراى خوانسار، ص 180.
[16] - النهریه، ص 11.
[17] - همان.
[18] - مکارم الاثار، ج 3، ص 807.
[19] - بیان المفاخر، ج 1، ص 273.
[20] - تاریخ علمى و اجتماعى اصفهان، ج 2، ص 389.
[21] - علماى بزرگ شیعه از کلینى تا خمینى، ص 305.
[22] - ریحانة الادب، ج 3، ص 366.
[23] - فوائد الرضویه، ص 388.
[24] - بیان المفاخر، ج1، ص274 النهریه، ص41 نقباءالبشر، ج1، ص211 اعیانالشیعه، ج9، ص187 ریحانة الادب، ج1، ص366 الکنى و الالقاب، ج1، ص198 مکارم الاثار، ج3، ص 803 و 804.
[25] - مکارم الاثار، ج 3، ص 804 ـ 806 ریحانة الادب، ج1، ص366 النهریه، ص 44.
[26] - ایضاح المکنون، ج1، ص586و بیان المفاخر، ج1، ص274 احسن الودیعه، ج1، ص132 فوائد الرضویه، ص403 ریحانة الادب، ج3، ص366 نقباء البشر، ج1، ص211 الذریعه الى تصانیف الشیعه، ج11، ص280 معجم المؤلفى الشیعه، ج1، ص165.
[27] - فوائد الرضویه، ص 403.
[28] - هدیة الاحباب، ص 193.
[29] - الاعلام، ج 6، ص 49.
[30] - علماى بزرگ شیعه، از کلینى تا خمینى، ص 304.
[31] - معجم المؤلفین، ج 9، ص 87.
[32] - دائرة المعارف الشیعیه العامه ،ج 16، ص 256.
[33] - زندگى آیت الله چهار سوقى، ص 50.
[34] - الذریعه، ج 8، ص 297، زندگانى حضرت آیت الله چهار سوقى، ص 50، و النهریه، ص 37.
[35] - المآثر و الاثار، ص 161.
[36] - زندگانى حضرت آیت الله چهار سوقى، ص 50.
[37] - مکارم الاثار، ج3، ص815 احسن الودیعه، ج1، ص137 ریحانة الادب، ج3، ص367 علماى بزرگ شیعه از کلینى تا خمینى، ص305 الکنى و الالقاب، ج2، ص199 فوائد الرضویه، ص403 نقباء البشر، ج1، ص212.
[38] - بیان المفاخر، ج 1، ص 274 تذکره شعراى خوانسار، ص178.
[39] - روضات الجنات، ج 2، ص 110 پاورقى.
[40] - همان.
[41] - نقباء البشر، ج 1، ص 212 احسن الودیعه، ج 1، ص 140 و مکارم الاثار، ج 3، ص 820.
[42] - النهریه، ص 7، و ص 44.
[43] - محمّد هاشم، برادر کوچکتر صاحب روضات (متوفا: 1318 ه.ق.) در نجف معروف به صاحب مبانى الاصول است. وى داراى آثارى در زمینههاى مختلف است. از جمله آثار او منظومه در فقه و اصول، مقالات لطیفه، جواهر الکلام، اصول آل رسول، میزان انساب، چهل حدیث، رسالهاى در فضیلت نماز اول وقت، روزه، نماز، مناسک حج و شرح ریاض المسائل است. وى و از مشایخ شیخ عباس قمى(رحمه الله) است. فوائدالرضویه، ص403.
[44] - یعنى کسانى که براى وقت تلف کردن و گذران اوقات به نزد تو مىآیند. این دو کلمه در وصیت نامه ایشان موجود است.
[45] - زندگانى آیت الله چهار سوقى، ص 87 و 86.