در رکاب ولایت
در خواست کردهاى فیلى بغداد از او به سال 1350 ش. براى ارشاد و تبلیغ در مسجد ابوسیفین، آیت الله حیدرى را وارد مرحله تازه اى از حیات پربارش مى کند و او را به جَرگه آنانى پیوند مى زند که با کوله بارى از علم و عصاىِ تقوى، طلایه دار حرکتهاى حماسه و عشق مى شوند.
دستگاه امنیتى عراق بیش از دو سال حضور وى را در پایتخت تحمل نمى کند و پس از دستگیرى در مرز بصره، او را به یکى از پاسگاه هاى ایرانى تحویل مى دهد. آیت الله حیدرى پس از آزادى از اردوگاه، راهى شهرِ جهاد و اجتهاد مى شود. و نزدیک به دو سال بر کرسى تدریس فقه و اصول مى نشیند. در این ایام است که با درخواست مردم و روحانیت در تبعید ایلام به زادگاهش باز مى گردد. با ورود آیت الله حیدرى در سال 54 به شهر ایلام، انقلاب و نهضت روحانیت در این نقطه جلوه تازه اى به خود مى گیرد و روحانیت مبارز ایلام شکل مى گیرد. در آغاز ورود به شهر با بیان این مطلب که :
«من نماینده مراجع عظام هستم و حاضر به معرفى خود به ساواک و یا شهربانى نیستم»
تهدید ساواک و شهربانى را تهدیدى توخالى حساب کرده، اولین ضربه روحانیت را بر پیکر دستگاه حکومتى وارد مى کند.
آیت الله حیدرى در نخستین گام خود در احیاى امر به معروف و نهى از منکر با همیارى مردم خداجو بلندگوهایى را که در میادین شهر موسیقى مبتذل پخش مى کنند، جمع آورى مى کند.
خنثى کردن تبلیغات بهائیت در استان، دعـوت از دهها روحـانى از حوزه علمیه قم چون آیت الله محمد رضا طبسى ره، حجت الاسلام کوشکى و...، تأسیس مدرسه علمیه باقریه و تربیت طلاب، تأسیس بیش از 80 حسینیه و مسجد در سطح استان، تشکیل کلاسهاى تابستانىِ قرآن و احکام براى خواهران و بـرادران در مقـاطع مختلف سِنى و ترغیب و تشـویق مـردم در هر چـه با شکوهتر برگزار کردنِ ایام الله، خصوصاً نیمه شعبان، شهر ایلام را به شهرهاى مذهبى و انقلابى تبدیل مى کند و استان را در قبضه قدرت روحانیت مبارز و تبعیدى شهر قرار مى دهد.
ترک شهر از سوى آیت الله حیدرى به هنگام ورود شـاه معدوم به ایلام خشم دستگاه را نسبت به او دو چندان مى کند و از همین زمان است که وى مشىِ تهاجمى خود را آغاز مى کند و این روند به گونه اى پیش مى رود که شش ماه قبل از پیروزى انقلاب اداره هاى دولتى و دستگاههاى امنیتى نظام ستم شاهى تنها حضورى سمبلیک را در منطقه ایلام ایفا مى کردند.
سپهبد مقدم رئیس دستگاه امنیت که ایلام را از دست رفته مى دید با نامه اى متظلمانه و عنوان این مطلب که این کشور تنها کشور شیعى است و باید از آشوب حفظ شود قرآنى را به همراه یک میلیون تومان براى او مى فرستد تا او را به سازش بکشاند. آیت الله حیدرى با عبارتى کوتاه و محتوایى رسا نامه سپهبد مقدم را زیر نویس مى کند.
بعد از سلام کلام الله بوسیده و بر دیده گذاشتم ولى از قبول این گونه پولهایى که تاکنون از برکت و توجهات ولى عصر(عج) فرجه الشریف عادت ننموده ام، معذرت مى خواهم. خداوند متعال ما و شماها را به حق و حقیقت و اسلام واقعى راهنمایى و از ظلم و ستم و خیانت به مسلمانان و دین مبین اسلام نگهدارى (و) محافظت فرماید.
حیدرى 26/1/57
آیت الله حیدرى نخستین کسى است که دادگاه عدل اسلامى را به همین نام شش ماه قبل از پیروزى انقلاب در منزل خود بنیان نهاد و به شکایات و اختلافهاى مردم رسیدگى مى کرد و نیز اولین کسى است که حدود اسلامى را قبل از پیروزى انقلاب - بدون اعتنا به تهدیدهاى ساواک و شهربانى وقت در مسجد جامع ایلام در برابر دیدگان مردم - جارى ساخت.
وى قبل و پس از انقلاب فرماندهى امنیتى و حراستى استان ایلام را به دست گرفت و با تشکیل ستادهاى مقاومت و هسته هاى ضربت در تمام نقاط استان راه را بر سودجویان و ضد انقلابها بست.
در پیش گرفتن روش پدرانه و گفتگو محرمانه با کارمندان دولت و حتى نیروهاى نظامى و انتظامى براى جذب آنان همزمان با خروش مقدسش بر علیه دستگاه ستم شاهى - نه تنها نشان از هوشمندى سیاسى و فردا نگرى او داشت بلکه همین برخورد باعث گشت تا با پیروزى انقلاب اسلامى، بافت ادارى استان با حفظ اسناد و مدارک در خدمت انقلاب باقى بماند.
هشدار او به نیروهاى زرهى کرمانشاه و دستور او مبنى بر روشن کردن آتش بر قله ها و تپه ها در شبهاى انقلاب، رعب و وحشت را در دلهاى نیروهاى اعزامى از پادگان کرمانشاه دو چندان ساخت.
فریاد او در مسجد جامع در عکس العمل تهدید ساواک مبنى بر دستگیرى طلاب اعزامى با این بیان :
اگر طلبه اى را بگیرند، کافى است تونل را ببندیم. با همین امکاناتى که داریم، توان آن را داریم که ماها با طاغوت بجنگیم»
شورى وصف ناپذیر در مردم ایجاد کرد و کوره انقلاب را تا روز 12 بهمن شعله ورتر نمود.
سرانجام رشادتهاى مردم و جوانان ایلامى با تقدیم شهیدانى به پیشگاه انقلاب به بار نشست و آیت الله حیدرى همزمان با ورود امام در 12 بهمن با آمدن به خیابان و شلیک چند گلوله از تفنگ خود پیروزى انقلاب را اعلام کرد و پس از تشکیل شوراى انقلاب و هماهنگى با شهید مظلوم بهشتى ماهها یکه و تنها با تنى خسته انقلاب را در استان ایلام هدایت کرد.