فعالیتهاى سیاسى ـ اجتماعى
آیت الله مظاهرى در خصوص فعالیتهاى سیاسى-اجتماعى خود مى گوید:
«از الطاف الاهى نسبت به بنده این بود که از همان آغاز ورود به قم، در محضر حضرت امام بودم. ایشان، من را به شاگردى پذیرفتند. بودن من در خدمت حضرت امام، خواه ناخواه، من را در مسیر حرکت سیاسى-انقلابى امام قرار داد.
بنده و جمعى از دوستان، از همان سال1340-1341شمسى در خدمت انقلاب بوده ایم و تاکنون هم، به لطف الاهى توانسته ایم به اندازه وسع خود، از این انقلاب و نظام حمایت کنیم. قبل از انقلاب و در زمان مبارزه، در تشکیل برخى جلسات مهم و برنامه ریزى و همچنین امضا و انتشار اطلاعیه ها و بیانیه هاى علما در دفاع از حضرت امام(ره) و علیه نظام طاغوت، و همچنین بعد از انقلاب، با انجام فعالیتهاى حوزوى و حضور مستمر در جامعه مدرسین و تصمیم گیریهاى این جامعه محترم در مقاطع و مسائل حساس، سعى کرده ام در خدمت نظام اسلامى باشم. این را از امام عزیزمان آموخته ایم که «خدمت به این نظام، واجب عینى است» تذکر این نکته را لازم مى دانم که همان طورى که امام بزرگوار فرمود: حفظ این نعمت و امانت الاهى از اصلِ بدست آوردنِ آن، بسیار مشکل تر است». از این رو باید با نهایت دقت و احتیاط، از این نظام ارزشمند حفاظت کرد. هرکسى به اندازه وظیفه خود و به اندازه وسع خود، باید در خدمت انقلاب و آرمانهاى اسلامى آن قرار گیرد و سپاسگزار و قدردان این نعمت بزرگ باشد.»[10]
آیت الله مظاهرى در کارنامه سیاسى ـ اجتماعى که از سال 1340ش[11] شروع مى شود، حضورى مخفى و فعال داشته است. حضور سیاسى-اجتماعى ایشان با امضایى آغاز مى شود که در ذیل نامه اعتراض آمیزى ثبت شده است که با جمعى از علما و محصلان اصفهانى در حوزه علمیه قم خطاب به امیرعباس هویدا (نخست وزیر وقت) در مورد ادامه تبعید امام خمینى(ره) در تاریخ 26/12/1343 نوشته اند.[12] در سال 1344ش هم به اتفاق جمعى از استادان حوزه علمیه قم هجوم مأموران رژیم شاه به حرم مطهر حضرت معصومه(علیها السلام) در آستانه سال نو را محکوم کردند.[13]
در تاریخ 12/1/1344ش درخصوص استعلام از وضعیت امام خمینى(ره) در بازداشتگاه شاه، طى ارسال نامه اى از نخست وزیر (هویدا) مى خواهند که عموم مردم را فوراً از وضع حال و محل اقامت ایشان آگاه بگرداند.[14]
در تاریخ 30/8/1344ش همراه جمعى از علماى حوزه علمیه قم، نامه اى اعتراض آمیز درباره تبعید حضرت امام خمینى(ره) به ترکیه، به هویدا و دیوان عالى کشور ارسال کردند[15] که در فرازى از آن آمده است:
«بیش از یک سال است که پیشواى عالیقدر و مرجع تقلید شیعه حضرت آیت الله العظمى آقاى خمینى ادام الله ظله برخلاف قانون در زندان استعمار (ترکیه) تحت نظر و سپس در عراق به طور تبعید به سر مى برند. در طى این مدت، مردم ایران به ویژه حوزه علمیه قم از رهبرى هاى ارزنده و تعالیم و تربیت هاى فروزنده ایشان محروم بوده است و با کمال بى صبرى در انتظار قدوم شریف ایشان دقیقه شمارى کرده اند.»[16]
در فروردین 1345ش، هم با ارسال نامه ى درباره بازداشت جمعى از فضلاى حوزه علمیه قم، اعتراض خود را ابراز داشتند. در پى این نامه، تلگرافى به زندان قزل قلعه فرستادند و زندانیان انقلابى را مورد تفقد قرار دادند.[17]
در تاریخ 14/13/1349 با فرستادن تلگرام به نجف اشرف، رحلت آیت لله العظمى حکیم را به حضرت امام خمینى تسلیت گفت و ترقى روزافزون جامعه روحانیت و حوزه هاى علمیه را در ظلّ توجهات امام زمان(عج) و رهبرى ایشان از پیشگاه خداوند قادر خواستار شد.[18]
در تاریخ 22/10/1356ش درباره فاجعه خونین 19دى در قم، با صدور اعلامیه اى مراتب انزجار خود را از این اعمال وحشیانه ابراز داشت.[19]
آیت لله مظاهرى در عکس العمل به فاجعه أسف انگیز 29 بهمن در تبریز و کشتار بى رحمانه مردم مسلمان این شهر توسط مأموران شاه، در اطلاعیه چند صفحه اى، انزجار خود را نسبت به قتل عام مردم ابراز داشت و در کنار دیگر اعاظم حوزه علمیه قم، ضمن محکوم کردن این اعمال وحشیانه و ضد اسلامى، حمایت و پشتیبانى خود و مراجع عالیقدر را از مردم انقلابى و باایمان تبریز اعلام داشت و این مصیبت را به پیشگاه حضرت بقیةالله الاعظم(عج) و مراجع عظام دامت برکاتهم و اهالى محترم تبریز تسلیت گفت و توفیق همگان را در دفاع از اسلام و مسلمین خواستار شد.[20]
همچنین بعد از فاجعه کشتار مردم شهر یزد، در تاریخ 16/1/1357ش در نامه اى که به اتفاق جمعى از علما و اساتید حوزه علمیه قم به محضر آیت الله صدوقى ارسال کردند، ضمن تسلیت به مناسبت شهادت جمعى از مردم انقلابى یزد، پایمردى و مقاومت مردم یزد در مقابل جنایات رژیم شاه را ستودند و پیروزى آنان را از خداى سبحان خواستار شدند.[21]
در خصوص اوضاع کلى ایران و براى آشنایى اخبار جارى و حوادثى که بعد از اهانت روزنامه اطلاعات در 17 دى 1356 به مرجع عظیم الشأن حضرت امام خمینى رخ داد آیت الله مظاهرى با صدور اطلاعیه اى در تاریخ 25/1/1357ش مسائل سیاسى اعم از حمله ساواک و نیروهاى گارد شاهنشاهى به حوزه هاى علمیه، مغازه هاى مردم، ضرب و شتم زوّار حرم حضرت معصومه(علیها السلام) و حملات زمینى و هوایى در تبریز به مناسبت برگزارى چهلم شهداى قم و همچنین اخبار برگزارى چهلم شهداى تبریز در شهرهاى زنجان، اصفهان، شیراز، مشهد، یزد، جهرم، گرگان، سارى، کاشان، قم، آذربایجان، بازار تهران و مراسم سوگوارى مردم و برپایى مجالس ترحیم براى شهیدان را به گوش مردم رسانید.[22]
در تاریخ 29/9/1357ش، هم با صدور بیانیه اى، ضمن پاسداشت از مقام شهیدان به ویژه شهداى اصفهان و نجف آباد، مردم را براى شرکت در مراسم بزرگداشت شهداى این شهرها در مسجد حکیم اصفهان دعوت کرد.[23]