آیت الله مدنى و انقلاب اسلامى
براى آشنایى با دیدگاه سیاسى آیت الله مدنى به دو بخش از دیدگاه هاى وى قبل و بعد از پیروزى انقلاب اسلامى اشاره مى کنیم:
وى همانند سایر مراجع، از اوایل شروع انقلاب اسلامى حضور داشته و همگام با امام خمینى و سایر مراجع تقلید، مبارزه با طاغوت را بر خود فرض مى دانست و در مقابل کارهاى نامشروع حکومت پهلوى به هر شکل ممکن مقابله مى کرد و حضور خود را با سخنرانى، صدور اعلامیه، تشکیل مجالس و نیز فتوا به حرمت مصرف گوشت هاى سرد که به طور غیر شرعى ذبح شده بود و از کشورهاى غیر اسلامى وارد ایران مى شد، اعلام مى کرد. همچنین جلوگیرى از تخریب مساجد کاشان، همانند مسجد صادقیّه و مسجد اعظم کاشان، از دیگر فعالیّت هاى اوست.[31] براى آشنایى بیشتر با این بُعد مبارزاتى وى، به نمونه اى از اعلامیه هاى وى از سال هاى 1342 ش. تا سال 1357 ش. اشاره مى کنیم:
تاریخ: اردیبهشت 1342ش.
بسمه تعالى
جامعه روحانیت کاشان، پشتیبانى کامل خود را بدین وسیله از زعماى حوزه علمیه قم، مخصوصاً عالم عامل مجاهد، حضرت آیت الله خمینى اعلام و در راه اجراى منویات معظم له که اعتلاى اسلام و قطع دست اجانب از حریم مقدّس قرآن است، از هیچگونه فداکارى دریغ نخواهند نمود. بدیهى است که اراده و خواست روحانیت اسلام با جنبش عظیم ملّت مسلمان همراه است...
رضا المدنى الکاشانى و...[32]
همچنین در دى 1356 ش. در پى اهانت روزنامه اطلاعات به امام خمینى، جامعه روحانیت کاشان در محکومیت این اقدام، اطلاعیه اى منتشر کرد. در این اطلاعیه که آیت الله مدنى یکى از امضا کنندگان آن بود آمده است:
«از قلمهاى مسموم عدّه اى از مطبوعات کشور که حقایق اسلامى را واژگون جلوه مى دهند و از تهمت هاى ناروا به حضرات علماى اعلام دامت برکاتهم، مخصوصاً از مندرجات روزنامه اطلاعات، شماره 15506، هفدهم دى ماه، مبنى بر اهانت بر ساحت اقدس حضرت آیت الله العظمى آقاى خمینى مدظله، شدیداً متأثّر و مراتب انزجار خود را بدین وسیله اعلام نموده و... .[33]
اطلاعیه مشابهى نیز به همراه جمعى از عالمان کاشان، درباره فاجعه 29 بهمن تبریز صادر کردند.[34]
ملاقات با امام خمینى
در آستانه پیروزى انقلاب اسلامى ایران، ملاقاتى بین امام خمینى و آیت الله حاج آقا رضا مدنى در روزهاى قبل از پیروزى انقلاب صورت گرفت و در آن ملاقات، امام از وى خواست که براى پیروزى نهضت دعا کند. وى به اهل بیت معصوم(علیهم السلام) متوسل و متمسک شد و عریضه اى به محضر امام عصر (عج) نوشته، با گریه و التماس پیروزى انقلاب را از محضر امام عصر (عج) تقاضا کرد.[35]
بعد از پیروزى انقلاب
آیت الله مدنى با پیروزى شکوهمند انقلاب اسلامى، همواره حمایت از رهبرى انقلاب را بر خود لازم دانسته، به این کار اهتمام مى ورزید و بارها مى گفت:
«آقاى خمینى وارد در کارهاى سیاسى هستند و باید در امورات سیاسى تابع او باشیم.»[36]
درباره دعوت به پشتیبانى از امام خمینى چنین نقل شده است:
«ما زیاد به آقا اصرار مى کردیم که آقا در امور سیاسى اطلاعیه بدهید. آقا فرمود: آقا سیّد نصرالله من نمى ترسم اطلاعیه بدهم مردم به حرف امام گوش مى کنند. بگذارید مردم پیرو امام باشند. من نمى ترسم بگذارید درب این و آن نروند و به حرف ایشان گوش بدهند.[37]
آیت الله مدنى درباره امام خمینى گفته است: «امام خمینى اسلام و ایران را زنده کردند.» و یا در بیانات دیگر خود مى گوید:
«خدا شاهد است سال هاى زیادى منتظر بودم که یک نفر مرجع روحانى پیدا شود که نبض این مملکت به دست او باشد و کارها را اداره کندالحمدالله رب العالمین، مراد ما انجام گرفت. امیدوارم خداوند بحق محمّد و آل محمّد(صلى الله علیه وآله)، رهبر ما را موفق بدارد و روز به روز بر عمر و عزّتشان بیفزاید.»[38]
بمب باران منزل مرجعیّت
خانه هاى عالمان دینى نیز همانند خانه هاى دیگر افراد، در جنگ تحمیلى عراق از حملات نظامى در امان نماند و مورد حمله دشمن بعثى قرار گرفتدر حالى که صادق زاده نامى از آقا مسئله شرعى مى پرسید و آقا پاسخ مى داد، منزل آقا بمب باران شد و صادق زاده به درجه شهادت نائل گردید و بدن مبارک آیت الله مدنى نیز خراشى برداشت.[39]