فعالیّت هاى پس از انقلاب
1. از آن جایى که امام خمینى ـ رهبر و بنیان گذار انقلاب اسلامى ـ با شخصیت علمى ـ سیاسى آیت الله مهدوى کنى و نقش برجسته او در انقلاب به خوبى آشنا بود و علاقه ویژه اى به وى داشت، مسئولیت هاى کلیدى و حساس و قابل توجهى را در مقاطع گوناگون به وى واگذار کرد. ظاهراً نخستین مسئولیت وى، عضویت در شوراى انقلاب بود.[38]
2. بعد از پیروزى انقلاب آیت الله مهدوى کنى به دستور امام خمینى، سر پرستى کمیته هاى انقلاب اسلامى را به عهده گرفت.[39] و خدمت هاى فراوان و قابل توجهى انجام داد تا این که در تاریخ 12/5/61 ش. با موافقت امام خمینى از این سمت استعفا داد. امام در راستاى تقدیر از زحمات و اظهار ناراحتى از پایان کار ایشان در این ارگان فرمود:
«با تشکر از جناب حجت الاسلام آقاى مهدوى که با همه توان در خدمت کوشا هستند و با تأسف از استعفاى ایشان... .»[40]
3. وى طى حکمى در تاریخ 21/12/60 ش. به عنوان یکى از فقهاى شوراى نگهبان قانون اساسى منصوب شد. این مهم در پى در گذشت آیت الله ربانى شیرازى صورت گرفت و در تاریخ 29/4/62 ش. پس از قرعه کشى اعضاى شوراى نگهبان، وى از آن شورا خارج گردید. آیت الله کنى در سال 1359ش. نیز به مدت پنج ماه عضو فقهاى شوراى نگهبان بود که به دلیل پذیرفتن مسئولیت وزارت کشور، از عضویت در آن ـ مطابق قانون ـ استعفا داد.[41]
4. نخستین وزیر کشور جمهورى اسلامى ایران، آیت الله هاشمى رفسنجانى بود، وقتى آن بزرگوار در تاریخ 7/12/58 ش. از این سمت استعفا کرد تا در نخستین انتخابات مجلس شوراى اسلامى شرکت کند، آیت الله کنى ریاست وزارت کشور را به عهده گرفت و در این سمت تا زمان شهادت محمّد على رجایى و دکتر باهنربه خدمت مشغول بود.[42]
امام(ره) در جایى درباره شایستگى آیت الله کنى براى مسئولیت مزبور فرمود:
«... وزارت کشور از وزارت خانه هاى بسیار وسیع است. بحمد الله در رأسش هم آقاى مهدوى واقع شدند که خوب ما از سابق به ایشان ارادت داشتیم و حالا هم ارادت داریم و بعدها هم ارادت خواهیم داشت به ایشان....».[43]
5. در تاریخ 21/2/60 ش. وزیر وقت بهزیستى (دکتر فیاض بخش) از حضرت امام در مورد عضویت آیت الله مهدوى در شوراى بهزیستى کسب تکلیف کرد و امام با تعبیر «ایشان مورد تأیید و اعتماد مى باشند»، با عضویت وى در آن شورا، موافقت کرد.[44]
6. کمیته حل اختلاف یا هیئت سه نفرى حلّ اختلاف یا هیئت بررسى اختلافات به منظور رفع اختلاف میان نیروهاى خط امام و بنى صدر و طرفدارانش که در اوایل انقلاب به لیبرال ها معروف بودند، تشکیل شد. در این کمیته سه نفره، یک نماینده از سوى امام و یک نماینده از طرف بنى صدر و یک نماینده از طرف شهید دکتر بهشتى (رئیس دیوان عالى کشور)، آقاى هاشمى رفسنجانى (رئیس مجلس) و محمّد على رجائى (نخست وزیر) شرکت داشتند. نماینده امام، آیت الله مهدوى کنى، نماینده بنى صدر، آیت الله شهاب الدّین اشراقى و نماینده گروه سوم، آیت الله محمّد یزدى بود. این بزرگان مأموریت داشتند تا اختلافات موجود را بررسى و عوامل اختلاف برانگیز را معرفى نمایند.[45]
آیت الله کنى در تاریخ 12/1/60 ش. از سوى امام براى عضویت در این کمیته، برگزیده شد.[46]
7. عضویت در شوراى عالى دفاع از دیگر مسئولیت هاى آیت الله مهدوى کنى بود که با تعیین و انتخاب حضرت امام خمینى صورت گرفت.[47]
8 . در روز یکشنبه هشتم شهریور سال 1360ش. ساختمان نخست وزیرى توسط عوامل ضد انقلاب و منافقین کور دل منفجر شد و دو تن از بهترین خدمت گزاران نظام جمهورى اسلامى، یعنى دکتر محمّد جواد باهنر و محمّد على رجایى به شهادت رسیدند و گروهى هم مجروح شدند. در این مقطع چون کشور بدون رئیس جمهور و نخست وزیر باقى مانده بود، کارگزاران درجه اوّل کشور و در رأس آنان، امام خمینى(ره) درصد بر آمدند تا به سرعت به ترمیم کابینه بپردازند و از جمله کسانى که براى سمت نخست وزیرى مطرح شد، آیت الله مهدوى کنى بود که پس از بحث ها و بررسى ها و رأى گیرى در مجلس شوراى اسلامى[48] در تاریخ 11/6/60 ش. به این سمت منصوب شدگرچه پیش از رأى گیرى در مجلس حضرت امام با نخست وزیرى آیت الله کنى موافق بودند.[49]
متأسفانه ایشان در این سمت مدت زیادى خدمت نکرد و در تاریخ 23/7/60ش. استعفا داد.[50]
9. در اوایل جنگ تحمیلى که عراق مناطق وسیعى از خاک جمهورى اسلامى ایران را بمباران کرد، امام خمینى(ره) ستاد کمک رسانى به مناطق آسیب دیده از بمباران هاى ارتش مزدور عراق را تشکیل داد که مسئول این ستاد، آیت الله مهدوى کنى بود و علاوه بر وى، چهار نفر دیگر هم در این مجمع فعالیّت داشتند.[51]
10. آیت الله مهدوى کنى در تاریخ 26/6/63ش. از سوى امام به عنوان سرپرست و متولى مدرسه مروى و متعلقات آن تعیین شد. در نامه اى که امام در این زمینه نوشتند، این تعابیر زیبا را درباره آقاى مهدوى کنى به کار بردند:
«با حسن تدبیر و مدیریت و وثاقت و امانت که در جناب عالى محرز است»[52]
11. زمانى که ستاد انقلاب فرهنگى جاى خود را به شوراى عالى انقلاب فرهنگى داد، آیت الله کنى یکى از اعضاى آن بود. وى از سوى امام این مسئوولیت را عهده دار شد.[53]
اعضاى این شورا، در تاریخ 19/9/63 ش. از سوى امام انتخاب شدند.
12. در ماه هاى آخر جنگ تحمیلى، آمریکاى خون خوار به طور مستقیم علیه ایران وارد صحنه جنگ شد و سایر کشورهاى استعمار گر هم به نفع عراق علیه ایران توطئه مى کردنددر چنین شرایطى، جلسه اى متشکل از سران سه قوه و اعضاى مجلس خبرگان و شوراى نگهبان و شوراى عالى قضایى و جمعى چون آیت الله کنى به فرمان امام تشکیل شد تا درباره چگونگى پذیرش قطع نامه 598 شوراى امنیت از سوى ایران به تبادل نظر بپردازند که سر انجام قرار شد پذیرش این قطع نامه به صورت رسمى و با امضاى رئیس جمهور و خطاب به شخص دبیر کل سازمان اعلام گردد.[54]
13. ضرورت بازنگرى در قانون اساسى و الحاق متممى بر آن، براى رفع نقص هاى آن، موجب شد که امام خمینى(ره)، طى حکمى در تاریخ 4/2/68 ش. ـ یعنى در اواخر دوران زندگى آن بزرگوار ـ جمعى از عالمان و مسئولان کشورى را براى این مهم تعیین فرماید که آیت الله مهدوى کنى یکى از این افراد بود.[55]
14. حضرت آیت الله خامنه اى نیز مانند بنیان گذار جمهورى اسلامى به آقاى مهدوى کنى اطمینان زیادى داشته و مسئولیت هاى مهمى را به این عالم فرزانه واگذار نموده است.
انتخاب وى به عنوان یکى از اعضاى مجمع تشخیص مصلحت نظام از سوى آیت الله خامنه اى از جمله آنهاست، در نامه اى که آن رهبر عزیز در تاریخ 12/7/68ش. به آیت الله هاشمى نگاشتند، آمده است:
«... در اجراى اصل صد و دوازده قانون اساسى و به منظور تحقق مصالحى که در اصل مزبور بدان تصریح شده است، افراد مشروح ذیل را به عنوان اعضاى مجمع تشخیص مصلحت نظام براى مدت سه سال منصوب مى کنم... فقهاى شوراى نگهبان، رؤساى محترم سه قوه، وزیر مربوط... حجج اسلام آقاى مهدوى کنى...».[56]
15. آن رهبر فرزانه در حکم دیگرى در تاریخ 17/7/68 ش. وى را مسئول رسیدگى به امور مساجد شهر تهران کردند. در این حکم آمده است:
«... شایسته است جناب عالى که بحمد الله برخوردار از وجاهت و قبول و حرمت در نزد حضرات آقایان ائمه جماعت مساجد شهر تهران مى باشید، با تعیین مرکزى و نمایندگانى به مهمه مساجد پرداخته...».[57]
دانشگاه امام صادق(علیه السلام)
16. به نظر مى رسد که ارزنده ترین خدمت فرهنگى آیت الله کنى پس از پیروزى انقلاب و در دوره سازندگى، تأسیس و راه اندازى جامعة الامام الصّادق(علیه السلام)[58] در بهمن 1361. بوده است این فقیه مبارز، این مرکز را با کمک و همکارى بزرگانى چون مقام معظم رهبرى، آیت الله ابراهیم امینى و آیت الله میرزا على مشکینى راه اندازى کرد. آیت الله کنى، پیرامون رسالت این دانشگاه و فلسفه وجودى آن گفته است:
«رسالت دانشگاه و تأسیس جامعة الامام الصادق(علیه السلام) در آغاز اساس نامه ]آن[ آمده است که مرکب است از تعلیم و تربیت افرادى متعهد و با تقوا که در راستاى ترویج و تبلیغ اسلام، اولا از ثبات عقیده و آگاهى متناسب با ]علوم[ روز برخوردار بوده باشند و معارف دینى را عالمانه درک کنند و به دیگران بیاموزند و در مرحله بعدى تربیت کارشناسان متعهدى ]است[ که در نظام اسلامى بتوانند با ایمان و علم خود، در توسعه و پیشرفت امور فرهنگى، سیاسى، اقتصادى و... خدمات شایسته و بایسته انجام دهند.»[59]
همان گونه که در پایگاه اطلاع رسانى این دانشگاه آمده، دانشگاه در ابتدا با امتیاز رسمى ستاد انقلاب فرهنگى در سه رشته معارف اسلامى و تبلیغ (الهیات)، معارف اسلامى و علوم اسلامى، معارف اسلامى و اقتصاد، در مقطع کارشناسى ارشد پیوسته، آغاز به کار کرد، و در سال 1369ش. دو رشته دیگر معارف اسلامى و مدیریت و معارف اسلامى و حقوق به آن اضافه شد. در سال 1371ش. نیز رشته هاى الهیات، علوم سیاسى، علوم اقتصادى و فرهنگ ارتباطات، در مقطع دکترا، به رشته هاى این دانشگاه افزوده شد. ایجاد دکتراى مدیریت و دکتراى حقوق نیز از برنامه هاى بعدى این دانشگاه مى باشد.
در مورد اهداف، روش ها و برنامه هاى این دانشگاه، نکات ذیل قابل توجه است:
1. این دانشگاه، صلاحیت هاى اخلاقى و اعتقادى را مقدم بر صلاحیت هاى علمى محض مى داند.
2. این دانشگاه، همه ساله براى فراهم نمودن فضاى مناسب جهت انتخاب آگاهانه پذیرفته شدگان، یک اردوى پیش دانشگاهى برگزار مى کند.
3. این دانشگاه، بدون استفاده از بودجه دولت و اخذ شهریه از دانشجو، تنها با حمایت مالى مؤسسه «جامعة الامام الصادق(علیه السلام)» اداره مى شود.
4. دانشگاه امام صادق(علیه السلام) بر فراگیرى زبان انگلیسى و عربى تأکید دارد.
5. مرکز تحقیقات دانشگاه در زمینه هاى گوناگون علوم انسانى، فعالیّت قابل توجهى دارد.
6. دانشگاه در رشته هاى مختلف از استادان برجسته کشور استفاده مى کند.
7. در این دانشگاه، دانشجویان غیر ایرانى هم تحصیل مى کنند.[60