قطب الدین راوندی
متوفاى 573 ق.
عنوان مقاله: حدیث فقاهت
نویسنده: عبدالوحید وفایى
ایران در عصر قطب راوندى
سده ششم هجرى دوران حاکمیت دو سلسله بزرگ از پادشاهان ایرانى بود. سلجوقیان سلسله اى بودند که پس از جدا شدن از حوزه خلافت بغداد حکومت مستقلى تشکیل دادند و از سال 429الى 553 ق. در سرتاسر ایران فرمانروایى کردند. آنان از مقتدرترین حکومتهاى این سرزمین بودند. پیروزى مسلمانان در جنگ با مسیحیان روم شرقى(بیزانس) و گسترش قلمرو آنان، از نقطه هاى برجسته در دوران حکومت این خاندان است.
پس از آنان خوارزمشاهیان بر ضد سلجوقیان طغیان کردند و اقتدار سیاسى ایران را به دست گرفتند. در این عصر - بخصوص در دوره سلجوقیان - افکار مذهبى و سنت گرایى بر گرایشهاى عقلى غلبه کرد و بسیارى از کتب علوم عقلى و فلسفى سوزانده شد.
دولتمردان سلجوقى، بویژه وزیر معروف آنان «خواجه نظام الملک» از سنت گرایان و سردمداران شورش ضد عقلى بودند.([1])
وقوع جنگهاى صلیبى و هجوم و آگاهى اروپائیان به جهان اسلام عواقبى چون به تاراج بردن گنجینه هاى علمى مسلمانان را در بر داشت ولى به رغم حوادث فوق، قرن ششم را مى بایست سده علم و معرفت نامید. چرا که دانشمندان بسیارى در این دوران پا به عرصه وجود نهاده، با تلاش علمى و بى وقفه خویش خدمات بسیارى به اسلام انجام دادند.([2]) از جمله این اندیشمندان تلاشگر، دانشمند عالى مقام، فقیه و محدث مشهور، «سعید بن هبة الله راوندى» معروف به «قطب راوندى» بود که در این نوشتار به تماشاى زندگى پرافتخارش مى نشینیم.
زادگاه و نیاکان
«راوند» که در آن زمان روستایى در نزدیکى کاشان بود زادگاه عالمان بسیارى شناخته مى شد به گونه اى که آقا بزرگ تهرانى بیش از ده نفر از بزرگان راوند را منحصر قرن ششم یاد مى کند.([3])
«سعید»گلى از بوستان مکتب محمدى بود که از آن دیار بر خاست و قطب الدین لقب یافت او فرزند «هبة الله بن حسین بن هبة الله بن حسن راوندى» بود. گر چه اطلاعات کافى از همه نیاکان او به دست نیامده، همین اندازه معلوم است که پدر و جد قطب الدین، از عالمان و برجستگان آن دیار بوده اند.([4]) با تأسف تاریخچه و شرح حالى از تولد و دوران کودکى او نیز به دست نیامده است.
تحصیل
فرزانه برومند راوند، علاوه بر پدر، از محضر بزرگان دیگرى استفاده کرده است. قطب الدین خوشه چین خرمن عالمانى است که ثمره اندیشه شان قرنهاى متمادى مشام انسانها را معطر ساخته است. افکار بزرگ شخصیتهایى چون شیخ صدوق، سید مرتضى، سید رضى وشیخ طوسى، در اندیشه و تفکر او جاى پیدا کرده و با نقل حدیث از شاگردان آنان، جوهره علمى و عملى او نضج یافته است.
بنابر آنچه در ریاض العلماء آمده است، قطب الدین روایاتى از بزرگان حدیث در شهرهاى اصفهان، خراسان و همدان شنیده و نقل کرده است([5]) و از این روزنه مى توان به مسافرتهاى علمى او به شهرهاى مختلف پى برد. چنانکه قرار داشتن قبر شریف او در شهر قم، دلیلى براستفاده او از محضر استادان آن دیار است.
برخى از استادان او عبارت اند از :
1 - ابوجعفر محمد بن على بن محسن حلبى. او موفق به درک محضر شیخ طوسى شده و قطب الدین راوندى از وى روایت نقل کرده است.
2 - ابوالحسن محمد بن على بن عبدالصمد تمیمى نیشابورى. او از شاگردان فرزند شیخ طوسى بوده است.
3 - سید ابوالبرکات محمد بن اسماعیل مشهدى. وى از شاگردان شیخ طوسى بوده است و علاوه بر قطب الدین منتجب الدین (صاحب کتاب الفهرست) و امام ضیاءالدین از جمله شاگردانش بوده اند.
4 - صفى الدین مرتضى بن داعى بن قاسم. او از شاگردان شیخ طوسى و مؤلف کتاب تبصرة العوام است.
5 - شیخ السادة مجتبى بن داعى بن قاسم. ایشان نیز همچون برادرش از محدثان بزرگ بوده و قطب الدین از این دو برادر روایت نقل کرده است.
6 - ابوالفضل عبدالرحیم بن احمد شیبانى.
7 - ابوجعفر محمد بن مرزبان. از شاگردان شیخ مفید است که قطب الدین در کتاب قصص الانبیاء از او روایت نقل کرده است.
8 - هبة الله بن دعویدار. از شاگردان شیخ صدوق به شمار آمده است.
9 - ابوجعفر بن کمیح.
10 - ابونصرالغارى.
11 - ابوصمصام احمد بن سعید طوسى.
12 - ابوالحسین احمد بن محمد بن على مرشکى.
13 - ابوسعید حسن بن على الارآباردى.
14 - ابوالقاسم حسن بن محمد حدیقى.
15 - ابوصمصام ذوالفقار بن محمد بن معبد حسـینى. علاوه بر آنها، نام هفت نفر از بزرگان و اندیشهوران آن عصر در شمار استادان قطب الدین قرار دارد.([6])
استاد بزرگ
ابوعلى فضل بن حسن بن فضل طبرسى، معروف به «امین الدین» از بزرگترین دانشمندان و مفسران شیعى در قرن ششم هجرى است. شیخ طبرسى با خلق تفسیر بى نظیرى از قرآن کریم به نام «مجمع البیان» جاودانگى نام و یاد خویش را موجب گشت.
گر چه او بیش از دهها اثر مفید همچون «اعلام الورى» از خود به جا گذاشت، تفسیر قرآن (مجمع البیان) براى شناساندن شخصیت علمى اش از همه ممتازتر است.([7]) قطب راوندى شاگرد ممتاز شیخ طبرسى بوده است و این امتیاز و شایستگى شاگرد، به حدّى رسیده که قطب را با او و او را با قطب مى شناسند.
قطب راوندى خود به قرآن عشق مى ورزید و در راه نشر معارف آن پرتلاش بود اما تأثیر نفس قدسى استادش طبرسى بزرگ، در اندیشه و آثار گران سنگ او نقش بسزایى داشت و از این رو، آثار و تألیفات قطب راوندى، رنگ خدایى و بوى وحى به خود گرفت.([8])
شاگردان
راوندى دانشمند بزرگ و وارسته قرن ششم از چهره هاى درخشانى است که فرزانگان بسیارى از محضر نورانى اش به فیض رسیده و دانش اندوخته و خود نیز شمع فروزان محافل علمى گردیده اند.
از میان انبوه جویندگان علم که از خرمن فضل راوندى خوشه چینى کرده اند نام فرزندان وى درخششى ویژه دارد. او نه تنها در مسجد و منزل و مکتب بلکه در سفر و حضر، به نورافشانى پرداخته و شاگردان بسیارى را به جامعه اسلامى آن روز ارائه داده است. شاگردان قطب الدین چهره هاى برجسته اى هستند که از وى به نقل روایت پرداخته اند. برخى از آنان عبارت اند از :
1 - احمد بن على بن عبدالجبار طبرسى. او علاوه بر قضاوت به نقل حدیث نیز مى پرداخت.
2 - حسین بن سعید بن هبة الله. وى فرزند دانشور قطـب الدین بوده و از او به عنوان شـهـید یـاد شـده است.
3 - على بن عبدالجبار بن محمد. از دانشمندان و فقهاى بنام.
4 - على بن محمدالمدائنى.
5 - محمد بن الحسن البغدادى.
6 - محمد بن سعید بن هبة الله. او فرزند دیگر قطب راوندى است که به ظهیرالدین معروف بود.([9])
محمد بن على معروف به «ابن شهر آشوب» از ستارگان درخشان تشیع و برجسته ترین شاگردان قطب بود. «ابن شهر آشوب» در کتاب خویش «معالم العلماء» با یادى از قطب الدین به عنوان استاد خویش نام چند کتاب وى را ثبت کرده است.([10])([11])
دانش و آثار
مردان خداالگوهاى روشنى هستند که به رغم مشکلات و کمبودهاى عصر خویش، همه تلاش و همتشان خدمت به اسلام عزیز و احیاى مجد و عظمت آن بوده است.
آنان با عشق به قرآن مجید و اهل بیت (علیهم السلام) به نشر و پخش آثار ایشان پرداخته، همواره از سرچشمه زلال ابدیت سیراب مى شوند.
قطب الدین راوندى در زمره مردان بزرگى است که با دانش فراوان خود پس از بهره مندى از علوم مختلف و تبحر در آنها، حلقه زرینى در سلسله حافظان و راویان معارف اسلامى گردید و در بیشتر رشته هاى علوم اسلامى تبحر و تخصص خود را به نمایش گذارد.
الف - علم تفسیر
تفسیر قرآن، درک معانى عمیق و دقیق آیات و تدوین و نگارش آن، از خدمات بزرگ عالمان دینى است. على بن ابراهیم قمى، شیخ طوسى و علامه طبرسى و دیگر رادمردان عرصه علم و معرفت از پیشگامان این حرکت عظیم بودند.
قطب الدین نیز در کنار این دانشوران قرار داشته و چندین تفسیر به شرح ذیل به نام وى ثبت شده است.
1 - «ام القرآن».
2 - «تفسیرالقرآن» در دو جلد.
3 - «خلاصة التفاسیر» در ده جلد.
4 - «شرح آیات المشکلة فى التنزیه».
5 - «اللباب فى فضل آیة الکرسى».
6 - «الناسخ والمنسوخ من القرآن».([12])
ب - نهج البلاغه
راوندى نه تنها در فقاهت و حدیث ژرف نگر و ناخداى دریاى تفسیر قرآن است بلکه غواص کلام امیرالمؤمنین(علیه السلام) بود.
ابن ابى الحدید، دانشمند بزرگ اهل سنت در تمجید از قطب مى نویسد.
«کسى قبل از من تا آن اندازه که اطلاع دارم به تفسیر نهج البلاغه نپرداخته است بجز یک نفر و آن سعید بن هبة الله بن حسین معروف به قطب الدین راوندى است»([13]).
«منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغه» کتابى است در دو جلد قطور که راوندى در آن به شرح و توضیح سخنان مولاى متّقیان(علیه السلام)پرداخته است.
ابن ابى الحدید این شرح را چونان کتاب مرجع به کار گرفته و از آن استفاده هاى فراوان برده است.
ج - کلام و فلسفه
سابقه علم کلام که درباره مسائل اعتقادى اسلام و اصول دین به بحث مى نشیند به سده هاى اول تاریخ دینى ما باز مى گردد. کلام به دو دسته تقسیم مى شود. کلام عقلى و کلام نقلى. قطب الدین راوندى از دانشمندان کلام نقلى بود که اعتقادات و تفکرات اسلامى خویش را با سخن پروردگار در آمیخته بود.
راوندى دانشورى بود که تمامى آثارش رنگ و بویى روایى داشت و با استفاده از نبوغ و تحقیقات و مطالعاتش از او به عنوان مرزبانى ژرف نگر از حریم تشیع یاد شده است.
دفاع از حریم عقاید شیعه و پاسخگویى به شکّاکان و متعصبان عصر خویش، وى را بر آن داشت تا در پى انجام وظیفه، آثار ارزشمندى را از خود به یادگار نهد.
از آثار قطب الدین راوندى مى توان به کتابهاى ذیل اشاره کرد :
1 - «الخرایج والجرایح» - این کتاب که معروفترین آثار قطب به شمار مى آید در بیان مسائل کلامى و عقاید بوده و در برگیرنده هفت کتاب پیرامون مسأله معجزه و شیوه زندگى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)است.
2 - «ام المعجزات» - نام کتابى است که راوندى پس از چندى به عنوان «تتمة الخرایج» به نگارش در آورد.
3 - «الاختلافات» - این کتاب در برگیرنده اختلافهاى کلامى بین شیخ مفید و سید مرتضى (علم الهدى) بوده و 95 مسأله اختلافى در آن بررسى شده است.
4 - «تهافت الفلاسفه» - این کتاب که نشان دهنده دانش فلسفى قطب است در موضوع حکمت و فلسفه نگارش شده و به تناقض گویى فلاسفه پرداخته است.
5 - «جواهرالکلام فى شرح مقدمة الکلام» - شرحى بر کتاب «مقدمة الکلام» شیخ طوسى در علم کلام است.([14])
د - فقه
حدود بیست اثر ارزنده و مفید در علم فقه، به دست تواناى این دانشور راوندى تألیف شده که برخى از آن عبارت اند از :
1 - «آیات الاحکام» - این کتاب آیاتى از قرآن کریم را که مربوط به مسائل فقهى و احکام دینى است مورد بحث و بررسى قرار داده است.
2 - «احکام الاحکام».
3 - «الانجاز» - شرحى است بر کتاب «الایجاز فى الفرائض» شیخ طوسى.
4 - «حل المعقود فى الجمل والعقود».
5 - «الشافیه فى الغسله الثانیه».
6 - «الخمس».
7 - «من حضره الاداء وعلیه القضاء».
8 - «رسالة الفقهاء».
9 - «مشکلات النهایة».
10 - «المنتهى فى شرح النهایة» - این کتاب به شرح نهایه شیخ طوسى پرداخته و در ده جلد به چاپ رسیده است.
11 - «الرائع فى الشرایع».
12 - «النیات فى جمیع العبادات».
13 - «نهیة النهایة».
14 - «فقه القرآن». این کتاب گرانسنگ با تلاش و کوششى ستودنى به دست توانمند قطب راوندى نوشته شده است. او در کتاب فوق تمام آیات قرآنى را که به احکام فقهى مربوط بوده است به ترتیب ابواب فقه دسته بندى کرده و در دو جلد به یادگار نهاده است.
قبل از او تنها دو کتاب در این موضوع به رشته تحریر در آمده بود. قطب الدین در این کتاب پس از ذکر آیات مربوط به هر موضوع، به بررسى فقهى آن پرداخته نتایج فقهى خویش را از آن بیان مى دارد.([15])
هـ - حدیث
قطب راوندى در حدیث و روایت آثار جاویدان و ارزشمندى داشته و گامهایى استوار در این موضوع برداشته است. از این آثار مى توان به کتابهاى زیر اشاره کرد :
1 - «تحفة العلیل» - در موضوع دعا و آداب آن و احادیث مربوط به امراض و بلاها.
2 - «رسالة فى صحة احادیث اصحابنا» - موضوع آن بیان صحت احادیثى است که علماى شیعه نقل کرده اند.
3 - «شرح الکلمات المائة» - شامل شرح صد کلمه از سخنان حضرت على(علیه السلام).
4 - «ضیاءالشهاب» - شرحى بر کتاب شهاب الاخبار قاضى سلامه مصرى.
5 - «لباب الاخبار».
6 - «لب اللباب» - اخبار و احادیثى در موضوع اخلاق.
7 - «مزار» - کتابى بزرگ در موضوع زیارتنامه ها.
8 - «المجالس فى الحدیث».
9 - «دعوات» معروف به سلوة الحزین - موضوع این کتاب ارزشمند مربوط به آداب دعاها و تأثیر آنها است که در چهار باب تدوین گشته است. فضیلت دعا و ذکر صحت و سلامتى از نگاه روایات، امراض و عوارض جسمى و روحى از زبان ائمه اطهار (علیهم السلام) و حالات مرگ و پایان زندگى، چهار موضوع اصلى آن به شمار مى رود.([16])
و - تاریخ
قطب راوندى داراى آثارى در موضوع تاریخ است.
1 - جنى الجنتین ـ در تاریخ اولاد امام هادى(علیه السلام)و امام عسکرى(علیه السلام).
2 - قصص الانبیاء - در این کتاب تاریخ و شرح زندگى پیامبران از زبان روایات بیان شده است.([17])
ز - اصول فقه
«المستقصى» نام کتابى از راوندى در علم اصول فقه است. این کتاب شرحى بر «الذریعة» سید مرتضى در علم اصول مى باشد.([18])
ح - شعر و ادب
ستاره پرفروغ راوند، در شعر و ادب نیز بهره اى نیک داشته و به زبان عربى شعر مى سروده است. در سرودن اشعار خویش عشق و مهرش به خاندان اهل بیت (علیهم السلام) را به تصویر کشیده است. علاوه بر شعر، در ادبیات عرب نیز دانشى در خور توجه داشته و آثارى در آن موضوع تدوین کرده است. برخى از کتابهایش در این دانش عبارت اند از :
1 - «التغریب فى التعریب».
2 - «الاغراب فى الاعراب».
3 - «شرح العوامل المأئة» شامل صد عامل در علم نحو.
4 - «غریب النهایه» در شرح لغتهاى مشکل فقهى کتاب نهایه شیخ طوسى.
5 - «نفثة المصدور» - این کتاب دیوان اشعار قطب راوندى است.([19])
شعر ذیل از اوست :
1 - قسیم النار ذو خبر و خیر *** یخلّصناالغداة من السّعیر
2 - فکان محمّد فى الدین شمساً *** علىّ بعد کالبدرالمنیر
3 - هما فرعان من علیا قریش *** مصاص الخلق بالنصب الشهیر
4 - و قال له النّبى (صلى الله علیه وآله) و انت منّى ,,,,, *** کهرون و انت معى وزیرى
5 - و من بعدى الخلیفة فى البرایا *** على جاه السّرور عنى سریرى
6 - و انت عیائهم والغوث فیهم *** لدى الظّلماء کالصبح البشیر
7 - ولائی فى البتول و فى بنیها *** کمثل الرّوض فى الیوم المطیر
8 - محمّدالنّبى (صلى الله علیه وآله) غداً شفیعی *** لان علیّا الأعلى ظهیری
9 - و لا ارضى بتیم او عدّى *** امیراً خاب ذلک من امیرى
10 - مصیری آل احمد یوم حشری *** و یوم الحشر حبّهم نصیری
1 - تقسیم کننده بهشت و دوزخ و صاحب خیر کثیر و از همه برتر على (علیه السلام)است
که فردا ما را از آتش جهنم رهایى مى بخشد.
2 - در آسمان اسلام، حضرت محمد(صلى الله علیه وآله)خورشیدى است
و پس از او على(علیه السلام) به مانند ماه شب چهاردهم نورافشانى مى کند.
3 - این دو بزرگوار فرع یک اصل و از تبار تابناک قریش اند
و به دلایلى که همگان مى دانند پناه و پشتیبان خلق اند.
4 - پیامبر(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) فرمود که تو از منى، چنان که هارون از موسى بود و تو همیشه با من و وزیر منى.
5 - و پس از من نیز جانشین من در میان مردمانى، وتنها تویى که سزاوار جانشینى مرا دارى.
6 - و زمانى که مردم در سیطره تاریکیها گرفتارآیند، تنها دادرسى که مى تواند چون صبح، صباح نور و نجات را مژده دهد تو خواهى بود و بس.
7 - دل من در گرو محبت فاطمه زهرا(علیها السلام) و فرزندان اوست چنان که وجود باغستانها و گلستانها در گرو روزهاى بارانى است.
8 - فرداى قیامت، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) شفیع من خواهد بود چرا که على اعلى(علیه السلام) پشتیبان من است.
9 - به حکومت دیگران به هیچ وجه رضایت نخواهم داد حکومت کسانى که بیراهه رفتند و از امیرالمؤمنین(علیه السلام)روگردان شدند.
10 - راه من راه آل محمد(صلى الله علیه وآله) است و تا قیام قیامت از این راه منحرف نخواهم شد، در آن روز بزرگ تنها چیزى که به کار من آید همین است و بس.
از نگاه دیگران
دانشمند بزرگ شیعه، علامه امینى درباره راوندى مى گوید.
«راوندى یکى از پیشوایان علماى شیعه، برگزیده این طایفه و از اساتید بى نظیر فقه و حدیث و از نوابغ علم و ادب است. هیچ گونه عیبى در آثار فراوانش و تیرگى در فضایل و تلاشها و خدمات دینى و اعمال نیکو و کتب ارزنده اش وجود ندارد.»([20])
«میرزا عبدالله افندى» که شرح حال بسیارى از بزرگان را به نگارش در آورده است، در این باره مى گوید :
«شیخ، امام وفقیه، قطب الدین راوندى، شخصى فاضل، عالم، متبحر، فقیه، محدث، متکلم، آشناى به اخبار و احادیث و شاعر بوده است.»([21])
«میرزا محمد باقر خوانسارى» درباره قطب راوندى نوشته است :
«او والاتر و بزرگتر از اینهاست که درباره وى گفته اند. چنانکه بعد از آگاهى از برخى تألیفات او بخصوص «شرح آیات الاحکام» وى، تردیدى در این باره براى شما خوانندگان باقى نمى ماند.»([22])
«محدث قمى» از دیگر اندیشمندانى است که درباره قطب الدین چنین آورده است :
«عالمى است متبحّر، فقیه، محدث، مفسر، محقق، راستگو، بزرگوار... و از بزرگترین محدثان شیعه مى باشد.»([23])
نبوغ فکرى و فزونى تألیفات و عمق تحقیقات علمى راوندى موجب گردیده تا علماى اهل سنت نیز در مقابل او سر تعظیم فرود آورند.
«ابن حجر عسقلانى» درباره راوندى نوشته است :
«او در جمیع علوم فاضل است و در هر نوعى از علوم صاحب تصنیفات بى شمار بوده است.»([24])
فرزندان قطب
از این دانشمند قرن ششم، سه فرزند پسر به نامهاى عمادالدین على، نصیرالدین حسین و ظهیرالدین محمدشناخته شده اند که هر سه در شمار فرزانگان عصر خود بوده اند.
گر چه موقعیت تابناک پدر، آنان را تحت الشعاع قرار داده است، اما نور پرفروغ آن سه فرزند در تاریخ دانش پژوهان تشیع محو نگشته است.
«عمادالدین على» از فقها و محدثان است که پس از پدر به نقل روایت و تبلیغ عقاید و تفکرات تشیع پرداخته و تلاشهاى بىوقفه پدر را به ثمر نشانده است.
مؤلف کتاب «امل الآمل» او را به عنوان فاضل، عالم، راستگو و کسى که از شهید اول روایت نقل مى کند، ستوده است.
«نصیرالدین حسین» نیز از دانشمندان عصر خویش بوده که به دست بیگانگان به شهادت رسیده است. در کتاب «شهداء الفضیله» نام او در ردیف عالمان شهید قرار گرفته([25]) ولى جزئیات دیگرى درباره شهادت او به دست نیامده است.
پدرش قطب الدین در کتاب جواهرالکلام خود اجازه نامه اى براى نصیرالدین نوشته است.
«ظهیرالدین محمد» از دیگر فرزندان قطب بود که همچون دیگر برادران، راه پدر را ادامه داد و به نقل روایات پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام)پرداخت.
غروب خورشید
چهاردهم شوال 573 ق. آسمان شهر قم رنگى دیگر به خود گرفته بود و عالمان و اندیشمندان و دوستداران اهل بیت (علیهم السلام)در خانه قطب راوندى، بر بالین یکى از بزرگمردان گرد آمده بودند نزدیکیهاى اذان ظهر بود که نسیم عطرآگین بهشت مشام راوندى را نوازش داد و شبنم اشک از دیدگان زنان و کودکان سرازیر گشت و جهان اسلام در عزاى یکى از فرهیختگان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) به سوگ نشست.
پس از مراسم تشیع پیکر پاک آن فرزانه در جوار مرقد مطهر حضرت معصومه(علیها السلام) به خاک سپرده شد و روح «سعید» محدثان با زمزمه «عاش سعیدا ومات سعیدا» به ملکوت اعلى پرکشید.
از آن پس جسم مطهرش با کتابها و نوشته هایش جاودانه شد و روزى که پس از هشت قرن تعمیرگران صحن مطهر حضرت معصومه(علیها السلام) با پیکر سالم و سیماى نورانیش رو به رو شدند چیزى جز این منزلت را براى او تصور نکردند که باید جسم مطهرش چون روح شاهد و ناظرش بر حوزه فقاهت اهل بیت (علیهم السلام) تا قیام قیامت سالم بماند. حضرت آیت الله مرعشى نجفى(رحمه الله) به پاس خدمات او، سنگ قبرى بلند و به یاد ماندنى را بر فرازش به یادگار نهاد تا زائران حرم فاطمه معصومه(علیها السلام) در ابتداى ورود و خروج از صحن مبارکش چشمانشان به قبر این فرزانه بزرگ روشن شود.
والسلام
[1]- تاریخ علم در ایران، مهدى فرشاد، ج1، ص90, تاریخ مفصل ایران از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه، عباس اقبال آشتیانى، ص303 - 307.
[2]- تاریخ ادبیات در ایران، دکتر ذبیح الله صفا، ج 2، ص 331 - 320.؟
[3]-الثقات العیون فى سادس القرون، آقا بزرگ تهرانى، ص103.
[4]- همان، ص124، امل الامل، و عامل، ج 2، ص125, اعیان الشیعه، سید محسن امین عاملى، ج7، ص260.
[5]- ریاض العلماء، میرزا عبدالله افندى، ج2، ص435.
[6]-الثقات العیون فى سادس القرون، ص 15، 62، 66، 82، 99، 135، 158، 178، 196، 240، 242، 250، 274، 276، 288، 297، 299، 302، 332، 333, ریاض العلماء، ج 5، ص 62,الغدیر، علامه امینى، ج 5، ص381.
* - شرح زندگانى این مفسر بزرگ را در کتاب شیخ طبرسى (از مجموعه دیدار با ابرار) نوشته محمد باقر پورامینى مطالعه کنید.
[8]-الغدیر، ج5، ص 380، روضات الجنات، میزرا محمد باقر خوانسارى، ج 4، ص7.
[9]-الثقات العیون فى سادس القرون، ص13، 75، 192، 206، 254.
[10]- معالم العلماء، ابن شهر آشوب، ص55.
[11]- شرح حال این دانشمند بزرگ در مجموعه دیدار با ابرار به قلم آقاى محمد رحیم بیگ محمدى نگاشته شده است.
[12]-الذریعة، آقا بزرگ تهرانى، ج 2، ص 303, ج 4، ص 301, ج 7، ص 220, ج 13، ص 56, ج 18، ص 280, ج 24، ص 14.
[13]- شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید معتزلى، ج1، ص5.
[14]- ریاض العلماء ، ج 2، ص 424 و 425,الذریعة، ج 4، ص 502, ج 5، ص 277.
[15]- ریاض العلماء، ج 2، ص424,الذریعة، ج 1، ص 41، 291, ج 2، ص 364, ج 14، ص 52, ج 16، ص 281, ج 20، ص 390, ج 21، ص 66، ص 226, ج 24، ص 431.
[16]-الذریعة ، ج3، ص456، ج14، ص42، ج15، ص12، ج18، ص275، ج19، ص354، ج20، ص323, مفاخر اسلام، على دوانى، ج3، ص476.
[17]- معالم العلماء، ص55.
[18]-الذریعة ، ج21، ص13.
[19]-الذریعة، ج 4، ص228، ج13، ص372، ج16، ص50.
[20]-الغدیر، ج5، ص380.
[21]- ریاض العلماء ، ج2، ص419.
[22]- روضات الجنات، ج4، ص7.
[23]-الکنى و الالقاب، شیخ عباس قمى، ج3، ص72.
[24]- لسان المیزان ، ابن حجر، ج3، ص48.
[25]- شهداءالفضیله ، علامه امینى، ص40.