اشاره
ميرزا محمد بن علي بن ابراهيم حسيني[1] استرآبادي،[2] فاضل و عالم و محقق و عابد و عارف به حديث بوده و استاد علم رجال و از پيشوايان مشهور آن به شمار ميآمده است.[3] وي را فقيه اصولي و محدث رجالي[4] و از ثقات و اعيان علماي اماميه دانستهاند. او به شرف ملاقات امام زمان ـ عجلالله تعالي فرجه شريف ـ نيز نايل آمد.[5]
ولادت
از تاريخ ولادت و جزئيات زندگي ميرزا محمد استرآبادي اطلاعي در دست نيست،[6] اما بنابر آنچه از تحقيق در منابع به دست ميآيد، وي در نجف اشرف متولد شده و در دوران كودكي همان جا اقامت داشته است.[7]
ماجراي سيادت
برخي از علما وي را سيد اجل ناميدهاند و او را منتسب به سيادت دانستهاند.[8] علامه مجلسي، وي را با تعبير سيد سند ياد كرده[9] و محدث نيشابوري نيز با صفت علوي موصوفش داشته و صاحب ذريعه از او با عنوان سيد ميرزا محمد حسيني نام برده است.[10]
در استدلال به اين موضوع، چنين گفتهاند: «سيد گفتن به ميرزا محمد استرآبادي به جهت انتساب مادري او به حضرت ائمه طاهرين (علیهم السلام) است؛ يعني از طرف مادر، سيد بوده است، نه پدر»[11] و نقل كردهاند: ميرزا محمد به ميرزا مشهور است و اين كلمه مخفف اميرزاده است و اميرزاده كسي را گويند كه فقط مادرش علوينسب باشد، نه پدرش. [12]
كودكي و نوجواني
ميرزا محمد استرآبادي با تربيت پدر و جدش، دوران كودكي را پشت سر گذاشت و قرآن كريم را به خوبي از محضر ايشان آموخت و با آن بسيار انس گرفت.[13] در دوران نوجواني نيز علوم مقدماتي و تكميلي حوزه، چون فقه و اصول، حديث و رجال، كلام و تفسير را در نجف اشرف و در محضر استادان و علماي مشهور آن ديار مقدس فرا گرفت.[14]
وي تا زمان وفات استادش مرحوم مقدس اردبيلي، در نجف اشرف اقامت داشت؛ سپس به سوي مكه معظمه رهسپار شد و تا پايان عمر در آنجا ماند.[15]
استادان
سيد اجل، ميرزا محمد استرآبادي[16] در طول عمر بابركت خويش، از محضر استاداني صاحبنام در حوزه علميه نجف، بهرههاي فراوان برد. استادان وي در دروس مقدماتي، سطوح عالي و علوم مختلف ديني عبارت بودند از:
- ميرزا علي استرآبادي(پدرش): قرآن كريمو مبادي تفسير را نزد او فرا گرفت.
مقدس اردبيلي: شيخ جليل، عالم رباني، احمد بن محمد اردبيلي مشهور به مقدس اردبيلي، از مادري سيده و از پدري روحاني در روستايي به نام «نيار»، از توابع اردبيل، ديده به جهان گشود و در دامان خانوادهاي پاك و متدين پرورش يافت. تاريخ دقيق ولادت او معلوم نيست، ولي در سال 993ق ديده از جهان فرو بست و در جوار بارگاه اميرمؤمنان علي (علیه السلام) به خاك سپرده شد.
- مقدس اردبيليبا ميرزا محمد استرآبادي و شيخ بهايي معاصر بود. آيتالله سيد محمد عاملي صاحب كتاب مدارك الأحكام في شرح شرائع الاسلام، صاحب علم الاصول شيخ حسن بن زين الدين، ملا عبدالله شوشتري، و امير فيضالله تفرشي از جمله شاگردان او بودند. آنها از او اجازه روايت داشتند و به مرحله اجتهاد رسيده بودند.
حاشيه بر شرح تجريد قوشجي، حاشيه مختصرالاصول عضدي، استنباس المعنويه (عربي)، اثبات واجب و اصول الدين (فارسي)، زبدةالبيان في آيات القرآن، رسالة الخراجية و حديقة الشيعة از جمله تأليفات مقدس اردبيلي است.[17]
ميرزا محمد استرآبادي در دوران حضورش در نجف اشرف، از محضر علمي آن عالم رباني و دانشمند فرزانه بهرههاي بسيار برد و فقه و اصول را به طور كامل نزد او فرا گرفت.[18]
- ظهيرالدين ابواسحاق ابراهيم بن شيخ علي بن عبدالعالي العاملي الميسي(فرزند برومند فاضل ميسي): وي از مشاهير محدثان و رجاليهاي شيعه در نجف اشرف بود.[19] در عصر خود به پيشواي رجال معروف بوده[20] و در يقين، ورع و عبادت و اجتهاد، سرآمد عالمان و مردم عصر خويش به شمار ميرفت.[21]
- ابو محمد محسن بن غياثالدين منصور: وي از مشاهير فقها و اصوليها بود و ميرزا محمد استرآباديمدتي از محضر وي بهره برده است.[22]
مشايخ اجازه
در منابع مختلف، درباره مشايخي كه به ميرزا محمد استرآبادي اجازه روايت دادهاند، تنها به نام شيخ ابراهيم بن علي بن عبدالعالي ميسي، اشاره شده است.[23]
شاگردان
بسياري از طلاب و مردم، به طور مستقيم و غيرمستقيم، از محضر علمي ميرزا محمد استرآبادي در نجف اشرف و مكه معظمه استفاده كردهاند، ولي از همه شاگردانش نام برده نشده و در كتابهاي علمي نيز به معرفي برخي بسنده شده است:
- محمدامين استرآبادي:[24] وي پايهگذار مكتب اخباري بوده است و در مكهنزد ميرزا محمد استرآبادي در حدود ده سال، فقه، حديث و رجال آموخت و از او اجازه نقل حديث داشت.[25] نوشتهاند وي در تبيين طريقه اخباريه، تحت تأثير آموزههاي استاد خود بوده است.[26]
گفتني است از ميرزا محمد استرآبادي به عنوان مشايخ اجازه محمدامين استرآبادي (پايهگذار مكتب اخباري و اخباري معروف) نام برده شده است. همچنين وي به شرف دامادي ميرزا محمد هم نايل آمده است.[27]
- شيخ محمد زينالدين(نواده شهيد ثاني).[28]
- علي بن حجتالله شولستاني: وي مدتي محدود در نجف اشرفنزد ميرزا محمد، رجال آموخته و از دروس او بهرهها برده است و گويند كه از وي نيز روايت حديث ميكرده است.[29]
ويژگيهاي اخلاقي و معنوي
ميرزا محمد استرآبادي، اخلاقي متعالي و روحيهاي الهي داشت. از ويژگيهاي اخلاقي و معنوي وي ميتوان به اين موارد اشاره كرد:
- تواضع بسيار؛
- خوشخلقي و نرمخويي؛
- از زاهدان و عابدان مشهور عصر خويش به شمار ميرفت. به نماز شب بسيار اهميت ميداد و بر آن تأكيد ميورزيد و آن را مايه بركت و رحمت در زندگي مادي و اتصال دائمي با حق تعالي ميدانست. در زهد او نيز همين بس، كه به تعلقات دنيوي اهميت نميداد و همواره به تهذيب نفس و كمالات روحي اشتغال داشت. به همين دليل وي را ورع ثقه و محقق عابد و اهل فضل و كمال ميخواندند[30] و در ميدان علم و عمل همواره به محضرش ارادت ميورزيدند.
- به اهل بيت (علیهم السلام) و به ويژه امام زمانعجل الله تعالي فرجه الشريف بسيار عشق ميورزيد.[31]
كرامات معنوي
درباره كرامتهاي آن عالم فرزانه و ارتباط ناگسستنياش با حضرت وليعصر عجل الله تعالي فرجه الشريف سخنها گفتهاند؛ از جمله ميتوان به اين قضيه مشهور اشاره كرد كه در بسياري از كتابها آمده:
«از جماعتي از خود وي نقل شده كه فرمود: شبي طواف ميكردم بر دور خانه كعبه كه جوان خوشرويي را ديدم كه مشغول به طواف گرديد. چون به من رسيد، دستهگل سرخي به من عطا كرد و اين در غير فصل گل بود، پس من از او گرفتم و بوييدم. آنگاه پرسيدم كه اي سيد من، اين گل از كجاست؟ فرمود: از خرابات.[32] اين بفرمود و پنهان شد و ديگر او را نديدم».[33]
از منظر بزرگان
- محمدامين استرآبادي: «او (ميرزا محمد) عالم فضل و در حديث و رجال سرآمد عصر خويش است.»[34]
- محمدباقر مجلسي: «سيد سند، ميرزا محمد استرآبادي، صاحب فضل و برخوردار از تقواي والا و ورع است».[35]
همچنين وي را در زمره كساني دانسته كه به لقاي امام زمان ـ عجلالله تعالي فرجه شريف ـ در غيبت كبري نايل شدهاند.[36]
- مرحوم ميرزا محمد تنكابني: «ميرزا محمد بن علي بن ابراهيم استرآبادي، اعبد عباد و ازهد زهاد بود و در كلام و تفسير و رجال از اهل علم پيشي گرفته بود».[37]
- ميرزا عبدالله افندي، صاحب رياض العلماء: «ميرزا محمد بن علي بن ابراهيم استرآبادي عالم محقق و مدقق، ازبندگان الهي صاحب ورع و ثقه و عارف به حديث و رجال است و مصنفات وي در علم رجال، سرآمد است».[38]
- سيد مصطفي حسيني تفرشي: «ميرزا محمد استرآبادي، فقيه و متكلم نامي، از ثقات و زهاد زمانه و كتاب رجالوي از خوبترين و مشهورترين كتب رجالي با حسن ترتيب و شامل اسامي همه رجال ميباشد».[39]
- محمدامين محبي: «ميرزا محمد استرآبادي به كثرت فضل و دانش مشهور است».[40]
- محدث قمي: «محمد بن علي بن ابراهيم (ميرزاي استرآبادي) عالم عامل، جليل كامل، متكلم و محقق مدقق و عابد زاهد و صاحب ورع و تقواي حقيقي و استاد ائمه رجال است».[41]
تأليفات
ميرزا محمد استرآبادي، صاحبقلمي دقيق و داراي از همت و جديتي عالي در تاليف و نگارش كتاب بود. ايشان آثاري وزين در فقه و حديث و رجال دارد؛ از جمله:
- منهج المقال في تحقيق احوال الرجال: همان رجال كبيراوست، و همراه تعليقه وحيد بهبهاني، در تهراندر سال 1302ق به چاپ رسيده است. وي تأليف اين كتاب را در سال 986ق در نجف به پايان برده است.[42] استاد اكبر بهبهاني نيز تحقيقات خود را در رجال، بر رجال كبير او تعليقه كرده است.[43]
- تلخيص الأقوال في معرفة الرجال: به رجال وسيطشهرت دارد. اين اثر به چاپ نرسيده و نسخههاي متعدد آن در كتابخانههاي مركزي دانشگاه تهران، آستان قدس رضوي، بانكيپور، موزه لندنو كتابخانهشخصي براونمعرفي شده است.[44] و [45]
- توضيح المقال: همان رجال صغيروي است[46] و يك نسخه آن در كتابخانه آستان قدس رضوياست.[47] وي اين كتاب را در مكه به سال 1016ق تأليف كرده بود. به گفته شيخ آقا بزرگ تهراني يك نسخه آن به خط مؤلف در كتابخانه آستان قدس و نسخهاي ديگر در كتابخانه ملي تبريز است.[48]
سه اثر ياد شده، مهمترين و معروفترين آثار ميزرا محمد استرآبادي، و نيز در زمره معروفترين كتب رجال نزد علماي شيعه هستند و آن را از جامعترين كتابهايي دانستهاند كه در اين فن نوشته شده است،[49] به گونهاي كه اذعان ميدارند به جهت اتقان و نظم و ترتيب دقيق و كامل در ذكر رجال، از اعلي و افضل كتب رجالي است. مرحوم استرآبادي به جهت تأليف آنها، در فهرست علماي شيعه، به صاحب رجال مشهور شده است.[50]
- آيات الاحكام: نسخه آن در كتابخانههاي آستان قدس رضوي، و مدرسه عالي شهيد مطهري يافت ميشود.[51] مجلد اول اين كتاب تا پايان بحث زكات، به كوشش محمدباقر شريف زادهدر سال 1394ق به چاپ رسيده است.[52]
- حاشيه تهذيب الاحكام، معروف به حاشيه التهذيب: حاشيهاي بر كتاب تهذيب الاحكامشيخ طوسياست.[53]
- رسائل مفيده: مجموعه رسائلي در فقه و حديث با طبعها و نسخههاي متعدد است.[54]
- كتاب زيد بن علي بن الحسين.[55]
وفات
ميرزا محمدبن علي بن ابراهيم استرآبادي تا پايان حيات پر بركت خويش در مكه مجاور بوده و در همان جا دعوت حق را لبيك گفته و پس از عمري مجاهدت در عرصه دين و دانش، به ديدار معبود شتافته است. تاريخ وفات وي را سيزدهم ذيالقعده سال 1028ق، برابر با 12 اكتبر 1619م نوشتهاند. پيكر ايشان پس از تشييع با شكوه در قبرستان معلي (معلاة)، نزديك قبر حضرت خديجه كبري(س) به خاك سپرده شد.[56]