حکیم دارابی = متوفی در 1301

No image

حکیم دارابی = متوفی در 1301

مرحوم میرزا عباس حکیم دارابی فرزند میرزا بابا

از مشاهیر حکماء الهی و فلاسفه قرن سیزدهم هجریست، سال تولدش معلوم نیست، مقدمات علوم متداوله عصر خود را در شیراز آموخت، و چون آوازه فضل و دانش حاج مولی هادی حکیم سبزواری شنیدم و بتحصیل فلسفه قدیم و حکمت الهی رغبت و اشتیاق فراوان داشت بهر وسیله بود خود را بسزاوار رسانید، و در محضر درس سبزواری حضور یافت و چند سال بتلمذ و تحصیل حکمت مشغول و از شاگردان تیز هوش حکیم سبزواری بود، و چون دوره منطق و حکمت را بپایان رسانید بشیراز برگشت و در آنجا بتدریس مشغول گشت.

نقل است که چون خدمت سبزواری رسید استاد باو فرمود: «شاید مشغول این حدیث باشی که: «لو کان العلم فی الثریا لنا له رجال من اهل فارس» دارابی در جواب عرض کرد: چنین است، من نیز در جستجوی گوهر دانش به ثریا (کنایه از سبزوار) آمده‌‌ام ـ و آنگاه که تحصیل علم حکمت را بپایان رسانید و برای تو دیع و اجازه مراجعت بشیراز خدمت استاد رسید، حکیم سبزواری اشاره بسینه خود کرده و فرمود: «ذخائر علمی ما را این طلبه دارابی با یک چشم بیغما برد»

چنین مشهور است و از گفته سبزواری هم استنباط میشود که صاحب ترج مه واحد العین بوده است.

یکی از شاگردان او مرحوم نصیر الدین فرصت شیرازی بود، و در دیباچه دیوان اشعارش که «دبستان الفرصه» نام دارد بمناسبتی اشاره باحوال دارابی و تلمذ در خدمت او کرده است که در اینجا اهم مطالب آنرا میآوریم:

«در همسایگی ما مرحوم میرزا عبدالکریم بود پسر مرحوم ملا احمد ارسنجانی نزد ایشان شرح هدایه میبدی خواندم و قدری از منظومه مرحوم حاجی سبزواری پس از فوت او کسی درس حکمت نمیگفت مگر مرحوم میرزا عباس دارابی که در آنوقت برای آن بیچاره قضیه‌ای رویداد و از شیراز فرار کرد ـ که تکفیرش کردند شرح اینقضیه اجمالا اینکه حکیم مذکور از اعاظم شاگردان مرحوم سبزواری بوده، و در شیراز در حجره‌ای از حجرات حسینیه قوام الملک منزل داشت و بمدرسش جماعتی از فضلاء استفاضه حکمت مینمودند ... ایام عید نوروز درویشی بی اصل و نسبف بد کیشی گدا مشرب، درب حسینیه قوام الملک چادر طلب یعنی گدائی برپا کرده بود، چنانکه رسم درویشان است و عادت بدایشان ... چون نیازش دیر شده بود این بدگوهر مسمی بگوهر علی بنای نفیر زدن و هیاهورا گذارد، حکیم او را نهیب کرد و چیزی گفت، دشمنان مجالی بدست آورده پیرایه‌ای بسخن حکیم بستند و بائمه جماعت گفتند، آنها هم حکم بقتل حکیم دادند.

حکیم نزد معتمد الدوله فرهاد میرزا که والی فارس بود رفت و شاهزاده با او بحث کرد و بالاخره از ملکه‌اش نجات داد بدار بجرد که مولدش بود رفت و پس از چند بیراز برگشت و حوزه درسی فراهم آورد و فرصت از درسش استفاده میکرد تا از جهان در گذشت و جنازه‌اش را برای دفن در تکیه حافظیه بردند، و هیچ یک از علماء اصول بر آن نماز نگذارد ملا غلامرضا نامی از علماء حاضر بود بر او نماز خواند و به خاکش سپردند.

یکی از شاگردان دارابی مرحوم میرزا محمد رضا خان قوام الملک شیرازی بوده است که از حیث فضل و دانش نخبه خاندان خویش بوده و بهمین مناسبت برای استاد خود در حسینیه قوام الملک حجره‌ای برای تدریس اختصاص داده بوده است.

اسامی سابر شاگردانش علاوه بر فرصت و قوام: مرحومان سید علی کازرونی ملا عبدالله زرقانی ـ میرزا محمد صادق فسائی ـ شیخ محمد کاظم فیروز آبادی ـ حاج مولی احمد دارابی ـ شیخ محمود پیشنماز مسجد گنج شیراز ـ و میرزا جواد منصوری پسر حاج میرزا حسن مؤلف فارسنامه ناصری بوده‌اند.

از دارابی تنها تألیفی که باقیمانده است شرح عارفانه محققانه ایست که بر قصیده معروف میر ابوالقاسم حکیم فندرسکی نوشته، و آنرا «تحفة المراد» نامیده است.

وقتی استاد نگارنده مرحوم میرزا محمد صادق فسائی نسخه‌ای از این شرح را به بنده هدیه فرمود که مدتی داشتم و بعداً مفود شد ـ اما در این ایام آقای فضل الله فیروز آبادی کارمند استانداری فارس که از شعراء و خوشنویسان معاصر است نسخه نفیسی از آن را در دست دارد که میخواهد باضمائم و ملحقاتی که خود بر آن افزوده است طبع کند.

و من اسامی شاگردان دارابی و سال فوتش را که در سال هزار و سیصد و یک واقع شده از نسخه مزبور اقتباس کرده‌ام.

 

Powered by TayaCMS