تشابه اسمي
در تاريخ علماي زنجان، دو عالم همنام، به نام شيخ حسين هستند كه در مصدر تدريس و قضاوت و هر دو امام جماعت بودهاند. شخصيت مورد بحث در اين نوشتار، به حسين شهيدي جوقيني معروف بوده و در سال1327ق شهيد شده است، اما شيخ حسين سجاسي در حدود سال1322ق از دنيا رفته و در جوار امامزاده سيد ابراهيم زنجان به خاك سپرده شده است. شيخ حسين جوقيني فقيه و اصولي بود، ولي شيخ حسين سجاسي مفسر و اصولي وصاحب تأليفاتی است.[1]
تولد
شيخ حسين جوقيني در روستاي جوقين زنجان به دنيا آمد. تاريخ تولد وي در هيچ منبعي ذكر نشده است. نام وي در بعضي منابع، بصورت آشيخ حسين جوقين زنجاني، جوقيني، سجاسي و شهيدي آمده است.
اجداد
جد شيخ حسين زنجاني، ملا فتحعلي، ساكن مدرسه آيتالله سيدكاظم يزدي (معروف به ساعتساز) بوده و مدت هشت سال نزد عموي خود، ميرزا آخوند قربانعلي،[2] معروف به حجتالاسلام، شاگردي كرده است.[3]
تحصيلات
شيخ حسين پس از پايان تحصيلات، در زنجان منصب قضاوت اختيار كرد و حاكم شرع مردم اين ديار شد.[4]
وي، فقيه جليلالقدر و عالمي زبردست، و معاصر حجتالاسلام ملا قربانعلي زنجاني بوده است.[5]
سيد محسن امين در كتاب اعيانالشيعه به نقل از شهداء الفضيله مرحوم اميني، درباره جوقيني مينويسد: «عالم بزرگوار و فقيه، متصدي امر قضاوت و حل و فصل دشمنيها در زنجان شد و...».[6]
خصوصيات
شيخ حسين از علماي بزرگ اماميه، فردي با شهامت، تسليمناپذيري، عادل، نيكوكار، دانشمند، ديندار، داراي متانت و وقار و اخلاق نيكو بوده است. علامه ميرزا محمدعلي اردوبادي نجفي، (صاحب كتاب علي وليد الكعبه)، ضمن ارسال شرححال مختصر شيخ حسين از نجف اشرف به علامه اميني (مؤلف كتاب شهداءالفضيله) از شيخ به نيكي ياد كرده و در رثاي ايشان اشعاري سروده است.[7]
فعاليتهاي سياسي
آيتالله جوقيني از علماي بنام منطقه و از معاصرين و همسنگران آخوند ملا قربانعلي(1248- 1328ق)[8] در زمان مشروطيت بود.[9] همچنين ازمريدان و خوشهچينان خرمن فضل و دانش آن بزرگوار بود كه افتخار همصحبتي با ايشان را داشت.[10]
در بعضي منابع، شيخ حسين از شاگردان ملا قربانعلي معرفي شده است[11]، در حاليكه آن شهيد والامقام، از شاگردان ملا قربانعلي نبوده، بلكه معاصر و دوست ايشان بوده است.[12]
ملا قربانعلي از شاگردان ملاعلي فاضل قزويني(قارپوزآبادی)(1290- 1209 ق) بود.
تأليفات
علامه اميني به نقل از مرحوم اردوبادي، در كتاب شهداء الفضيله مينويسد: «ميگويند وي (جوقيني) كتابي در معارف الهي و مباحث اصول و عقايد به زبان فارسي تأليف كرده است».[13]
بازماندگان
تنها فرزندش آقا شيخ جواد شهیدی، از شاگردان شيخ عبدالكريم خوئيني[14] در فقه و اصول بوده است. وي سپس به روستاي جوقين رفته و در جوقين و اطراف آن به تبليغ دين پرداخته است.[15]
همچنین از دیگر بازماندگان شیخ حسین جوقینی میتوان به شیخ نجم الدین شهیدی و شیخ زین الدین شهیدی اشاره داشت که تا سالها پس از انقلاب اسلامی نیز در قید حیات بودند. شایان ذکر است که لقب شهیدی در این خاندان به سبب انتساب به شهید شیخ حسین جوقینی است.
بازگشت به وطن
آقا شيخ نجمالدين شهيدي، نوه شيخ حسين ميگويد: علامه شيخ حسين بعد از 41 سال اقامت در نجف اشرف، به وطن بازگشت و مورد توجه عموم مردم واقع شد و به رتق و فتق امور آنها مشغول گرديد.[16]
پذیرش مسئوليت قضاوت
شيخ حسين، دانشمندي بلندپايه و فقيهي سترگ بود[17] كه پس از اتمام تحصيلات، به مقصود خويش رسيد و حاكم شرع زنجان شد. در قضاوت، آرايي متين و قاطع صادر ميكرد و در مسائل حقوقي نظري صائب داشت.[18]
در زمان مشروطيت
در جريان مشروطيت، فرصت طلبان دهها مجتهد مبارز را به بهانه مخالفت با مشروطه در تهران و شهرستانها شهيد، تبعيد يا زنداني كردند. طرفداران مشروطه مشروعه، پس از شهادت شيخ فضل الله نوري رنجهاي فراواني متحمل شدند.
غربزدگان، آيتالله قربانعلي زنجاني، مجتهد 92 ساله زنجان را دستگير كردند و به تهران آوردند و درصدد محاكمهاش برآمدند. اما آخوند خراساني بعد از استخاره، طي تلگرافي از سپهدار اعظم خواست او را به كاظمين تبعيد كند.[19]
شيخ حسين جوقيني در انقلاب مشروطيت حاضر نشد با يك جريان آميخته به هرج ومرج همصدا شود و دين خود را نردبان كاميابي جاهطلبان سازد. از اينرو، هدف كينه آنها قرارگرفت[20]و از طرف حكومت وقت زنجان به بادكوبه تبعيد شد و دو سال در آنجا ساكن گرديد.[21]
او بعد از بازگشت به زنجان، همچنان به مبارزات خود با جريان مشروطه و روش مشروطهخواهان ادامه داد و مخالفت خود را پيوسته ابراز كرد.[22] اين بار او را به مدت شش ماه به كشور عراق تبعيد كردند. در عراق نيز همچنان با جريان مشروطه و مشروطهخواهان مبارزه كرد و طرفدار حكومت مشروطه بود. گفتني است كه شيخ حسين، طرفدار حكومت مشروعه به رهبري شيخ فضل الله نوري در تهران و آخوند قربانعلي در زنجان بود.[23] آخوند خراساني با شيخ فضل الله نوري، آخوند ملا قربانعلي و شيخ حسين جوقيني در این زمینه اختلاف نظر داشتهاند.[24]
مهارت شيخ
وي خطي بسيار زيبا داشت و كتاب زادالمعاد و كتابي در علم رجال را به خط خويش نوشته است.[25]
خانواده مبارز
شيخ حسين، خانوادهاي مبارز داشت. گويند آخوند ملا قربانعلي، فرمانده مشروعهخواهان زنجان، از شهر زنجان در زمان فرار به روستاي جوقين، در منزل شيخ يوسف شهيدي، برادر مرحوم شهيدآيت ا... شيخ حسين شهيدي ساكن ميشود.[26]
فعاليت عمراني
شيخ حسين جوقيني تنها يك قاضي يا فعال سياسي و انقلابي نبود، بلكه با وجود آن همه مشغله، به آبادي شهر زنجان نيز ميانديشيد.[27] ايشان در سال 1319ق يعني پنج سال پيش از شروع انقلاب مشروطيت (1324ق)[28] مسجدي به نام پريبالا در بافت قديم شهر زنجان در محلهاي معروف به همين نام ساخت. اين مسجد داراي معماري بسيار شكيل و زيبا در نماي داخلي است و مطابق الگوي معمول در ساخت مساجد اين خطه، به سبك چهل ستوني بنا شده است.
آنچه اين مسجد را در ميان مساجد شهر زنجان منحصر به فرد ميكند، جهت صحيح قبله آن است كه مرحوم شيخ ابراهيم حكمي ساخته است. بر اساس مطالعات مهندسان آلماني در سال 1312ش، جهت قبله اين مسجد، با صحيحترين و دقيقترين وضعيت ممكن تعيين شده است. تعلق اين بنا به اواخر عهد قاجار، مسلّم و محرز است. مسجد پريبالا بيش از يكصد سال قدمت دارد.
شهادت
پس از شهادت شيخ فضلالله نوري در تهران و آيتالله حاج ملامحمد خمامي[29] در رشت، قرعه شهادت به نام شهيد شيخ حسين جوقيني در زنجان درآمده بود.[30]
سرانجام آن شهيد والامقام بعد از دو بار تبعيد به دستور سپهدار اعظم (حاكم وقت) به اتهام استبداد و مخالفت با جريان مشروطه، در نيمه شب پنجشنبه، هفتم جماديالاول1327ق[31] در منزل خود (واقع در كوچه حكيميان) به بهانه پرسيدن مسالهاي، به دم در دعوت شد و در همان جا با سلاح هفت تير به شهادت رسيد.[32]
با شهادت شيخ حسين و بسياري از مشروعهخواهان، ضرباتي سخت و مهلك به موجوديت جناح مشروعهخواه وارد شد و اين جريان تا مدتها پس از آن تاريخ، به كلي توان مقابله جدّي و مؤثر با حريف را از دست داد.[33]
علامه اردوبادي در رثاي شيخ حسين شهيدي، اشعاري در نجف اشرف سروده و براي علامه اميني فرستاده بود كه عين آن اشعار در ادامه ميآيد:
يهيج بالفؤاد خطب قد فشا
فاحلك الدّهر غداه اغطشا
و ضرب الشّر بنا جرائه
فعاث في الاوطان حتّي نفشا
ادلي الي الامر الذنابي ضله
فاضطربت عند طوية الرّشا
فكم لهم علي الهدي من صدمة
قداحيت الكفر لهم فانتعشا
و ازهقت ظلماً رجالات النهي
والدّين حتي الرّبع منهم اوحشا
وذا الي (الحسين) وافي طارق
فكان ما قدكان منه يختشي
و خصّ في «شهادة» ابرادها
ضفا له شخص المعالي و وشي
وعاض من طمرالحياة في الدّنا
في الخلد برد عزه مرز كشا
فليهنه الاخذ باعضاد العلي
ذلك فضل الله يعطي من يشا
فالبندقي فيه لم يجرح سوي
الدّين وجثمانالمعالي خدشا
وانضب البحر الخضم وقعة
فرد رواد الهدي واعطشا
فغاض منه العلم و المجد معا
وكان قد احياهما فانتعشا
وقد سقاه الدّين منه قرقفا
فما حسا كأساً لها الا انتشي
فاستمرء الموت دوين امره
وفي ذري الجنان اذ ذاعشعشا
وكان يقضي الحق مابين الوري
فلميمله للهوي نيل الرشا
حتي اذا لم يعده الاّ الهدي
جثا له صرف الردي و افترشا
فغال من غال العلوم مزئراً
شاع به نهج الرسوم و فشا
و ما عليه و هو في الناس ذكا
انيعش عنه منهم نذل عشا
فامرح «حسين» المجد في روض الجنا
ن مستباحا لك حيثما تشاء[34]
منابع:
- آثارالحجة، جلد1، محمد شريف رازي.
- اعيان الشيعه، جلد5، سيد محسن امين.
- تاريخ علماء و دانشمندان زنجان، سيدابراهيم موسوي زنجاني، نشر مصطفوي، تهران،1352.
- تربت پاكان قم، عبدالحسين جواهرالكلام.
- الذريعه الی تصانیف الشیعة، جلد4، شيخ آقا بزرگ تهرانی.
- معجم رجال الفكر والادب فی النجف، جلد2، محمد هادي اميني.
- سايت آشنائي با علماي استان زنجان، شيخ حسين جوقيني زنجاني، شماره147.
- سايت پايگاه فرهنگي واطلاع رساني تبيان، استان زنجان.
- سايت سازمان ميراث فرهنگي وگردشگري استان زنجان، مساجد تاريخي.
- سايت مركز حفظ و نشرآثار علماي استان زنجان.
- شهداء الفضیلة(شهيدان راه فضيلت)، علامه عبدالحسين اميني نجفي، ترجمه جلال الدين فارسي، تهران، نشر روزبه، چاپ چهارم، 1363.
- علماء نامدار زنجان.
- 13. الفهرست لمشاهير علمائ زنجان، شيخ موسي زنجاني، قم، نشر شمس.
- گلشن ابرار، جلد7،جمعي از پژوهشگران حوزه علميه قم.
- گنجينه دانشمندان، جلد5، محمد شريف راضي.
- مجله زمانه، سال سوم، شماره 27، آذر83، (ماهنامه انديشه وتاريخ سياسي ايران معاصر)
- مجله زمانه، سال دوم،شماره 11، مرداد82، از عدالتخانه تا مشروطه (مصاحبه با علي ابوالحسني«منذر»)
- مرزداران فقاهت، محمودطيارمراغي، قم، دفتر نشر اسلامي، چاپ اول، 1373.
- نقباءالبشر، شيخ آقابزرگ تهرانی.