ة
- رجال
- مكاسب محرمه و بيع
- ديگر تأليفات:
- درسهاي اخلاق(3جلد)
- اقتصاد استدلالي(يك دوره)
- اقتصاد ساده براي دانشجويان
- ترجمه نقد فلسلفه داروين، تأليف حاج شيخ محمدرضا نجفي مسجدشاهي
- اسرار حج
- متفرقاتي در تفسير و علوم قرآن
- مجموعهاي از درسهاي قرآن و مباحث علوم قرآني كه ساليان متمادي براي طلاب، دانشجويان و ديگر علاقهمندان داشت.
مجموعه كتابهايي كه از آثار آقاي صافي است، ولي با قلم ديگران نوشته و چاپ شده است، به اين قرار است:
- كتاب شوق وصال: اين كتاب، سلسله درسهاي اخلاق و معارف است كه در دو جلد چاپ شده است. همچنين روش مرحوم صافي اصفهانيدر دروس اخلاق، اين بود كه در ميان يا پايان بحث، به نحوي دلها را به حضرت وليعصرـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ متوجه و از آن حضرت يادي ميكرد.
- كتاب اكسير اعظم: سلسله مباحث اخلاقي و عرفاني مرحوم صافي اصفهاني است كه مركز احياء و نشر آثار ايشان، وابسته به مؤسسه دارالصادق اصفهان، تهيه و تنظيم كرده و چاپ اول آن در سال 1378ش بوده است.
- داستانهاي حكيمانه در سير و سلوك: سلسله مباحث اخلاقي مرحوم صافي اصفهاني كه مركز احياء و آثار ايشان چاپ كرده است.
- كتاب طلب يار در سير و سلوك: سلسله مباحث اخلاقي مرحوم صافي است.
- كتاب طريق حق در سير و سلوك: گزارشي از روش سلوكي مرحوم صافي اصفهاني، به قلم فرزندش علي صافياست.
- سوختهدلي غريب: مجموعه خاطرات عبرتانگيز علي صافي، فرزند مرحوم صافياز پدرش است؛ به ضميمه مقالاتي از آيتالله نجوميو دكتر سيد جمال موسوي.
ميراث فرهنگي
از اقدامات ايشان، احداث مجموعه فرهنگي و علمي، كه شامل حوزه علميه و مؤسسه فرهنگي و خيريه، با نام «مدرسه علميه و مؤسسه فرهنگي صاحب الامر (عجل الله تعالي فرجه)» است. استاد صافي اصفهاني به منظور ساخت مدرسه علميه و محلي براي سكونت طلاب و فضلاي حوزه علميه و مكاني براي نشر معارف ديني، ساختماني خريد و با تجديد بناي آن در سال 1373ش اين مدرسه علميه را افتتاح كرد. از آنجا كه اين مؤسسه مزين به نام مقدس حضرت صاحب الامر ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ بود، كار خود را با كتاب الملاحم والفتن آغاز كرد كه درباره آن حضرت است، ولي پيش از چاپ آن، استاد رحلت فرمود.[13]
از جمله كتابهايي كه در اين مؤسسه تحقيق و چاپ شده و نرم افزارهايي كه تهيه گرديده، ميتوان به اين موارد اشاره كرد:
- التشريف بالمنن في التعريف بالفتن (الملاحم و الفتن): تأليف مرحوم سيد بن طاووس درباره اخبار آخرالزمان.
- كشف الالتباس عن موجز أبي العباس: در علم فقه، تأليف علامه مرحوم شيخ مفلح بن حسن صيمري (م 900ق).
- اجود التقريرات: تقريرات درس اصول مرحوم آيتالله نائيني كه به قلم و حواشي مرحوم آيتالله خويي، در چهار جلد تحقيق و چاپ شد.
- رسالة في العدالة: در يك جلد به قلم مرحوم آيتالله سيد محمد شريف تقوي.
- مجموعه نرمافزار فقه و اصول: اين مجموعه، سلسله درسهاي فقه و اصول معظم له است كه در اوايل سال 1365ش در مدرسه علميه صدر بازار اصفهان ايراد شده است.
- مناقب عرشيان: ترجمهاي است از كتاب مأة منقبة، تأليف ابن شاذان (م قرن 5). در اين كتاب، يكصد حديث اهل تسنن در فضايل اميرالمؤمنين و امامان معصوم (علیهم السلام) گردآوري شده كه اولين بار اين مؤسسه، آن را ترجمه و چاپ كرده است.
- مدارك العروة الوثقي: تأليف آيتالله سيد محمدباقر خوانساري.
از منظر بزرگان
آيتالله حاج شيخ جعفر سبحاني در توصيف ايشان ميفرمايد:
«عالم رباني، مدرس بزرگ، متقي زاهد و وارسته، استاد اخلاق، اسوه حقيقت، عاشق مكتب ولايت، مرحوم آيتالله حاج شيخ حسن صافي (قدس سره)، يك مرد متهجد و متعبدي بود و مطلقاً در زندگي خود، شريعت را مقياس قرار ميداد، نه خواستههاي زيد و عمرو را. گذشته از اين، در حالي كه ايشان مراتب علمي بالايي از نظر فقه و اصول داشت، تظاهر به علم نداشت. اگر انسان يك ماه با او مسافرت ميكرد و بحث علمي پيش نميآمد، تصور نميكرد كه ايشان يك مرد محقق و مجتهد است. ايشان جامع بين المنقبتين هم سلوك عارفان عملي داشتند و هم از نظر عمل صددرصد ملتزم به شريعت بودند و هم مدرس بودند و گروهي را تربيت ميكرد. علاوه بر اينها، يك آدم آگاه و آشنا به شرايط زمان بود».[14]
آيتالله مكارم شيرازي ميفرمايد: «فقيد سعيد، آيتالله صافي (قدس سره) از شخصيتهاي بزرگ و برجسته و مردي زاهد و وارسته و عالم محقق بود و از خدمتگزاران برجسته اسلام محسوب ميشد. خدمات برجسته او به اسلام و تشيع و مخصوصاً مردم مسلمان و متدين اصفهان هرگز فراموش نخواهد شد».[15]
آيتالله صافي گلپايگاني در توصيف آقاي حسن صافي ميفرمايد:
يكي از مفاخري كه در سنوات اخير، در حوزه اصفهان، علم و فقه و درس و پارسايي و مديريت حوزه و امور اسلامي اين شهر بزرگ را با هم جمع كرده بود، مرحوم عالم كامل و فقيه جامع، حضرت آيتالله آقاي حاج شيخ حسن صافي اصفهاني (قدس سره) بود؛ شخصيتي كه به واسطه حُسن اخلاق و فضايل نفساني و تواضع و سعي در [برآوردن] در حوائج مؤمنين، مخصوصاً طلاب عزيز حوزه، مورد احترام همگان و همه اقشار و اصناف بود. حقيقتاً وجودش براي حوزه و براي دين مبين عماد و استوانه بود، تدريس و جواب به مراجعات ديني و مذهبي را به حُسن استقبال به عهده داشت و خدمتگزار و غلام و چاكري مخلص براي آقا و مولايش و مولاي همه، حضرت بقيةالله (ارواح العالمين له الفداء) بود.[16]
نامه آيتالله نجومي ـ كه مقدمهاي بر وصيتنامه مرحوم صافي نوشتهاند ـ را عيناً ميآوريم:
شبهاي هجر را گذرانديم و زندهايم
ما را به سختجاني خود اين گمان نبود
بارالها! مرا اين گمان نبود كه روزي در عزاي دوست بزرگوارم، با سختجاني خود، مقدمهاي بر وصيتنامه او بنويسم. چه بايد كرد و غير تسليم و رضا چه چارهاي.
در دلم بود كه بيدوست نباشم هرگز
چه توان كرد كه سعي من و دل باطل بود[17]
و اكنون در مصيبت فقدان او چه بگويم. و ضايعه غمبار او را چگونه جبران كنيم.
درود خداوند و رحمت خداوند بر او باد كه هم از عظماء بود و هم از شهداي عشق و ولايت.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «من تعلم العلم وعمل به و علم لله دعي في ملكوتِ السموات عظيما».[18]
و باز هم امام معصوم (علیه السلام) فرمود: «ألا ومن مات علي حب آلِ محمد مات شهيدا»[19]؛ «و سلام عليه يوم ولد ويوم يموت ويوم يبعث حيا»[20] مرتضي حسيني نجومي
وصيتنامه
با مطالعه وصيتنامه مرحوم صافي، ميتوان به ميزان عشق و علاقه و دلدادگي ايشان، عرفان و معرفتش به پروردگار عالم و اولياي او، به ويژه حضرت صاحب الامر ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ پي برد. به همين جهت، بخشهايي از متن وصيتنامه ايشان را ذكر ميكنيم.
«الهي لقائك قرة عيني و وصلك مني نفسي و رؤيتك حاجتي و جوارك طلبتي و اليك شوقي»[21]
خداوندا! گوشت و خون و استخوان من به وحدت و يگانگي و بيهمتايي وجود تو شهادت ميدهد و به پيغمبري خاتم الانبياء، حضرت سيد الكونين و رسول الثقلين، محمد مصطفي (صلی الله علیه و آله و سلم) و به امامت جوهر اخلاص، ام الكتاب و فصل الخطاب، باب اليقين و امام المتقين، علي بن ابيطالب (عليه افضل الصلوات والسلام)، و يازده فرزند معصومش يكي پس از ديگري كه جانشينان بر حق پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ميباشند و دوازدهمين آنها كوكب درّي آسمان امامت و حضرت بقيةالله الاعظم حجت بن الحسن العسكري (روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء) كه به امر و مشيت پروردگار قادر متعال در پس پرده غيبت به سر ميبرند تا زماني كه اراده حضرت حق متعال بر ظهورش تعلق بگيرد و جهان را پر از عدل و داد بكند، ان شاء الله تعالي.
خداوندا! تو را شاهد ميگيرم كه زندگي را با نام تو شروع كردم و عمري ميل من اين بود كه در راه تو و براي تو و به سوي تو قدم بردارم... .
اي خوشا آنان كه در فراق حضرتش سوختند و در انتظار وصالش آتش گرفتند و در خواب و خيالش خاموش شدند. سلام خداوند متعال و سلام ملائكه مقربين بر پويندگان راه عشق و محبت به خدا از اولين و آخرين و درود بيپايان بر آنها باد.
خداوندا از تو ميخواهم كه چنين سرنوشتي را به من عنايت بفرمايي تا در حصن حصين تو و در جمع شهدا و صديقين و صالحين باشم. اي كاش من نيز در حال و هواي آنان بودم و در اين تب و تابها ميسوختم و در جمع ياران دلباخته، زبانه ميكشيدم، خاكستر ميشدم و آنگاه با نفسي مطمئن نداي «يا أيتها النفس المطمئنة ارجعي الي ربك راضية مرضية»[22] را لبيك ميگفتم و براي هميشه خاموش ميشدم و« انا لله و انا اليه راجعون».[23]
«الهي فاجعلنا من الذين ترسخت اشجار الشوق اليك في حدائق صدورهم و أخذت لوعة محبتك بمجامع قلوبهم».[24]
اي فرزندان عزيزم ... بدانيد كه حضرت بقية الله الاعظم ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ اين ناموس دهر و واسطه خلق، عزيزترين عزيزي است كه بايد يادش را در دلها زنده كنيد، محبتش را در قلبهايتان افزون كنيد، اعمال و رفتارتان بايد به گونهاي باشد كه حضرتش را شاد كند. مبادا كاري كنيد كه خداي ناكرده قلب نازنينش از شما دلگير شود؛ آنگاه است كه خدا را به غضب آوردهايد و خداي متعال انشاءالله عاقبت همه ما را ختم به خير بفرمايد.
از شما ميخواهم وسفارش ميكنم نهال محبت به علي (علیه السلام) و اولاد معصومينش (علیهم السلام) به خصوص امام زمان (علیه السلام) را در دل فرزندان خود غرس كنيد و آنها را با ولاي اين خاندان تربيت كنيد تا خلف صالحي باشند و دعاگوي شما و باقيات صالحات.
و همچنين سفارش ميكنم شما را كه علما را و طلاب محترم را اكرام كنيد؛ زيرا اينها سربازان امام زمان هستند و اكرام آنها اكرام امام زمان (علیه السلام) است.
اي طلاب عزيز.... عزت و سربلندي در دنيا و آخرت در درجه اول در گرو تقوا و تهذيب نفس و ساختن روحي سرشار از محبت است كه اساس و شالوده دين را تشكيل ميدهد. و در درجه دوم در سعي و كوشش در تحصيل علم و رسيدن به مراتب بلند علمي است. از فرصتها نهايت استفاده را بنماييد. نيروهاي جواني خود را هدر ندهيد. جد و جهد كنيد در تهذيب اخلاق و تحصيل علم كه امروز بيش از هر زمان ديگر به سلاح علم و علماي مهذب و خودساخته نياز است.
اي تجار و كسبه و بازاريان محترم به شما نصيحت ميكنم، آگاه باشيد كه قاصدان مرگ نامه عمر را به سرعت و با عشق و بيتأخير به مقصد ميرسانند. تا فرصتها از دست نرفته، غنيمت بشماريد و در پي رزق حلال باشيد.... سفارش اكيد اين بندهي ناچيز به شما است كه با تقويت حوزهها و طلاب و علماي اعلام، امام زمان (علیه السلام) را و امام صادق (علیه السلام) را و پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را و اسلام و تشيع را تقويت كنيد و زمينهساز ظهور موفور السرور حضرت بقيةالله الاعظم حجت بن الحسن العسكري (ارواحنا فداه) باشيد. ان شاء الله تعالي.
.... فرزندان عزيزم از مردم بخواهيد كه در تشييع جنازه من و بالاي سر من و آنگاه كه مرا سرازير قبر ميكنند و موقعي كه خاك روي بدن من ميريزند براي امام حسين (علیه السلام) گريه كنند و مصائب اباعبدالله (علیه السلام) را بخوانند كه مروي است امام رضا (علیه السلام) فرمود: «يابن شبيب ان كنت باكياً علي شيء فابك علي الحسين (علیه السلام) »[25] تا اين اشكها بر روي خاك قبر من ريخته شود و از بركات آن استفاده كنم.
.... خداوند متعال ان شاء الله خير و بركت و عزت در دنيا و آخرت به همه مؤمنين و مؤمنات عنايت بفرمايد.[26]
لبيك به نداي حق
اين استاد عرفان اصفهان، در هفتم مهرماه سال 1374ش، روز جمعه، نزديك اذان صبح، در 76 سالگي، نداي حق را لبيك گفت و به ديار باقي شتافت. خبر رحلتش همگان، به ويژه فضلا و دانشوران حوزوي را دچار تحيري غمبار كرد؛ به طوري كه استانداري دو روز عزاي عمومي اعلام كرد و بازاريان، بازار اصفهان را سه روز تعطيل كردند، حوزه علميه نيز يك هفته تعطيل گرديد و تا چهلم آن فقيه مرحوم، در جاي جاي شهر مجالس ختم برپا بود.
تشييع پيكر اين عارف سالك نيز، بسيار باشكوه و كمنظير بود. اينها همه بر بزرگي اين مرد والامقام و عارف وارسته، شهادت ميدهند.
طبق وصيتش، پیکر آن مرحوم در كنار جنوب شرقي ضريح علامه مجلسي در اصفهان به خاك سپرده شد.[27]