اشاره
آيتالله حاج شيخ محمدحسين كلباسي اصفهاني نجفي، از عالمان و فقيهان بزرگ قرن سيزدهم، مدرس برجسته حوزههاي علميه، پژوهشگري پرتلاش و مدافع واقعي اسلام و فرهنگ اصيل جعفري است كه در ادامه با شمهاي از زندگي سراسر علمي ـ فرهنگي آن رادمرد آشنا ميشويم.
از تبار پاكان
خاندان كلباسي از بزرگترين و نامدارترين خاندانهاي بافضيلت علمي و معنوي اصفهان به شمار ميآيند كه در دو قرن اخير منشأ خدمات و آثار فراوان و چشمگيري بودهاند. نسب اين خاندان شريف و عالمپرور به مالك اشتر، صحابي شجاع و باوفاي حضرت اميرالمؤمنين (علیه السلام) ميرسد. بزرگ اين خاندان علمي و بافضيلت، حاج شيخ محمدحسين كاخكي خراساني (م 1190ق) است كه در هرات افغانستان متولد شد. از آنجا به كاخك خراسان و بعد از مدتي به اصفهان مهاجرت كرد و در اين شهر رحل اقامت افكند. در فضيلت اين عالم بزرگوار همين بس كه ميرزا ابوالقاسم قمي، صاحب قوانين الاصول، در اجازهاي كه براي فرزند برومند وي، ملا محمدابراهيم كلباسي نگاشته، آن مرحوم را با اين عناوين ستوده است: العالم العابد الباذل المبرور... .[1]
اصل اين خاندان از حوض كرباس، يكي از محلات هرات است. از اينرو به نام كرباسي خوانده ميشدند و چون در اصفهان، خاندان ديگري از تجار نيز به عنوان كرباسي مشهور بودهاند، جهت امتياز، به اين خاندان كلباسي گفته شده است.[2] علت نامگذاري محله ياد شده در هرات -كه موطن شيخ محمدحسين، جدّ اعلاي خاندان كلباسي است- به عنوان حوض كرباس، آن است كه زني از دوستداران ولايت و امامت علي (علیه السلام) از شهر هرات، از نخ و ريسماني حلال، پارچهاي با دست خودبافته بود كه با فروختن آن، حوضي ساخت و آن را وقف شيعيان آن ديار كرد. به همين دليل، آن حوض را «حوض كرباس» و آن محله را نيز «كرباس» ناميدند.[3]
فروغ شريعت
حاج ملا محمدابراهيم كلباسي، در سال 1180ق در اصفهان متولد شد و تحصيلات خود را در همين شهر آغاز كرد. سپس جهت تكميل معلومات خود و درك محضر بزرگان و استادان عازم عتبات عاليات، قم و كاشان گرديد و از محضر بزرگاني چون وحيد بهبهاني، سيد مهدي بحرالعلوم، شيخ جعفر كاشفالغطاء، سيد علي طباطبايي صاحب رياض، سيد محسن كاظمي، آخوند ملا محراب گيلاني، ميرزا ابوالقاسم قمي و ملا محمدمهدي نراقي بهره برد. سپس به اصفهان بازگشت و به تدريس علوم الهي پرداخت و شاگردان زيادي تربيت كرد. از اين عالم رباني آثار علمي و اجتماعي ارزشمندي به يادگار مانده است كه ميتوان به اشارات الاصول، الايقاظات و شوارع الهداية الي شرح الكفاية محقق سبزواري اشاره كرد.
ملا محمدابراهيم، مهمترين و نخستين عالم نامدار خاندان كلباسي و سر سلسله اين خاندان به شمار ميآيد. وي در سال 1262ق رحلت كرد.[4]
از خاندان دانشمند كلباسي، شخصيتهاي بزرگ زيادي برخاستهاند؛ از جمله:
آقا محمدمهدي كلباسي (م 1340ق)، صاحب منهاج الهداية و مصابيح الاصول. وي از استوانههاي كمنظير علمي اصفهان بود.
آقا ميرزا ابوالمعالي كلباسي (م 1315ق) از مدرسان نامدار اصفهان كه جمعي از فرزانگان اثرگذار معاصر، همانند آيتالله بروجردي (م 1380ق) از شاگردان آن بزرگوار بودهاند.
آقا ميرزا ابوالهدي كلباسي (م 1356ق) و فرزندش شيخ محمد كلباسي.
آقا ميرزا جمالالدين كلباسي (م 1350ق)، از شاگردان آخوند خراساني.
شيخ ميرزا رضا كلباسي (م 1383ق) از شاگردان شريعت اصفهاني.
شيخ جعفر كلباسي (م 1337ق).
حاج آقا فخرالدين كلباسي (م 1304ق).[5] همه نامبردگان از رجال نامدار خاندان كلباسي در اصفهان، نجف اشرف، تهران و مشهد مقدس بودهاند.
ولادت
در سوم شعبان سال 1323ق، خاندان كلباسي به مناسبت سالروز ميلاد حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) غرق در شادي و سرور بودند كه خبر مسرتبخش تولد اولين فرزند علامه حاج شيخ محمدرضا، شادي اين خاندان را دو چندان ساخت. نام اين مولود پاك و ميمون را محمدحسين گذاردند. محمد حسين دوران كودكي را در فضاي علمي و معنوي خانواده بافضيلت خود پشت سر نهاد و در مدت كوتاهي قرآن و ادبيات عربي و فارسي را به خوبي آموخت. در اوان بلوغ تحصيل علوم الهي را آغاز كرد و كتابهاي معمول و رايج آن زمان را به خوبي فرا گرفت. از استادهاي دوران مقدمات و ادبيات اين روحاني بافضيلت خبري در دست نيست، اما به گفته خود او، شرح لمعه را نزد فقيه كامل، علامه حاج شيخ ميرزا محمدحسن قاضي عسكر اصفهاني (م 1382ق) فرا گرفته است و شايد اولين مربي اين روحاني وارسته، پدر بزرگوارش حاج شيخ محمدرضا كلباسي باشد كه عالمي بسيار متواضع و از جمله عباد و زهّاد زمان خود بود.
او با استعداد سرشار و پشتكار ستودنياش، به فراگيري چند درس و بحث و مطالعه آنها قناعت نكرد، بلكه در دوران تحصيل، شرحي مجزي بر كتاب حادي عشر (كتابي در علم كلام و از دروس حوزههاي علميه است) نگاشت و قدرت و فهم عميق علمي خويش را به اثبات رسانيد.
هجرت به نجف اشرف
شيخ محمدحسين در حوزه اصفهان در كنار تحصيل و پژوهش، به تدريس سطوح پايين نيز اشتغال داشت. وي پس از فراگيري علوم مقدماتي و سطوح در اصفهان، در سال 1340ق در حالي كه فقط 17 سال داشت، براي تكميل معارف اسلامي رهسپار حوزه علميه نجف اشرف شد و در محضر بزرگان و استادان بزرگوار آن شهر مقدس مباني علمي خويش را استوار ساخت. او ابتدا سطوح عالي حوزه را نزد فرزانگان نامدار به پايان رساند و سپس در دروس خارج فقه و اصول و ديگر علوم رايج آيات عظام، حاضر شد. اسامي استادان بزرگوار وي عبارتند از:
- شيخ عبدالحسين رشتي(م 1373ق):[6] وي از شاگردان برجسته آيات عظام ميرزاي شيرازيو ميرزا حبيبالله رشتي و از استادان معروف در سطح عالي حوزه علميه نجف اشرف به شمار ميرفت. بيشتر مراجع و فقهاي نامدار و علماي برجسته بلاد، از شاگردان سطح آن عالم والامقام هستند.[7]
- سيد آقا ابراهيم اصطهباناتي(م 1379ق): سيد ابراهيم مشهور به ميرزا آقا اصطهباناتي، عالم وارسته و مدرس بلندآوازه حوزه نجف اشرف و استاد مراجع و بزرگان نامدار و مدرسان عاليمقام از جمله شيخ محمدحسين كلباسياست. شرح حال اين عالم فاضل در مجموعه گلشن ابرار آمده است.[8]
- سيد ابوتراب خوانساري(م 1346ق): وي از چهرههاي نامدار علمي، عالمي عامل، محققي دقيق، فقيهي اصولي و جامع علوم عقلي و نقلي است كه تسلطش بر علوم گوناگون فقهي، فلسفي، كلامي و... از شهرت خاصي برخوردار بوده است. شيخ محمدحسين كلباسي در علم رجال از اين فقيه رجالي بهرهها برده است.[9]
- شيخ مرتضي طالقاني(م 1363ق): اين عالم عارف و آيت بصيرت، استاد بسياري از شخصيتهاي برجسته علمي و معنوي دوران معاصر بوده است. اين علامه بزرگوار و حكيم عارف، زندگينامه جالبي دارد و در طول عمر شريف خويش شاگردان برجسته و نامداري تربيت كرده است.[10]
- سيد ابوالحسن اصفهاني(م 1365ق)
- شيخ ضياءالدين عراقي(م 1361ق)
- شيخ محمدكاظم شيرازي(م 1367ق):[11] شيخ محمدحسين كلباسيحكمت و فلسفه را نزد اين حكيم نامدار فرا گرفته است.
- علامه شيخ محمدجواد بلاغي(م 1352ق): اين علامه بزرگوار از شخصيتهاي ارزنده حوزه علميه، در سال 1282ق در شهر قديمي نجف اشرفمتولد شد. آل بلاغي، از خاندانهاي اصيل و نجيب و قديمي شهر نجف بودهاند. علامه بلاغي دانش خويش را نزد فرزانگان نامداري چون شيخ محمد طه (م 1323ق)، شيخ محمدحسن مامقاني (م 1323ق)، آخوند خراساني (م 1329ق)، ميرزا حسين محدث نوري (م 1320ق) تكميل كرد و در محفل درس پربار خويش، به تربيت شاگردان بزرگي پرداخت. وي علاوه بر تبحر در فقه و اصول، مهارت و شهرت فراواني در تفسير داشت و شاگردان معروفي را در رشته تفسير قرآن تربيت كرد. اين عالم پركار تأليفات فراواني دارد؛ مهمترين آنها تفسير آلاء الرحمن في تفسير القرآن است كه البته اجل، فرصت اتمام اين اثر گرانبها را نداد. وي در 22 شعبان سال 1352ق در نجف اشرف درگذشت. شيخ محمدحسين كلباسي از شاگردان تفسيري آن علامه فقيد بوده است.[12]
- سيد حسين بادكوبهاي(م 1385ق): اين فقيه فرزانه، سال 1293ق در بادكوبه كه اينك مركز جمهوري آذربايجانو شهر باكوي فعلي است، پا به عرصه حيات نهاد. وي پس از فراگيري دروس مقدماتي نزد استادهاي محلي، عازم تهران شد و دانش خود را نزد فرزانگان تهران، ميرزا هاشم اشكوري گيلاني، ميرزا ابوالحسن جلوه، ميرزا حسن كرمانشاهي تكميل كرد. آنگاه به نجف اشرف رفت و از محضر آخوند خراساني، مامقاني و... بهرهها برد. ايشان استاد مسلم علوم عقلي و نقلي بود و شاگردان معروفي همانند مرحوم كلباسي تربيت كرد. سرانجام در 28 شوال سال 1385ق درگذشت.
- سيد جمالالدين گلپايگاني(م 1377ق): وي از شاگردان حاج آقا رضا همداني، ميرزا محمدتقي شيرازيو ملا علي نهاوندي بود كه پس از رحلت مرحوم نائيني، به تدريس خارج فقه و اصول پرداخت و فرزانگان نامداري از جمله شيخ محمدحسين كلباسي در مكتب وي تربيت يافتهاند. سيد جمال علاوه بر مقامات والاي علمي، در سير و سلوك اليالله و عرفان، يد طولايي داشت و از چهرههاي انقلابي روحاني به شمار ميآيد. وي در جبهههاي جنگ جهت دفاع از سرزمين اسلامي عراق در مقابل تجاوز بيگانگان اروپايي، حضوري فعال داشت و در نهضت مشروطيت نيز نقشآفريني كرد. همچنين در پي مخالفت با عملكرد حكومت ملك فيصل و ديگر عوامل استعمار انگليس در عراق، به ايران تبعيد شد. اين فقيه بابصيرت در سال 1377ق درگذشت و در سرزمين پاك نجف مدفون شد.
- سيد محمدصادق خاتونآبادي(م 1349ق): مرحوم كلباسيپس از ساليان متمادي اقامت در نجف اشرف، سال 1348ق به زادگاهش اصفهان بازگشت و در محضر حاج سيد محمدصادق خاتونآبادي فقه فرا گرفت. در همين ايام، كتابي به نام غرائب و قصار الكلم كرد كه در آن، لغات عربي و كلمات كوتاهي را كه در قرآن كريم و روايات اهل بيت وارد شده، همراه با گوينده و ناقل آن گرد ميآورد.[13]
- شيخ حسين حلّي نجفي(م 1394ق): وي از شاگردان معروف ميرزاي نائينيو آقا ضياء عراقي بود كه علاوه بر توانايي علمي، روح و روان خويش را به زيور پارسايي و فروتني و زهد آراسته بود. با آنكه از مراجع معاصر در مرجعيت كم نداشت، از پذيرفتن رياست و امور شرعي پرهيز ميكرد. او مدرسه سياري بود كه از آموختن و ياد دادن هيچگاه مضايقه نميكرد. در طرح قولهاي مختلف در هر مسئله و بررسي دلايل و جرح و تعديل آنها، مهارت بسزايي داشت و نوآوريهاي فراواني در مباحث فقهي به يادگار گذاشت. شاگردان نامدار فراواني نيز تربيت كرد. دو كتاب اخذ الاجرة علي الواجب و معاملة الدينار بأزيد منه از آثار علمي وي است.[14]
- ميرزا عبدالهادي شيرازي(م 1382ق): وي از مدرسان بزرگ و از مراجع معاصر و از شاگردان نامدار ميرزا محمدتقي شيرازي(پيشواي انقلاب عراق) ملا محمدكاظم شيرازي و شريعت اصفهاني بود. همچنين صاحب كرسي تدريس پربركت در نجف اشرف بود كه موفق شد شاگردان معروفي در مكتب علمي خويش تربيت كند. وي بعد از ارتحال حاج آقا حسين قمي و سيد ابوالحسن اصفهاني، در سال 1365ق زعامت ديني يافت. فتواي آن بزرگوار در مخالفت با حكومت جابرانه كمونيست عراق، عبدالكريم قاسم معروف است.[15]
بازگشت به نجف اشرف
شيخ محمدحسين كلباسي بعد از اقامت كوتاه و پرسود در اصفهان، به نجف اشرف بازگشت و در جوار حرم باصفا و ملكوتي حضرت اميرالمومنين (علیه السلام) مباني علمي خويش را استوار ساخت. او ضمن استفادههاي علمي از محضر آيات عظام، حاج شيخ حسين حلّي (م 1394ق) و ميرزا عبدالهادي شيرازي (م 1382ق)، به تهذيب نفس و سير و سلوك عرفاني پرداخت و از اندوختههاي معنوي عالمان بافضيلت و اخلاقي و عرفاني چون سيد جمالالدين گلپايگاني(م 1377ق) بهرههاي فراوان برد.
اقامت در سرزمين نور
ايشان در سال 1360ق و در 37 سالگي، جهت زيارت خانه خدا و مزار شريف رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) عازم سرزمين پاك و مقدس مكه مكرمه و مدينه منوره شد و مدت چهارده ماه در آن سرزمين مقيم گرديد. در اين مدت، ضمن بهرهمندي از فضاي ملكوتي و معنوي اين دو شهر مقدس، از كتابخانههاي بزرگ و منابع غني علمي آنجا ديدن كرد و به پژوهش گسترده علمي در موضوعات گوناگون پرداخت. سرانجام با كولهباري از معنويت و عبوديت به نجف اشرف بازگشت و مشغول تدريس و تأليف گرديد.
اقامت در قم
وي پس از 35 سال اقامت در نجف اشرف، دچار بيماري شد و براي درمان به ايران آمد. پس از بهبودي نسبي، پزشكان تهران او را از بازگشت به اعتاب مقدسه بازداشتند. برخلاف ميل باطني خود مجبور به اقامت در ايران شد و در قم رحل اقامت افكند و تا پايان عمر شريفش به تدريس و تحقيق پرداخت.
ويژگيهاي اخلاقي
علامه آقا بزرگ تهراني، شيخ محمدحسين كلباسي را به عنوان دانشمندي فرزانه، عالمي جليلالقدر و فاضلي پارسا ستوده است. همه افرادي كه با او معاشرت داشتند، به اخلاق نيكو، تواضع فراوان و پايبندي ايشان به آداب و سنن اسلامي در سرتاسر زندگي، گواهي دادهاند و از آن همه تقيد به آداب معاشرت و تلاش كمنظير در پژوهش در شگفت بودند.[16] از جمله سيد عبدالعزيز طباطبايي، پژوهشگر برجسته و نامدار شيعه، همواره از آن همه تلاش و تحقيق ايشان در آن كهولت سن، ابراز شگفتي ميكرد.
شيخ محمد شريف رازي، از تذكرهنويسان معروف معاصر، درباره جايگاه اجتماعي و ديني و خصوصيات اخلاقي وي مينويسد: حجت الاسلام و المسلمين آيتالله حاج شيخ حسين كلباسي، از علماي اعلام و فقهاي كرام حوزه، عالمي عادل و فاضلي كامل و فقيهي زاهد، واجد عنوان حسب و نسب و داراي مقام علم و عمل، صاحب ملكات فاضله و صفات حميده و از بيت علم و فضيلت است. عموي والد ايشان، استادِ آيتالله العظمي بروجردي بود... براي معالجه به ايران آمد و بعد از مدتي در قم رحل اقامت افكنده و به تدريس اشتغال دارند....[17]
مرحوم كلباسي همانند اجداد بزرگوارش، در برآوردن نيازهاي مردم، دستگيري از محرومان و اعمال خير پرتلاش بود و در اين زمينه از آبرو و علمي كه خداوند به او ارزاني كرده بود، نيز دريغ نميكرد. خانه او مأمن محرومان و نيازمندان بود.
عشق به خاندان پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
شيخ محمدحسين كلباسي عشق و علاقه وافري به اهلبيت عصمت و طهارت (علیهم السلام) ابراز ميداشت و با همه اشتغالات علمي، از شركت در مجالس عزاداري حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) غفلت نميكرد. به ويژه در جلسات هفتگي عصرهاي جمعه در منزل علامه فقيد و كتابشناس مشهور و محقق توانا، حاج سيد عبدالعزيز طباطبايي يزدي، حضور مييافت و ضمن بهرهمندي از فضاي معنوي، از گفتوگوهاي علمي اين محفل استقبال ميكرد.
عنايت ويژه
يكي از فضلاي معاصر مينويسد:
هر ساله در ايام ربيع، براي زيارت حرم باصفاي حضرت علي بن باقر (علیه السلام) واقع در مشهد اردهال مشرف ميشوم و عنايات فراواني را از حرم باصفاي آن امامزاده عظيمالشأن مشاهده كردهام؛ از جمله سالي در حرم آن حضرت حديث نفس ميكردم كه اي فرزند باكرامت امام باقر (علیه السلام) ، با عنايت شما فلاني به حج مشرف شد و به فلاني فرزند عنايت كردي، عنايتي هم به ما فرما تا به زيارت حضرت زينب مشرف شوم. شب ديروقت بود كه به قم بازگشتم. گفتند: مرحوم كلباسي زنگ زده است. چون نزديك نيمهشب بود، من زنگ نزدم. صبح بعد از نماز، ايشان زنگ زدند و فرمودند: استخاره كنيد، اگر خوب باشد همسفر سوريه باشيم. عرض كردم: من بدون استخاره در خدمت شما هستم. از خانواده پرسيدم: ايشان ديروز چه ساعتي زنگ زده بود؟ گفتند: ساعت شش بعد از ظهر. معلوم شد هنگامي كه من دست در ضريح آن بزرگوار داشته، با خود حديث نفس ميكردم، به قلب ايشان افتاده كه اين افتخار را به اينجانب ارزاني دارند. هنگامي كه خدمتشان رسيدم، معلوم شد كه ايشان سالها قبل از تشرف به سوريه ثبتنام كرده، دو فيش به نام خود و به نام فرزند عزيزشان تهيه [كرده بودند]. آقازادهشان به جهت معالجه يكي از اعضاي خانواده، امكان تشرف نداشته، در نظر گرفتهاند كه حقير به جاي ايشان در خدمت والد معظم ايشان باشم. همان روز به تهران رفته، جايگزيني را انجام داده، در همان هفته به سوريه مشرف شدم. در طول دو هفتهاي كه در دمشق در محضر آن عزيز بودم، شبها به حرم مطهر حضرت زينب مشرف ميشديم و نماز صبح را در حرم سفير سه ساله امام حسين (علیه السلام) ميخوانديم. بعد از زيارت، به هتل بازگشته و صبحانه را صرف نموده، از هتل بيرون ميآمديم، به كتابخانه «ظاهريه» و يا «مكتبة الاسد» ميرفتيم.
يك روز از هتل خارج و با بارش شديد باران مواجه شديم. بدون اعتنا به باران، مسير هتل تا ايستگاه اتوبوس را كه در حدود يك كيلومتر بود پيموديم. وقتي سوار اتوبوس شديم، همه لباسهاي ما خيس شده بود؛ چنانكه آن مسير طولاني را سر پا ايستاديم. چون به «مكتبة الاسد» رسيديم، معلوم شد كه آن روز يكي از روزهاي محلي سوريه بوده و مردم به عنوان پشتيباني از حافظ اسد راهپيمايي دارند و كتابخانه تعطيل است. با همان وضع برگشتيم. بارش هنوز ادامه داشت. هنگامي كه به هتل رسيديم، پيرمرد از نفس افتاده بود. گفتم: آقا خيلي صدمه خورديد. فرمود: نه، هرگز... اگر ميدانستي كه خداوند براي همين رفتن و دست خالي برگشتن ما چقدر پاداش خواهد داد، هرگز اين جمله را بر زبان جاري نميكردي. پس از ساليان متمادي هنوز آن نگاه نافذ، قيافه مصمم، چهرهي پرصلابت، تعبير شيوا، لحن گيرا و بيان رساي برخاسته از ايمان قوي و عقيده استوار آن مرد خدا را فراموش نكردهام.[18]
صدقه جاريه
يكي از باقيات الصالحات شيخ محمدحسين كلباسي، احيا كردن آثار گذشتگان و چاپ و نشر آنها بود. وي در اين آثار گرانبها و نفيس، نام و نشاني از خود ثبت نميكرد؛ زيرا معتقد بود كه كرامالكاتبين، آنها را در نامه اعمالش ثبت كردهاند و ديگر نيازي نيست كه در روي جلد، پيشگفتار يا پايان كتاب نام خود را بياورد. يكي از صدقات جاريه وي، تهيه، تحقيق، چاپ و نشر كتاب بسيار ارزشمند عقد الدرر في اخبار المنتظر از يوسف بن يحيي بن علي بن عبدالعزيز مقدسي سلمي شافعي (م 685ق) است. شيخ محمدحسين كلباسي براي به دست آوردن نسخههاي خطي اين كتاب، در سال 1356ش به كشور آلمان سفر كرد و از كتابخانه سلطنتي برلين غربي، ميكرو فيلم آن را تهيه و متن كامل را استنساخ كرد. سپس به مصر رفت و به مدت شش ماه با تحمل مشكلات غربت و هزينههاي سرسامآور، ديگر نسخههاي آن را از كتابخانه معهد المخطوطات العربية تهيه و مقابله كرد. همچنين يكي از پژوهشگران مشهور الازهر، به نام دكتر عبدالفتاح محمد حلو را واداشت كه اين كتاب را تحقيق كند.[19] پس از حروفچيني و تصحيح اغلاط چاپي، اجازه نشر آن را از اداره نظارت بر چاپ قاهره گرفت و در مكتبة عالم الفكر قاهره آن را چاپ و منتشر كرد. او فقط يك نسخه از اين اثر را با خود به ميهن اسلامي آورد و در هيچ موردي نام خود را مطرح نكرد. ايشان، اثر ياد شده را به عنوان صدقه جاريه در دفتر حضرت بقية الله الاعظم ارواحنا فداه به ثبت رسانيده است.
چاپ اول اين كتاب در سال 1399ق در 468 صفحه وزيري در قاهره؛ چاپ دوم آن به صورت افست در سال 1400ق در تهران؛ چاپ سوم در سال 1403ق در بيروت؛ چاپ چهارم در همان سال به همت دانشگاه ابن سعود در رياض؛ چاپ پنجم درسال 1405 در مكتبة المنار زرقا در اردن، و چاپ ششم آن در سال 1416ق در انتشارات مسجد مقدس جمكران در قم صورت گرفته است.[20]
سه چاپ نخستين با تحقيقات دكتر عبدالفتاح محمد حلو، چاپ چهارم و پنجم آن با تحقيقات استاد مهيب صالح عبدالرحمن اردني به عنوان رساله دكترا، و چاپ ششم آن با تعليقات استاد نظري منفرد، با حذف همه فهرستهاي فني به طبع رسيده است.
تلاش علمي
آن عالم وارسته در سال 1378ق (1338ش) به قم مهاجرت كرد و در اندك مدتي، حلقه درس خارج فقه و اصول او مجمع بسياري از دوستداران دانش و فضل شد. او در كنار تدريس و تحقيق، براي دستيابي به حقايق تاريخي و علمي، رنج سفر به كتابخانههاي بزرگ و معتبر جهاني را بر خود ميخريد. خود نيز داراي كتابخانهاي نفيس، حاوي نسخههاي فراوان خطّي گردآوريشده از سراسر جهان بود. مركز ميكرو فيلم نور ايران ـ هند، در مقدمه فهرست ميكرو فيلم نسخههاي خطّي فارسي و عربي خود، در بزرگداشت اقدام عملي آن مرحوم چنين ميآورد:
اهداي اين مجموعه گرانقدر كه شناسنامه مهمي از تلاش علمي عالمان بزرگ اسلامي در طول قرنهاي متمادي است به روح پرفتوح شيخ محمد حسين كلباسي، بزرگ مردي كه تمام عمر شريفش در گوشه گمنامي در تلاش براي احياي آثار ناشناخته انديشمندان بزرگ اسلامي سپري گشت، تقديم ميگردد.[21]
كمالات اخلاقي
شيخ محمدحسين كلباسي علم و اخلاق و معنويت را از دودمان نامدار خويش به ارث برده بود. وي مردي خوشاخلاق و مقيد به آداب اخلاقي بود، اهل سير و سلوك و اوراد و ادعيه، دائم الذكر و حافظ بسياري از سورههاي قرآن و دعا. روحاني وارسته و زاهدي بود كه به ماديات و زخارف دنيوي علاقه نداشت. وجودش به نور تقوا و تهذيب نفس آراسته شده بود. ياد خدا آرامبخش روح و روان او، و معارف اهل بيت: زينتبخش نهانخانه وجودش گشته بود. بسياري به او مراجعه ميكردند و كتابهاي وي را براي مطالعه امانت ميگرفتند و او خودداري نميكرد؛ به طوري كه به همين شيوه دو نسخه خطي از بهترين كتابهايش را از دست داد. فرزند بزرگوارش در اين باره ميگويد: يكي از اهل علم براي دريافت يكي از كتابهاي پدرم به ايشان مراجعه كرد و پدر هم كتاب را دادند. اما بعد از چندي برگشت و گفت: آقا در سفر عتبات عاليات كه كتاب را براي مطالعه آثابرده بودم، آن را گم كردم. يا ببخشيد يا غرامتش را بگيريد. پدرم با نرميگفت: كتابي كه به خط مؤلف آن بوده قيمت ندارد، اما شما در حفظ امانت دقت نكردهايد... . پس از چند سال از اين ماجرا، وقتي از حرم به منزل ميآمدم ديدم آن بنده خدا فوت كرده است. زود به خانه آمدم و خبر را به پدرم دادم و گفتم: آقا! ايشان امروز مرده است. او را حلال كن. ايشان قبول كرد و شب اول قبر هم براي آن بنده خدا نماز وحشت خواند.[22]
آثار علمي گرانبها
شيخ محمدحسين كلباسي عالمي پركار بود كه براي رشد و تعالي ديني از همان دوران تحصيل دست به قلم برد و آثار علمي گوناگوني را عرضه كرد. اين آثار عبارتند از:
- غريب الحديث.
- غريب القرآندر چند جلد كه به دستهبندي موضوعي لغات قرآن كريم اختصاص دارد.
- فضايل اهل بيت (علیهم السلام)
- بشري الطالبين في الأدعية و الختومات و بعض العلوم الغريبة.
- غرائب و قصار الكلم من الكتاب و السنة
- شرحي بر كفاية الاصول آخوند خراساني
- شرحي بر عروة الوثقي
- تقريرات درس مرحوم آقا ضياءالدين عراقي: يك دوره كامل اصول است كه با مقدمه فرزندش، با عنوان وسيلة الوصول الي حقائق الاصول به همت انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قمبه چاپ رسيده است.
- تقريرات درس فقه و اصول آيتالله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني
- تقريرات درس فقه آيتالله ميرزا عبدالهادي شيرازي
- شرح مزجي بر باب حادي عشر
- تحقيق دهها نسخه خطي از علماي عامه، به ويژه درباره حضرت مهديـ عجلالله تعالي فرجه الشريف ـ كه بيشتر اين آثار گرانبها و ارزشمند به صورت مخطوط در كتابخانه آن فقيد سعيد به يادگار مانده است. بنابر اظهارات فرزند برومندش، حجتالاسلام و المسلمين شيخ محمدعلي نجفي كلباسي، بعضي از اين كتابها را آشنايان به صورت امانت برده و پس از ساليان دراز هنوز تحويل ندادهاند كه بيم تضييع آنها ميرود.[23]
بنابراين آن مرحوم تا توان داشت از پا ننشست و در ترويج مذهب و دفاع از آيين تشيع از هيچ تلاشي كوتاهي نكرد و با آن كهولت سن به كشورهاي مختلف سفر ميكرد و همه ساعات روز را در بخش مخطوطات كتابخانهها، به بررسي نسخههاي خطي ميپرداخت.
رحلت غمانگيز
شيخ محمدحسين كلباسي پس از 95 سال تلاش، تحصيل، تحقيق، تأليف، تدريس، خدمت به خلق، دفاع از مكتب جعفري، تربيت شاگردان فداكار و نشر آثار گذشتگان، در روز دوشنبه، 9 رجب المرجب سال 1418ق (19 آبان 1376ش) دعوت حق را لبيك گفت. پيكر پاكش بعد از تشييع باشكوه و اقامه نماز توسط حضرت آيتالله العظمي بهجت(ره)، در يكي از حجرههاي قسمت شرقي صحن بزرگ حرم مطهر حضرت معصومه، نزديك مقبره شيخ فضلالله نوري به خاك سپرده شد.
فرزندان
آقا محمود نجفي كلباسي و حجتالاسلام شيخ محمدعلي نجفي كلباسي كه كارهاي علمي پدرش را سر و سامان داده، آثار علمي ايشان را به چاپ ميرساند، يادگاران آن مرحوم هستند.