شاگردان
همانگونه که اشاره گردید فشارهاى سیاسى حاکم بر ایران قبل از صفویه براى علمایى چون سید غیاث الدین، بسیار مشکل آفرین بود و این روند موجب گردید زندگى، اندیشه و کارنامه آموزشى این مفسر ژرف اندیش در هاله اى از گمنامى باقى بماند و از وضع شاگردان وى اطلاع کامل و کافى به دست نیاید.
این در حالى است که بنابر نقل مورخان شاگردان متعددى از محضرش بهره برده اند[12].در ذیل بر حسب برخى قرائن تاریخى و کاوش در منابع رجالى و فهرست ها، تعدادى از تربیت یافتگان مکتبش را معرفى مى کنیم:
1 - فخر الدین على بن حسن زوارى: وى بر حسب آنچه در برخى آثارش ذکر کرده از محضر سید گازر استفاده هاى زیادى کرده و به تشویق وى به نگارش تفسیر ترجمة الخواص و تألیف آثارى در حدیث و تاریخ اهل بیت روى آورده است[13].
2 - ملا حافظ زوارى: فاضل عالم و از بزرگان فقها به شمار مى رفت که پس از استفاده از درس سید گازر در اصفهان از محضر درسى على بن عبدالعال کرکى محقق ثانى، بهره برد و به تالیفاتى دست زده، مولف ریاض العلما مى نویسد:
«به اثرى از او دست نیافتم، ولى وى منسوب به زواره واقع بین اصفهان ویزد است که من این آبادى را دیده ام.[14]»
3 - میرصبرى زواره اى: میر روزبهان صبرى از فاضلان و شاعران غزل سراى عصر شاه طهماسب است که پس از فراگیرى تحصیلات مقدماتى در زواره، به اصفهان رفت. او در دانشهاى متعددى از قبیل تفسیر، فقه و کلام مهارت داشت و خط رانیکو مى نوشت و قرآن را خوش مى خواند، مدتى در مسجد جامع اصفهان ضمن آموزش چگونگى تلاوت قرآن برخى نکات تفسیرى و کلامى را طبق عقاید شیعه براى علاقه مندان بازگو مى کرد.
در غزلهاى او عرفان اسلامى موج مى زند[15].
شعله شوق تو مى سوزاند دل دیوانه را *** شمع مى داند که چون درمان کند پروانه را
اى اجل چندان امانم ده که یک باردگر *** از فروغ وصل روشن سازم این ویرانه را
4 - مسعود بن حیدر حسینى زوارى: از خوشنویسان در خط نسخ و نستعلیق قرن دهم هجرى و ادیب دانشور معاصر شاه طهماسب صفوى است که کتاب کنزالعرفان فى فقه القرآن فاضل مقدار سیورى حلى را به خط زیباى خود نوشته.
5 - کمال الدین حسین زواره اى: فرزند سید احمد و از خوشنویسان خط نسخ در قرن دهم هجرى است، از آثار خطى او مجموعه اى است در کتابخانه مجلس شوراى اسلامى که آن را در سال 974ق هنگام مسافرت به عربستان و آفریقاى شرقى با خط زیباى خود استساخ کرد.[16]
6 - شاه على زواره اى: شاه على فرزند عمادالدین بن شاه على زواره اى از ادبیان، دانشوران و هنرمندان قرن دهم هجرى است.از آثار خطى او که هنر و ذوق خوشنویسى او را به اثبات مى رساند، استنساخ کتاب ارشاد الاذهان الى احکام الایمان از علامه حلى است.
7 ـ ملا جلال سپهرى زواره اى: شاعرى است دانشور و ادیبى عارف از قرن دهم هجرى که در برخى تذکره ها از قبیل یدبیضا، آفتاب عالم تاب، نگارستان سخن و روز روش با میرزا بیک سپهرى برادر زاده خواجه جهان اشتباه شده و هر دو شاعر را با عنوان سپهرى زواره اى معرفى کرده اند.
تقى الدین کاشانى او را شاعرى زواره اى معرفى کرده که گاهى در کاشان و در مواقعى در اصفهان مى زیست، طبع روان داشت که با اخلاق نیکو و سیرت پسندیده ترکیب نموده و با این ویژگى نزد معاصران مشهور گردیده بود. وى مى افزاید این ادیب گرانمایه در فنون شعرى و دقایق و حقایق آن بین اقران نظیر نداشت. این سروده از اوست.
کام اغیار چو شیرین به شکر خند کنى *** تلخکامان غمت را به چه خرسند کنى
طرح یارى مکن اى دوست میان من و غیر *** این دو سر رشته یکى نیست که پیوند کنى
اى سپهرى تو و صبر از رخ جانان، هیهات *** مگر این کار به توفیق خداوند کنى
8 ـ مولانا محمد مرشدى:برادر مولانا جلال سپهرى است: تذکره نویسان او را مردى کم سخن، صاحب حال و عارف معرفى کرده اند و افزوده اند: در اکثر علوم متداول عصر خویش مهارتهایى داشت و دانشهاى غریبه را خوب مى دانست. به دلیل فضایل اخلاقى و پرداختن به امور عبادى و سرودن اشعارى شیوا اعم از غزل، قصیده و رباعى مردم به وى ارادت و علاقه دارند.
مرقد وى بنا به نقل برخى مورّخان در محله یادگیر زواره و نیز طبق پاره اى اقوال در خیابان اصلى روبرو مدرسه راهنمایى است. سرورده اى از او چنین است:
یک دهم بى درد دل، بى دیده تر نگذرد *** نگذرد یک شب که آب چشمم از سر نگذرد
تا ز پیش چشم من پنهان شد آن خورشید رو *** کم شبى باشد که آه من زاختر نگذرد
بردر اهل از دستخاک شو چون مرشدى *** هر که داند قدر عشق از خاک این در نگذرد[17]