مبارزات سیاسى
هر چند استاد مصباح در زمینه فعالیّت هاى فرهنگى و پژوهش هاى قرآنى و فلسفى شهرت دارد، امّا او یکى از فعّالان در عرصه مبارزات سیاسى با رژیم استبدادى پهلوى نیز بوده است.
یکى از مصادیق مبارزه سیاسى استاد، همکارى وى با نشریّه سرّى و انقلابى «بعثت»[7]بود. این نشریّه، با همکارى و به قلم آیت الله سیّد على خامنه اى، هاشمى رفسنجانى، على حجّتى کرمانى، سیّد هادى خسروشاهى، سید محمود دعائى، ربّانى شیرازى و... منتشر مى شد.
استاد مصباح، علاوه بر شرکت فعّال در جلسات بحث و تبادل اندیشه، براى تنظیم مباحث نشریّه بعثت خود نیز گاهى مطالبى در آن مى نوشت.[8]
یکى دیگر از مصادیق مبارزه سیاسى مصباح، نشریّه «انتقام» است. براى انتشار این نشریّه، با کمک حجت الاسلام هاشمى رفسنجانى، یک دستگاه چاپ و تکثیر تهیّه شد و انتشار انتقام، با مدیریّت و مسئولیّت استاد مصباح آغاز گردید. بر اساس گواهى حجت الاسلام سیّد هادى خسرو شاهى «در واقع، استاد مصباح، همه کارهاى نشریّه انتقام، از تهیّه و نوشتن مقالات و اخبار گرفته تا تایپ و چاپ و حتّى بسته بندى و توزیع را خود به تنهایى انجام مى داد.»[9] نشریّه انتقام که دومین نشریّه مخفى و انقلابى دانشجویان حوزه علمیه قم بود، در تاریخ 15 شعبان 1384 ق. برابر با 29 آذر 1343 ش. با الهام از آیه «والله عزیزٌ ذُوانتقام»[10]منتشر گردید و در مجموع هشت شماره از آن به دست مردم رسید و تا 15 مهر 1344 ش. برابر با 7 جمادى الآخر 1358 ق. انتشار آن ادامه یافت.
در نشریّه انتقام، بخشى اختصاص به اخبار مبارزه و انقلاب داشت و بخش دیگرى مربوط به تحلیل هاى سیاسى بودامّا تأکید بیشتر استاد مصباح بر «مسائل اسلام و روحانیت و مبارزه ایدئولوژیک» متمرکز شده بود. او مى کوشید تا ایدئولوژى انقلابى را از قرآن و روایات استنباط و استخراج کند تا مردم بدانند که اگر مى خواهیم با طاغوت مبارزه کنیم، نیازى به ایدئولوژى بیگانه نداریم. این مسئله، در آن دوره، بسیار مهّم و سرنوشت ساز بودزیرا در آن زمان، چنین تبلیغ شده بود که مارکسیسم، علم مبارزه است و براى انقلاب و مبارزه سیاسى، باید مارکسیست شد!
در آن زمان، افراد معدودى مانند شهید دکتر بهشتى، آیت الله ربانى شیرازى و حجت الاسلام هاشمى رفسنجانى از فعالیّت استاد مصباح براى انتشار نشریّه انتقام اطّلاع داشتندزیرا شرائط خفقان بار آن دوره، لازمه اش احتیاط و تقیّه بود. توزیع نشریّه انتقام را در تهران، هیئت هاى مؤتلفه بر عهده داشتند.
استاد مصباح، در اوّلین شماره مجله انتقام،[11]چنین نوشت:
«... به نام خداى بزرگ و به اتّکاء وعده هاى خلف ناپذیر و به امید عنایات ویژه حضرت ولى عصر ارواحنا فداه به پیروى از منویّات مقدّسه نایبان آن حضرت، مراجع مجاهد شیعه، انتقام را در روز طلوع خورشید عدالت و مظهر انتقام حضرت احدّیت، یعنى ولادت با سعادت منتقم حقیقى، مهدى منتظر (عج) آغاز مى کنیم... هدف ما، روشن کردن افکار تخدیر شده، بیدار نمودن عواطف مذهبى خفته،... بیان احکام سیاسى و دفاعى اسلام، دفع شبهات و وساوس شیطانى... بسیج همگان با سلاح ایدئولوژیک ایمان در یک جهاد پى گیر و خستگى ناپذیر علیه استعمار و استبداد، به سوى یک هدف مقدّس، یعنى استقلال و حاکمیت ملّت شریف ایران در سایه تعالیم حیات بخش اسلام است... اى توده هاى رنجدیده و استعمار زده! روشنفکران! دانشجویان! آزادى خواهان! کارگران! دهقانان! رنجبران!... گمشده خود را تنها در پرتو تعالیم نورانى اسلام بجویید و به منظور برقرارى حکومت اسلامى آزاد، همه با هم، در راه یک جهاد مقدّس و خستگى ناپذیر علیه استعمار و استبداد، متّحد شوید... اَلا إنَّ نَصرَ الله قریبٌ.»[12]
حجت الاسلام سیّد محمود دعایى در این باره، چنین نوشته است:
«... پس از تبعید امام، در کنار درس هاى حوزه، فعالیّت هاى مبارزاتى هم داشتیم. این فعالیّت ها، عمدتاً زیر نظر هسته اى بود به سرپرستى آیت الله ربانى شیرازى، حجت الاسلام و المسلمین آقاى هاشمى رفسنجانى و آقاى مصباح یزدى و تنى چند از بزرگان. از جمله فعالیّت هاى این هسته، در آن زمان، انتشار نشریه اى سیاسى ـ فرهنگى بود به نام بعثت... نشریّه، با پشت کار دوستان منتشر مى شد تا این که مسئله کاپیتولاسیون و مسائل بعدى پیش آمد. اختلاف بین امام و شریعتمدارى[13]باعث شد که دوستان همکار در نشریّه در دو جبهه فکرى قرار گیرند. طبعاً این اختلاف، مانع از ادامه کار شدبه صورتى که به توقّف نشریّه انجامید. از آن پس دوستانى که فعالیّت هاى خط امامى داشتند، سازمان دهى نشریّه اى به نام انتقام را به عهده گرفتند. این عدّه به صورت هیئت هاى مؤتلفه متشکّل شده بودند. نشریّه انتقام، نشریه اى وزین و صد در صد خطّ امامى بود.»[14]
استاد مصباح، نشریّه انتقام را نیمه شب ها به خانه روحانیون و طلاّب متعهّد مى انداخت و تعدادى را مخفیانه در مدارس و حجره ها مى گذاشت و تعدادى را در جعبه شیرینى و گز و کفش و... جاسازى مى کرد و به شهرستان ها براى افراد مورد اعتماد مى فرستاد. این نشریّه، با واسطه هایى براى رادیوهاى خارجى نیز فرستاده مى شد و آنها مطالب آن را نقل مى کردند.
استاد مصباح، در دوره مبارزه با استبداد و طاغوت، نامه ها و اعلامیه هاى بسیارى تهیّه و امضا کرد که از میان آنها، متن کامل 18 نامه و اعلامیه، موجود است.[15] برخى از این نامه ها و اعلامیه ها عبارتند از:
1. نامه جمعى از فضلا و مدرسان حوزه علمیه قم به هیئت دولت، در اعتراض به بازداشت امام خمینى و گروهى از علماى اعلام (مورخ 8/7/1342ش.).
2. تلگرام به دولت منصور در اعتراض به ادامه حبس امام و علماى اسلام (اسفند 1342ش.).
3. نامه به آیت الله میلانى و کسب تکلیف درباره چگونگى ترویج اندیشه هاى امام خمینى (11/10/1342ش.).
4. نامه اعتراض آمیز به هویدا، درباره حمله مأموران رژیم شاه به حرم مطهّر حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام) و تقاضاى آزادى امام خمینى و الغاى تصویب نامه هاى ضد اسلامى (15/1/1344ش.).
5. نامه به امام خمینى به دنبال انتقال وى از ترکیه به نجف (30/8/1344ش.).
6. نامه به مراجع ایران و عراق، در باره بازداشت جمعى از فضلاى حوزه علمیه قم به وسیله رژیم شاه (فروردین 1345 ش.).
7. تلگرام مدرسان حوزه علمیه قم به امام خمینى در نجف، بعد از ارتحال آیت الله حکیم و تأیید رهبرى امام خمینى (14/3/1349ش.).
8. اعلامیه در محکومیّت اعمال مأموران رژیم شاه در واقعه نوزده دى (22/10/1356ش.).
9. نامه به شهید آیت الله صدوقى درباره فجایع یزد (16/1/1357ش.).
10. اعلامیه اى خطاب به مردم دنیا در اعتراض به واقعه 19 دى و توهین به امام خمینى در روزنامه اطلاعات (25/1/1357ش.)
11. تلگرام به رئیس جمهور فرانسه و سفارش به حفظ احترام امام خمینى در هنگام اقامت امام در نوفل لوشاتو (18/9/1357ش.).