متوفاى 1301 ش
عنوان مقاله: فقیه فرزانه
نویسنده: عبدالله موحدى
ولادت
حبیب الله شریف کاشانى در سال 1262 ق دیده به جهان گشود([1])
پدرش آیت الله ملا على مدد ساوجى در ساوه متولد شد و بخش عظیمى از تحصیلات خود را در قزوین و سپس کاشان گذراند در ایام جوانى به درجه اجتهاد رسید و سپس در سال 1266 ق از کاشان به ساوه مراجعت کرد و تا پایان عمر روشنى بخش مردمان آن دیار گردید
مادر ملا حبیب الله، دختر میرزا حبیب الله (معروف به میرزا باباى حسینى نطنزى) بود
تحصیل
حبیب الله پس از رحلت پدرش (1270 ق) در زادگاهش کاشان تحت سرپرستى آیت الله سید حسین کاشانى (متوفاى 1296 ق) به تحصیل علوم حوزوى همت گماشت
آن نوجوان یتیم، در پرتو تلاش و استعداد خدادادى اش و دقت و مراقبت استادش، در مدت ده سال مدارج عالى تحصیل را پشت سر نهاد و در شانزده سالگى گواهى نقل روایت و سپس در هیجده سالگى از استادش، گواهى اجتهاد دریافت کرد
آیت الله سید حسین کاشانى که از شاگردان پدر بزرگوار ملا حبیب الله بود، نقشى بسزا در تربیت علمى و نیز امور زندگى ملا حبیب الله داشت وى در گواهى اجتهادى که براى ملا حبیب الله نوشته چنین آورده است :
« فرزند روحانى من، عالم ربانى و عامل صمدانى، استاد زبردست، دانشمند و فقیه کامل، رستگار و رهرو راه سعادت مؤید به تأیید خداوند بى نیاز، حبیب الله فرزند مرحوم مغفور علامه زمان على مدد که پروردگارش رحمت کناد، در بسیارى از اوقات بحث و تحقیق در علوم با من بوده و بسیارى از مباحث اصول و فقه را نزد من خوانده و بسیارى از مطالب علم کلام و علوم وابسته را از من فرا گرفته و حمد خدا را که عالم فاضل و فقیه کامل و جامع کلیه شرایط فتوا گردیده و به درجه اجتهاد نایل شده و مراتب علم و عمل، عدالت و سداد را حایز گردیده است»([2])
ملا حبیب الله درباره استادش آورده است:
« تـمامى این زحماتى که او (سـید حـسین کاشـانى) برایم متحـمل شـد به این سـبب بود که مى خـواست حـق شاگردى پدرم را ادا کرده باشد »([3])
ملا حبیب الله در دوران حیات پربار خویش، براى خوشه چینى از محضر بزرگان و کسب علم و ادب از هیچ کوششى دریغ نکرد او با مسافرت به اصفهان از محضر آیت الله میرزا محمد مهدى کلباسى([4]) استفاده فراوان برد
وى در سالهاى اولیه تحصیل به تهران مسافرت و در خدمت استادان زیر کسب دانش کرد :
1 آیت الله حاج سید حسین کاشانى (متوفاى 1296 ق): مهمترین و بزرگترین استاد ملا حبیب الله بود که از زمان طفولیت در کاشان سرپرستى وى را به عهده داشت و پس از مهاجرت به تهران نیز، همچنان به تربیت علمى و دینى او پرداخت([5])
2 آیت الله میر محمد على کاشانى (متوفاى 1294 ق): او علاوه بر استادى، پدر همسر ملا حبیب الله بود([6])
3 شیخ محمد اصفهانى([7])
4 حاج ملا هادى مدرس تهرانى(متوفاى 1295 ق)
5 ملا عبدالهادى تهرانى([8])
6 میرزا محمد اندرمانى([9])
7 حاج میرزا ابوالقاسم تهرانى «کلانتر» (1236 - 1290 ق)([10])
در جستجوى خورشید
این مجتهد شریف و ستاره پرفروغ کاشان، دو سال پس از دریافت اجازه اجتهاد، در سال 1281 ق براى آستان بوسى امامان معصوم (علیهم السلام)و نیز استفاده از محضر دانشمند پرآوازه شیعه - شیخ مرتضى انصارى - به سوى عراق حرکت کرد او پس از رسیدن به کربلا، خبر جانگداز رحلت شیخ انصارى را شنید و در ماتم فرو رفت
ستاره شریف کاشان با اقامت در کربلا، به محضر فقیه معروف آن دیار آیت الله مولى محمد حسین معروف به فاضل اردکانى شتافته، از خرمن فضایل او بهره مى جوید([11])
پس از چندى به نجف اشرف رفته، سر بر آستان کوى دوست امیر مؤمنان سایید و از آنجا به ایران بازگشت ملا حبیب الله پس از رسیدن به کاشان، مجذوب آوازه علمى یکى از دانشوران گلپایگان گردید و به سوى او شتافت وى در این باره مى گوید :
«پس از مدتى درنگ تصمیم گرفتم به خدمت سرور بزرگوار، فاضل صمدانى، مرحوم ملا زین العابدین گلپایگانى برسم چون به حضور وى رسیدم او را (در اثر بیمارى) بسیار گوشه گیر یافتم به حدى که از خانه بیرون نمى آمد و درس و بحث و قیل و قال مدرسه را رها کرده و دچار ناراحتى و ضعف چشم گردیده بود به همین علت نتوانستم از محضر وى استفاده درسى ببرم لیکن فواید گرانقدرى از تشرف به حضورش نصیب من شد او مرا سفارش کرد که با دنیاطلبان ترک مراوده کنم دل را به یاد خدا مشغول دارم و خود را از عوامل مشغول کننده این جهان دور سازم و من تمامى وصایاى او را پذیرفتم و آویزه گوش خود ساختم و تا امروز بر آن هستم »([12])
آیت الله شریف کاشانى پس از استقرار در کاشان، به رغم مشکلات موجود در آن عصر و نبود امکانات اولیه مورد نیاز، به تألیف، تدوین و تکمیل تحقیقات خود پرداخت
او همزمان با فعالیتهاى نگارشى، از تدریس دانش پژوهان حوزه و ارشاد و هدایت دین باوران کاشانى غافل نبوده، در مسند عظیم مرجعیت، به انجام وظایف شرعى خویش اشتغال داشت
مسجد قدیمى «میرزا مقیم» که امروزه به نام «مسجد ملا حبیب الله شریف» معروف است یادآور تلاشهاى خالصانه او و ناله هاى شبانه آن عارف وارسته است
وارسته شایسته
حبیب شریف حق، در دوران زندگى نیکویش از خود فارغ شد و نعمتها و زرق و برقهاى فریبنده دنیا را به کنار نهاد و در فضایى از زهد و وارستگى، به شیوه شیواى بزرگان اقتدا کرد و با وجود فراهم شدن امکانات مالى، در قله رفیع پارسایى قدم نهاد
وصیت نامه آن فقیه گرانمایه بهترین سند گویاى این مطلب است اینک قسمتهایى از آن وصیت نامه را مرور مى کنیم
« اما آنچه ندارم پس لایُعد و لایُحصى (بى حد و اندازه) است چه در دنیا مالى فراهم نکرده ام با آنکه مال بسیار به دستم آمد
گفتند جهان دارى اسباب جهان دارد *** گفتم نبود ما را چیزى چه زیان دارد
اما آنچه دارم از این قرار است : قرض - موافق آنچه در محلى دیگر ثبت است - و لکن امیدوارم از خداوند که قبل از وفات من قروض من ادا شود زیرا مکرر مقروض شده ام و من حیث لا یحتسب خداوند ادا فرموده است کتب وقفى که تولیت آنها با اعلم علماى این بلد است، بدهند به هر کس اعلم باشد کتب وقفى که متولى آن معلوم نیست، بدهند به مجتهد ثابت الاجتهاد اما کتب مملو که این احقر کما فرض الله بین ورثه قسمت شود و ثلث قیمت آنها صرف مقبره من شود چون در کاشان وفات نمایم در «دشت افروز» در زمین وقفى حاجى عبدالعزیزى که در تصرف من است و وقف است بر قبرستان »
,وکتب مؤلفه خودم که به خط خودم هست و نسخه اصل است وقف نمایند و به هر کس که بخواهد استنساخ کند بدهند و تولیت آن با آقا حسین (فرزند ارشد ملا حبیب الله) است، نسلا بعد نسل تا از میان نرود
حاصل آنکه بعد از وفات من ترکه اى نخواهد بود که ورثه قسمت کنند مگر کتابهاى مملو که مرقوم شده است و محل حاجت من بوده است و در دنیا تعلقى به هیچ نداشته ام مگر به آنه در این تاریخ نه آبى دارم و نه ملکى و نه مزرعه و نه دکانى و نه طلایى و نه نقره و اسباب خانه، زیرا که:
جهان و هر چه در آن است هیچ در هیچ است *** هزار مرتبه این نکته کرده ام تحقیق([13])
تا عرصه سیاست
آیت الله شریف کاشانى به مسائل علمى توجه و عنایت افزون داشت و از جنجال آفرینى پرهیز داشت اما با اتکاء به اصول اساسى اسلام، از حضور در صحنه هاى سرنوشت ساز سیاسى غافل نبود و به مقتضاى زمان و به اندازه توان در امور سیاسى دخالت مى کرد
نهضت مشروطه و قیام عمومى مسلمانان ایران زمین به رهبرى روحانیون ظلم ستیز و دلسوز، مهمترین مسأله سیاسى دوران حیات ملا حبیب الله شریف بود
ملا عبدالرسول مدنى کاشانى - شاگرد و داماد آیت الله شریف - به دستور آیت الله شریف کاشانى، کتابى را درباره مشروطیت به نام «رساله انصافیه» به نگارش درآورد پس از اتمام، (محرم 1328 ق) ملا حبیب الله شریف بر آن کتاب مقدمه اى کوتاه نگاشت که قسمتى از آن چنین است :
« چون (رساله انصافیه) ملاحظه شد مطابق مقصود این احقر و موافق قانون شرع انور بود»([14])
از دیگر اسنادى که بیانگر بُعد سیاسى آیت الله شریف است نگارش کتاب «انتخاب المسائل» است این کتاب در برگیرنده پرسشهاى مردم درباره مسائل مختلف مشروطیت و جوابهاى حکیمانه ملا حبیب الله است
البته پس از انحراف مشروطه از مسیر اصلى و شرعى خویش، آیت الله شریف نیز در زمره مخالفان آن قرار گرفت و در مخالفت با مشروطه سخنها گفت او در این باره اشعارى نیز سروده است([15])
حضور ملا حبیب الله شریف در جمع علماى کاشان و در پیشاپیش آزادیخواهان آن دیار، نسبت به انتخاب انجمن ایالتى و ولایتى کاشان سندى دیگر از این شخصیت است([16])
اسرار عارفانه
حبیب شریف کاشان عمرى را در تحصیل و تدریس و تحقیق موضوعات اساسى اسلام و علوم حوزوى گذراند با اینهمه با شعر و شاعرى الفتى مخصوص داشت و ذوق لطیف و طبع ظریفش وى را بر آن داشت تا اشعارى در موضوعهاى متفاوت بسراید در این مجال تنها ابیاتى چند تراوشهاى ذوقى او را مرور مى کنیم:
بشنو از من بشنو از من اى نگار *** تا نمایم سرّ خود را آشکار
اى مغنّى اى مغنّى از کرم *** نغمه اى آغاز کن از زیر و بم([17])
* * * * *
شیخ کامل قدوه اهل وثوق *** عالم احکام دین یعنى صدوق
از امالى این حدیث معتمد *** نقل فرموده است از روى سند
چونکه برپا مى شود امر حساب *** از جز او از ثواب و از عقاب
پهن گردد رحمت پروردگار *** پس بیامرزد هزار و صد هزار([18])
* * * * *
تو دانى چیست دنیا؟ این شب و روز *** چه بختت واژگون باشد چه فیروز
همه چون باد صرصر در عبورند *** اگر شاه و رعیت، مرد گورند([19])
* * * * *
مرا هر شب هزاران آه باشد *** هزاران سوز دل همراه باشد
هر آن کس را که سوزى نیست در سر *** به نزد عارفان گمراه باشد
نشاید دلبرى را جز دلى پاک *** اگر چه صورتى چون ماه باشد([20])
* * * * *
مرا این زندگانى قید و بند است *** و گر نه همت من بس بلند است
همه اسباب دنیا گر بدانى *** به نزد اهل دانش ریشخند است([21])
* * * * *
گفته ها و نکته ها
در این قسمت از زندگى حبیب شریف حق گفته ها گوییم و نکته ها برداریم
1شبى قبل از اذان صبح وارد مسجد شدم دیدم آقا مشغول مناجات است و با خدا راز و نیاز مى کند خوب دقت کردم، شنیدم که مى گفت : خدایا عاقبت با حبیب چه خواهى کرد([22])
2 شریف کاشانى نصیبى شایسته از فرزند داشته است وى نام یازده فرزند زنده خویش را در وصیت نامه اش نوشته بود بدیهى است که سامان دادن به اوضاع زندگى چنین خانواده عائله مندى، آنهم براى فقیهى پژوهشگر، مستلزم تلاش و فعالیت ویژه اى است با این حال، وى از مصرف وجوهات شرعى در امور خویش پرهیز داشته و داراى مناعت طبع بوده است([23])
آیت الله شریف در مقدمه کتاب «جمل النواهى» آورده است:
«ترجمه این کتاب را با کمى سرمایه علمى و تنگدستى خود موقعى مى نویسم که حوادث روزگار مرا به درد جدایى مبتلا کرده و به مصیبت مرگ دو فرزندم که در دو شب پى در پى از دنیا رفتند دچار نموده است و همچنین مشکلات دیگر به من هجوم آورده ولى خداى دوست و دوست دارنده را در هر حال حمد و سپاس و
3 دوران زندگى آیت الله شریف، همزمان با جنایات و آتش افروزى هاى ظالمانه نایبیان در کاشان بود حبیب الله شریف در آن دوران خفقان، چندین بار ماشاء الله خان سردار جنگ را به منزل احضار کرده او را نصیحت و پند و اندرز داد تا بدین وسیله اندکى از ظلم و ستم آنان بکاهد([24])
4 فقیه شریف کاشان معلم علم و حلم والگوى بردبارى بود او در برخوردهاى خویش و پاسخگویى به افراد و عقاید انحرافى، هیچ گاه از قله ادب پایین نمى آمد ملا حبیب الله شریف در موضوع عقاید فرقه شیخیه و ردّ ادعاهاى آنان کتابى به نام «النجم الثاقب» نوشت گرچه او در به کارگیرى عبارات کوبنده و کلمات تند هیچ کوتاه نیامده اما پا را از حریم ادب بیرون ننهاده است([25])
5 ملا حبیب الله راد مرد عرصه آزاد اندیشى بود وى همان اندازه که در برابر نیک اندیشان تسلیم بود در مقابل هر گونه کج روى به مقابله و دفاع حکیمانه ایستاده، آزادانه اظهار نظر مى کرد او درباره کتاب «مفاتیح» فیض کاشانى، مطالبى نقل کرده است و سپس مى فرماید :خوش گمانى نسبت به بزرگان باعث مى شود که انسان در سخنان آنان کمتر تأمل کند ولى باید دانست که فساد تأمل نکردن به قدرى زیاد است که از قلمرو بیان خارج است([26])
پروانه هاى شمع شریف
درخشندگى و گرمابخشى علمى آیت الله شریف موجب گردید تا شمارى از دانش پژوهان و اندیشوران در محضر آن منبع شریف شریعت حاضر شده، از شمع وجودش بهره گیرند
ذکر نام و نشانى چند از شاگردان زبده وى، ما را بر مطلب فوق رهنمون مى سازد :
1 سید محمد علوى بروجردى کاشانى (متوفاى 1362ق)([27])
2 میر سید على یثربى کاشانى (1311 - 1379 ق)([28])
3 سید محمد حسین رضوى (1291 - 1358 ق)([29])
4 میرزا احمد عاملى آرانى (1280 - 1369 ق)([30])
5 ملا عبدالرسول مدنى کاشانى (1280 -1366 ق)
(شاگرد برجسته میرزا و داماد بزرگ وى)([31])
6 میر سید خلیل الله فقیه (متوفاى 1390 ق)
7 میرزا حسین محلاتى (1274 - 1323 ق)
8 محمد غروى کاشانى (1313 - 1398 ق)([32])
9 سید فخرالدین امامت (1292 - 1392 ق)
10 شیخ محمد سلیمانى (1287 - 1378 ق)
11 آقا رضا مدنى کاشانى (1321 - 1412 ق)
آثار سبز
از ویژگیهاى برجسته آیت الله شریف، تنوع تألیفات و فزونى آنهاست وى سیصد جلد کتاب و رساله نوشته اما تنها حدود دویست جلد آنها شناخته شده است
بر اساس نگاشته کتاب لباب الالقاب آیت الله شریف 21 سال قبل از رحلتش تعداد 135 کتاب خویش را نام برده است([33]) شگفت اینکه تعداد زیادى از این آثار قبل از رسیدن به سن بلوغ نوشته شده است([34])
اینک نگاهى کوتاه به گنجینه گران سنگ حبیب شریف پروردگار مى کنیم
1 منتقدالمنافع فى شرح المختصرالنافع این کتاب مهمترین اثر علمى اوست و شمارى از فقیهان نامى معاصر، آن را دائرة المعارف فقه شیعه و اثرى پربار و اعجاب آور به حساب آورده اند([35])
آیت الله شریف مطالبى را در مقدمه کتاب «منتقدالمنافع» آورده است که به گزیده اى از آن اشاره مى شود در این کتاب سعى شده است روایات فقهى بیشتر ذکر گردد چه آنکه آنها مبناى عمده استنباط احکام هستندبر خلاف برخى از کتابهاى دیگر فقهى که به موجب تکیه بر مباحث و قواعد اصولى، مؤلفان آنها نیازى به ذکر روایات ندیده اند :
روایات ذکر شده به طور عمده با سند و اشاره رمزى به قوت و ضعف آنها ارائه شده است
در هر مسأله عبارات فقهاى پیشین تا آنجا که در دسترس بوده آورده شده است وسعى بر این بوده که تنها اکتفا به نقل گفتار دیگران نشود([36])
اخلاق
* نصیحت نامه «شعر»
* شکایت نامه «شعر»
*القواعدالبانیة
* صراط الرشاد
*البارقات الملکوتیه
* حکم المواعظ
* گوهر مقصود
* مصابیح الصائمین
* مقدمة التعلیم والتعلم
اصول
*النخبة الرفیعه
* تعلیقات على مقدمة الفصول
* رسالة فى الاستصحاب
* رسالة فى حجة الظنّ
* شرح مفتاح الاصول
* شرح منظومه اصول الفقه
* مراحل الاصحاب
تراجم
* لباب الالقاب
ادبیات
* منتخب المقالات من کتاب المقامات
* بدرالبلاغة «فى الخطب»
* شرح قصیده حمیرى
* شرح لامیة العجم
* منتخب درة الفواص
تفسیر
* دره الدّرر «تفسیر سوره کوثر»
* الانوارالسانحة «تفسیر سوره فاتحه»
* بوارق القهر «تفسیر سوره دهر»
* تفسیر سوره توحید
* تفسیر سوره جمعه «عربى»
* تفسیر سوره جمعه «فارسى»
* تفسیر سوره فتح
* تفسیر سوره اعلى
* تفسیر سوره ملک
تاریخ
* تذکرة الشهداء
کلام
* تعلیقات بر اعتقادات صدوق
* شمس المشارق «شرح باب حادى عشر»
* رجوم الشیاطین
* رساله در رجعت
*الجوهرالثمین «شعر»
فقه
* شرح بر قصاص و دیات مفاتیح فیض
* منظومه فى الفقه
* رساله در افعال حج
* منتقدالمنافع ج 1
* منتقدالمنافع ج 2
* منتقدالمنافع ج 3
* منتقدالمنافع ج 4
* منتقدالمنافع ج 5
* منتقدالمنافع ج 6
* منتقدالمنافع ج 7
* منتقدالمنافع ج 8
* منتقدالمنافع ج 13
* مغانم المجتهدین
*القوال الفصل
* قصاص و دیات
* مجمع الحواشى
* مسائل الاحکام
* مسائل الافعال
* مستقصى مدارک القواعد
* مکاسب
* منتخب القواعد
* ذریعة الاستغنا در مسئله غنا
* رساله در افعال صلوة
* رسالة فى تحقیق حکم العصیر
* رسالة در رضاع
* رساله در شکیات
* رسالة فى الشکیات
* رسالة فى عدم جوازالصلح عن حق الرجوع مطلقاً
* رساله در مسائل اجتهاد و تقلید
* رسالة فى المعاطاة
* رسالة فى المعاملات الفضولیة
* رسالة فى الارث
* انتخاب المسائل
* ایضاح الریاض
* تسهیل المسالک
* تعلیقة على تمهیدالقواعد
* حاشیه بر رسالة زینة العباد
* حاشیه بر رسالة مجمع المسائل
* حاشیه بر رساله عملیه شیخ جعفر شوشترى
* حاشیه بر رساله آقا باقر بهبهانى
عرفان
* اسرارالعارفین
* ساقى نامه «شعر»
*الکلمات الجذبیه
* تشویقات السالکین
*الدرة اللاهوت
* ریاض العرفان «شعر»
* ترجیح پند
* تنبیهات الغافلین «شعر»
ادبیات و عرفان
*الدرالمکنون «شرح دیوان مجنون»
نحو
*الوجیزة فى الکلمات النحویه
* منظومة فى النحو
* مصابیح الظلام
* مصابیح الدجى «شرح سیوطى»
* حدیقة الجمل
* حقائق النحو
* درة الجمان «منظومه»
*التذکرة فى النحو
* حاشیه بر شرح قطر در نحو
شرح دعا
* تبصرة السائر
* مفتاح السعادت
* معارج (مصاعد)الصلاح
* جذبة الحقیقة
* شرح دعاى سحر
* شرح دعاء عدیله
* جنة الحوادث «شرح زیارت وارث»
* شُعل الفؤاد
* عقائد الایمان
*الملهمة القدّوسیه
*السرالمستسر «طلسمات»
* شرح دعاء جوشن صغیر
* شرح دعاء صنمى قریش
* شرح زیارت عاشورا
* شرح صحیفه سجادیه
* اکمال الحجة فى المناجات
ملل و نحل
* توضیح السُبُل
علوم غربیه
*القواعدالجفریه
* رسالة فى علم الجفر
* اصطلاحات اصحاب الجفر
تجوید
*العشرة الکاملة
شعر
* ساقى نامه «مدح امیرالمؤمنین»
*القصائد
* گلزار اسرار
فضائل اهل بیت (علیهم السلام)
* ذریعة المعاد
* وسیلة المعاد
* مجالس ابرار
* شرح الاربعین
متفرقه
* کشف السحاب «شرح خطبه شقشقیه»
*النخبة المجموعه
* قوامیس الدرر ج 1
* قوامیس الدرر ج 2
* لباب الفکر (منطق)
* هدایة الضبط (در علم خط)
* نخبة البیان (علم بیان)
* منظومة فى الصرف (صرف)
* جمل النواهى (شرح حدیث)
* توضیح البیان فى تسهیل الاوزان(مسائل ریاضى)
* رساله در آداب روز جمعه(فقه و اخلاق)
* فضائل و آداب اعیاد شرعیه(فقه و اخلاق)
* شرح القصیده الخمسة
* شرح قصیدة الفرزدق
* شرح مناجات خمسة عشر
* فضیحة اللئام
*الفهرست
* فهرست الامثال
* قبس المقتبس(شرح حدیث)
* لب النظر(منطق)
*المقالات المخزونه
* منتخب الامثال (امثال)
* منتخب قوامیس الدّرر
* اسرار الانبیاء(حدیث)
* اسرار حسینیه
* اصطلاحات الصوفیه
* خواص الاسماء (شرح اسماء)
* دیوان اشعار
* رباعیات
* رسالة فى معنى الصلوات على محمد
* رسالة فى علم المناظره(مناظره)
* ریاض الحکایات(داستان)
دنیاى جاویدان
آیت الله شریف کاشانى پس از حدود هشتاد سال عمر با برکت و بیش از هفتاد سال تحقیق، تألیف، تدریس و ارشاد، در جمادى الثانى 1340 در شهر کاشان به سوى دنیاى جاویدان پر کشید
پیکر مطهرش در مزار «دشت افروز» کاشان به خاک سپرده شد و مقبره اش زیارتگاه دلباختگان شرافت و حقیقت گردید
آن عاشق حق داراى پنج پسر و هفت دختر بود اسامى فرزندان برومندش عبارت اند از :
1 حجت الاسلام آقا حسین شریف (متوفاى 1378 ق)
2 حجت الاسلام آقا مهدى شریف (متوفاى 1375 ق)
3 حجت الاسلام آقا احمد شریف (متوفاى 1400 ق)
4 آقا على شریف معروف به آیت الله زاده (متوفاى1363ش)
5 حجت الاسلام آقا محمد شریف کاشانى (وى هم اکنون در سن کهولت به سر مى برد)
[1] - لباب الالقاب، ملا حبیب الله شریف کاشانى، ص 149
[2] - همان، ص 149 و 150
[3] - همان، ص 75 و 77
[4] - همان، ص 99
[5] - همان، ص 75، 76
[6] - همان، ص 79
[7] - همان ، ص 151
[8] - همان، ص 108
[9] - همان، ص 151
[10] - همان، ص 150
[11] - همان، ص 112
[12] - همان، ص 106 و 151
[13] - مجله نور علم، ش 54، آیت الله رضا استادى
[14] - رساله انصافیه، چاپ سنگى، مطبعه ثریا کاشان، ص 1
[15] - رباعیات مرحوم آیت الله شریف، ص 16
[16] - تاریخ اجتماعى کاشان، حسن نراقى، ص 303، 305
[17] - مثنوى تشویقات السالکین، ص 91
[18] - مثنوى تنبیهات الغافلین، ص 162
[19] - مجموعه اشعار، ص 433
[20] - مجموعه شکایت نامه، ص 455
[21] - کتاب رباعیات، ص 54
[22] - آقاى احمد شریف
[23] - احسن التراتیب، ص 11
[24] - ر ک:الفهرست، آیت الله شریف، ص 17
[25] -النجم الثاقب، ص 5
[26] - لباب الالقاب، ص 10 و 11
[27] -النجم الثاقب، ص 5
[28] - مجله نور علم، ش 19، 1365
[29] - تذکرة الشعراء، ص 120
[30] - از یادداشتهاى آقاى حبیب الله سلمانى آرانى
[31] - تذکرة الشعراء، ص 218
[32] - سیماى کاشان، حبیب الله سلمانى آرانى، از مجموعه دیار ابرار، ص 177
[33] - نوشته هاى دکتر على شریف
[34] - لباب الالقاب، ص 153
[35] - روزنامه کیهان، ویژه نامه کاشان، 18/9/1374 - مصاحبه آقاى حسین شریف
[36] - منتقدالمنافع فى شرح المختصرالنافع (مقدمه)