شیخ محمد رضا مظفر
متوفاى 1342 ش
عنوان مقاله: رایت اصلاح
ماه مجلس
در جنوب شرقى نجف اشرف و در محله براق، منزل آیت الله شیخ محمد رضا مظفر واقع بود، پنج ماه پس از درگذشت شیخ، در پنجم شعبان سال 1322 هجرى آخرین یادگار آن مرد حق دیده به جهان گشود و «محمد رضا» نامیده شد([1])
مادر محمد رضا دختر علامه شیخ عبدالحسین طریحى (1235 - 1293 ق) است([2]) و او در دامان آن زن با فضیلت و با سرپرستى برادر بزرگش شیخ عبدالنبى مظفر (1291 - 1337 ق) رشد کرد پس از درگذشت شیخ عبدالنبى برادر دیگرش شیخ محمد حسن (1301 - 1375 ق) سرپرستى او را به عهده گرفت و راهنمایى زندگى اش گردید([3])
محمد رضا از خاندان علمى و ادبى بنام و معروف شیعى موسوم به «آل مظفر» برخاسته است این خاندان از نیمه سده دوازده قمرى در حوزه نجف اشرف شناخته شد و چهره هاى نامدار و متکبر آن در عرصه هاى متعدد و رشته هاى متنوع علوم اسلامى درخشید و شعاع پرتو نورشان گستره مراکز علمى - تحقیقى شیعه و غیر آن را در نوردید([4])
در حوزه نور
محمد رضا پس از فراگیرى خواندن و نوشتن، در سیزده سالگى راهى مکتب علوم دینى شد و به آموختن مبانى و اصول ادبیات عرب پرداخت و در این مقطع از استاد شیخ محمد طه حویزى بسیار بهره برد([5]) او سپس با عزمى راسخ دوره سطح فقه و اصول را سپرى کرد و آنگاه در جلسات دروس عالى این دو علم و همچنین حکمت و فلسفه و عرفان که از سوى اساتید بنام ذیل تدریس مى شد، حاضر گشت :
1 شیخ محمد حسن مظفر، شیخ محمد رضا به همراه برادر دیگرش شیخ محمد حسین در درس برادر بزرگشان شرکت مى کردند
2 میرزا محمد حسین نایینى (متوفاى 1355 ق)
3 شیخ آقا ضیاء الدین عراقى (1278 - 1361 ق)
4 میرزا عبدالهادى شیرازى (1305 - 1382 ق)
5 سید على قاضى طباطبایى (1385 - 1366 ق)
6 شیخ محمد حسین اصفهانى(1296 - 1361 ق)([6])
این شخصیت را مى توان از معماران بزرگ علمى شیخ محمد رضا دانست که در شکل دهى شخصیت او تأثیر بسیارى داشت، بدان حد که خط مشى اصولى، فقهى و فلسفى او بیشتر متأثر از دیدگاههاى این استاد است احترام و تجلیل فراوان مظفر از مقام شیخ محمد حسین گواه ارتباط تنگاتنگ و علاقه بى حد اوست([7])
سرانجام پس از تلاش پى گیر، حضور در محفل اساتید فن و امداد پروردگار، شیخ محمد رضا به مقام والاى اجتهاد رسید و حضرات آیات شیخ محمد حسین اصفهانى، شیخ محمد حسن مظفر و سید عبدالهادى شیرازى اجتهاد او را گواهى کردند([8])
مظفر در سیر کسب دانش، علاوه بر علوم دینى به فراگیرى دانشهایى چون حساب، هندسه، جبر، هیئت و عروض روى آورد و در 21 سالگى کتابى در علم عروض به رشته تحریر درآورد
شیخ محمد رضا مظفر در کنار تحصیل، مطالعه و تحقیق، به تدریس معارف حوزه علمیه اشتغال داشت و نخست به تدریس کتاب مکاسب (در فقه) و رسائل (در اصول) پرداخت و آنگاه به تدریس دوره خارج فقه و اصول اهتمام ورزید او همچنین فلسفه اسلامى را به طالبان این فن آموخت و از آن جمله کتاب اسفار اثر ملاصدرا را در منزل خود تدریس مى کرد([9])
پیشگام اصلاح و نوآورى
با یک نگاه کوتاه به حیات استاد مظفر، مى توان به وجود دو دوره و مقطع فکرى و علمى در زندگى او پى برد
دوره اول شامل یادگیرى، مطالعه، تحقیق و تدریس به شکل متداول حوزه، همچون حضور و برپایى بحثها و درسهاى مختلف و نیل به مقام اجتهاد و گام نهادن در مسیر مرجعیت بود
دوره دوم عبارت است از فداکردن موقعیت سنتى حوزوى و روى آوردن به تلاش و کوشش در پى اصلاح حوزه با استفاده از شیوه هاى بهینه آموزش، تدریس، تألیف و([10])
به اعتراف بسیارى از شخصیتهاى علمى و دینى، اگر آیت الله مظفر سرمایه عمر خود را در پى اصلاح حوزه نمى گذاشت، بى شک یکى از مراجع تقلید مى بود([11])
استاد مظفر اوضاع حوزه نجف را از همه جوانب تحت مطالعه درآورد و نواقص آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد ولى با این حال مى دانست که تنها بررسى مشکل، درد را دوا نمى کند و باید در عمل کوششهاى صادقانه و خالصى را در راه جبران این نواقص و حل این نارساییها صورت داد
در سال 1349 هجرى، هنگام هجوم فرهنگى کتابهاى دشمنان، او به همراه شیخ محمد جواد حجامى، شیخ محمد حسین مظفر، سید على بحرالعلوم، شیخ على ثامر و تعدادى دیگر به منظور تأسیس جمعیتى براى نشر و تألیف تلاش کرده و نشستهاى متعددى را بر پا نمودند و به ابتکار این جمع، علامه شیخ محمد جواد بلاغى به تألیف و تفسیر «آلاء الرحمن» پرداخت، البته این تمام نتیجه حرکت مورد نظر بود([12])
برنامه ها و فعالیتهاى اصلاحى استاد نام او را در زمره یکى از احیاگران عصر حاضر، در تاریخ کهن حوزه علمیه نجف اشرف جاودان ساخت، اقدامات اصلاحى آیت الله مظفر به قرار ذیل است:
الف - جمعیت منتدى النشر
این نهاد - که در سال 1353 هجرى مجوز تأسیس را دریافت کرد - بهترین وسیله براى تحقق اهداف اصلاحى در پى نشر فرهنگ دینى و ایجاد روح اسلامى در مردم و استحکام اخلاق بود
آیت الله مظفر و همفکران دیگر او، خطر تهاجم فرهنگى غرب را بهنگام شناخته و به سرعت جوانان را دریافتند و براى در امان ساختن آنان از شبیخون دشمن، ایشان را در زیر چتر اندیشه هاى اسلامى جاى دادند و مراکز عالى آموزشى را تأسیس کردند
در ماده 4 اساسنامه جمعیت چنین آمده است :
«اهداف منتدى النشر عبارت است از عمومیت دادن فرهنگ اسلامى و علمى، و اصلاح اجتماعى به وسیله نشر، تألیف، آموزش وبا استفاده از شیوه هاى مشروع»([13])
استاد محمد رضا مظفر ریاست این جمعیت را به عهده داشت و حمایت آیت الله العظمى سید ابوالحسن اصفهانى از این نهاد نوپا بسیار راهگشا بود
ب - دانشکده منتدى
آیت الله مظفر در سال 1355 ق به دنبال تحقق اهداف جمعیت منتدى النشر، یک مدرسه عالى علوم دینى و به عبارتى «دانشکده اجتهاد» را تأسیس کرد و در دوره اول چهار ماده درسى همچون فقه استدلالى، تفسیر، علم اصول و فلسفه به دانش پژوهان ارائه مى شد علامه شیخ محمد جواد بلاغى، شیخ عبدالحسین دشتى و شیخ عبدالحسین حلى از اساتید این دانشکده بودند
ج - مدارس منتدى
تأسیس مدارس منتدى النشر گام بعدى استاد مظفر بود که با استقبال بزرگان حوزه نجف و خاندانهاى مشهور این شهر مواجه شد و این اقبال عمومى در توسعه اش کار گشا بود
در این مدارس، در طول چند دهه، مقاطع تحصیلى ابتدایى، متوسطه (ثانویه) و پیش دانشگاهى (اعدادیه) دایر بود و در مجموع دروس جدید با گرایش ترویج فرهنگ دینى آموزش داده مى شد([14])
د - دانشکده فقه
آیت الله مظفر در سال 1376 ق دانشکده فقه را در نجف اشرف تأسیس کرد و وزارت فرهنگ عراق در سال 1377 آن را به رسمیت شناخت
مواد درسى این دانشکده عبارت بودند از: فقه امامیه، فقه تطبیقى، اصول فقه، تفسیر و اصول و مبانى تفسیر، حدیث و اصول حدیث (درایه)، علوم بیتى و روان شناسى، ادبیات و تاریخ ادبیات، جامعه شناسى، تاریخ اسلام، فلسفه اسلامى، فلسفه جدید، منطق، تاریخ جدید، اصول تدریس، نحو، صرف و یک زبان بیگانه
شیخ محمد رضا خود در دانشکده به تدریس فلسفه اسلامى مى پرداخت و مجلات کتاب «اصول الفقه» را آماده مى کرد تا در دانشکده فقه تدریس شود او همچنین به سرپرستى دانشکده و نظارت بر کارهاى تألیفى آن مى پرداخت وى زندگى خود را بطور کامل در اختیار این مرکز علمى گذارد و به شجره جان و روان آن را مستحکم و پایدار کرد و همه تواناییها و امکاناتش را در این دانشکده بذل نمود([15])
هـ - تدوین کتابهاى درسى
در قرن اخیر جمعى از اندیشوران حوزه، تغییر برخى متون درسى و کوتاه کردن طول مدت آموزش را به منظور دستیابى سریع به اهداف متعالى پیشنهاد کرده اند و برخى از مصلحان نیز تحدید بناى علمى و تدوین کتابهاى روز آمد را - با توجه به حفظ عمق و اصالت مطالب آنها - وجهه نظر خود قرار داده اند که این تغییر و جایگزینى همواره با مقاومت برخى دیگر مواجه بوده است
آیت الله مظفر در میان دو دوره سطح و خارج، دوره نخست را به دلیل نقص در موارد درسى و سبک تحصیل و تدریس - نیازمند اصلاح مى دانست و از این رو در پى تأسیس منتدى النشر و دانشکده فقه، تنظیم وضعیت آموزشى و افزودن متون آموزشى جدید را هدف کار خویش قرار داد تدوین کتابهاى «المنطق»، «اصول الفقه» و «عقاید الامامیه» یک نوسازى در نگارش کتابهاى درسى به شمار مى آید که هم اکنون دو کتاب نخست از متون درسى حوزه هاى علمیه بخصوص حوزه مقدس قم مى باشد([16])
و - ترمیم امر تبلیغ
استاد مظفر، خطابه و تبلیغ متداول در نجف را در شأن آن حوزه کهن نمى دانست، زیرا امروزه هیچ خطیبى بدون آگاهى از افکار زمان و مسائل و موضوعات علوم جدید از یک طرف و احاطه کامل به تعالیم و معارف اسلامى از فقه و تفسیر و حدیث و تاریخ از سوى دیگر نمى تواند رسالت اسلامى خود را در سطح عالى و وسیع انجام دهد او خطابه حسینى را یکى از مهم ترین وسائل تبلیغ مى شناخت و وضع موجود حوزه را رسا نمى دانست و افتتاح مؤسسه و مدرسه اى براى تربیت خطیب را یگانه راه نجات از آن نارسایى تلقى مى کرد،
گشودن دانشکده وعظ و ارشاد از آرزوهاى شیخ بود در سال 1363 ق مجموعه اى به ریاست خطیب برجسته عراق «شیخ محمد على قسام» و با نظارت آیت الله مظفر تشکیل شد و کار آزمایشى خویش را - قبل از افتتاح رسمى دانشکده - با برپایى یک کلاس آغاز کرد و درسهایى چون فقه، علوم عربى، اصول دین و اصول حدیث (علم درایه) در آن تدریس مى شد مدت کوتاهى از عمر آن نگذشته بود که حملات پیاپى بر آن وارد آمد و اتهامات ناروایى بر آن زده شد، در حالى که این مؤسسه با اهدافى عالى و انگیزه اى مخلصانه تأسیس شده بود هدفى جز زدودن پیرایه ها نداشت([17]) اما افسوس که مصلحان همیشه در معرض اتهام اند و ناآگاهان سدى در مقابل اندیشه هاى والاى ایشان!
ز - تربیت یافتگان
استاد مظفر در دوره حیات علمى خود، دانش پژوهان بسیارى را در سایه تربیت و تدریس قرار داد و آنان را با معارف دین آشنا ساخت اسامى برخى از شاگردان آن عزیز را - چه در داخل منتدى النشر و دانشکده فقه و چه بیرون از آن - مرور مى کنیم :
شیخ احمد قبیسى، شیخ احمد وائلى، سید جواد شبر، شیخ جواد قسام، سید حسین خرسان، شیخ صالح آل شیخ راضى، سید عبدالکریم قزوینى، شیخ عبدالهادى فضلى، سید عبدالهادى محسن حکیم، شیخ غلامرضا عرفانیان، دکتر سید محمد بحر العلوم، سید محمد تقى طباطبایى تبریزى، سید محمد جمال هاشمى، شیخ محمد حسن طریحى، سید محمد حسن قاضى، سید محمد صدر، شیخ محمد على ایروانى، شیخ محمد على تسخیرى، شیخ محمد مهدى آصفى، دکتر محمود بستانى، دکتر محمود مظفر، سید مرتضى حکمى، سید هادى فیاض، شیخ نویس مظفر و ([18])
ح - بر بال قلم
آیت الله محمد رضا مظفر یکى از نویسندگان چیره دست و نامدار معاصر است که زیبایى تعبیر، رسایى متن، حسن انسجام و بیان جذاب همراه با استحکام مطالب و دقت نظر در نوشته هایش هویداست این امتیاز مرهون تلاشهاى دوران جوانى او در آشنا شدن با متون ادبى و ادبیات معاصر و ممارست بر روز آمد کردن تألیفاتش مى باشد بدان حد که آثار هم آمیخته دانش و ادبیات وى، عقل را اشباع مى سازد و عاطفه را آرامش مى بخشد
ساده نویسى در مطالب علمى از هنرهاى ادبى اوست و آن بر بال قلم نشسته، شیفتگان علم را به آسمانهاى فلسفه و منطق و اصول و کلام پرواز مى داد و دانشهاى دقیق را به شیوه اى روان به ایشان عرضه مى کرد و بر خلاف دیگران که به شیوه سنتى انس داشتند، او مرحله جدید تدوین آثار اسلامى، با بهره گیرى از اسلوب نثر فنى جدید را به حوزه ارائه داد
نوشته هاى ارزنده او عبارتند از :
1 اصول الفقه : این اثر زیبا به حقیقت نوعى نوسازى در نگارش کتابهاى درسى دوره سطح محسوب مى شود و مؤلف فرزانه، آن را به منظور تدریس در دانشکده فقه نجف نوشته است نو آورى علمى، اتقان و عمق مطالب، اصول فقه را اثرى جاودان و ماندنى ساخته و استاد به منظور رفع خلاء موجود بین دو کتاب «معالم» و «کفایه» و با تاسى از ابتکار استاد خویش شیخ محمد حسین اصفهانى - در دسته بندى مباحث - آن را تنظیم کرده است
2 عقاید الامامیه : این کتاب، مجموعه اى از عقاید اسلامى بر اساس روش اهل بیت(علیهم السلام)مى باشد که به صورتى فشرده و رسا تنظیم شده است، اثرى که از هرگونه پیچیدگى هاى رایج کتب کلامى عارى بوده و براى همگان در خور فهم است استاد پیشتر این مطالب را در سال 1363 ق در دانشکده دینى منتدى ارائه کرده بود و سپس آن را بدین نام و همچنین به نام «عقاید الشیعه» به چاپ رساند و هدف عالى او از نگارش آن تقریب بین مذاهب اسلامى بود
3 المنطق : این اثر مجموعه درسهاى ارائه شده ایشان از سال 1357 ق در دانشکده منتدى النشر مى باشد و به عنوان متن مهم درسى جایگاهى ویژه را به خود اختصاص داده است
دیگر آثار چاپى و خطب استاد از این قرار است:
4 احلام الیقظه،
5 تاریخ الاسلام،
6 تتمه احلام الیقظه،
7 حاشیة المکاسب،
8 حریة الانسان و ارتباطها بقضاء الله،
9 دیوان شعر،
10 رسالة عملیة فى ضوء المنهج الحدیث
11 الزعیم الموهوب السید ابوالحسن اصفهانى،
12 السقیفة،
13 شرح حال صدرالدین شیرازى(ملا صدرا)،
14 شرح حال شیخ محمد حسن نجفى (صاحب جواهر)
15 شرح حال شیخ حسین اصفهانى
16 شرح حال مولا محمد مهدى نراقى
17 شیخ الطوسى مؤسس جامعة النجف
18 على هامش السقیفة
19 فلسفة ابن سینا
20 الفلسفة الاسلامیة
21 فلسفة الامام على(علیه السلام)
22 فلسفة الکندى
23 المثل الافلاطونیة عند ابن سینا
24 مجموعه اشعار (در کتاب شعراء الغرى)
25 مجموعه اى از رسائل در علم کلام
26 مذاکرات الشیخ
27 النجف بعد نصف قرن([19])
استاد همچنین مقدمه هایى بر آثار مکتوب دیگران نوشته اند :
از آیت الله مظفر مقالات متعددى - با نام صریح یا مستعار - در مجله هایى چون «العرفان» در صیدا، «الدلیل»، «الهاتف» و «النجف» در نجف، «الکحلاء» در عماره، «المرشد العربى» در لاذقیه، «الفکر» در بغداد و «الرسالة» در مصر به چاپ رسید([20])
شبنم شعر
استاد مظفر از جوانى به شعر روى آورد و جرقه هاى آغازین آن نزد شیخ محمد طه حویزى افروخته شد و در پرتو راهنماییهاى استاد به سرودن شعر پرداخت و بخوبى از عهده ظرافتها و نکات دقیق آن برآمد هر کس به سروده هاى او نظرى بنماید در آن فنون شعرى لطیف و ظریفى مى یابد و به افقهاى ادبى نوى برخورد مى کند
در «دیوان شعر»([21]) ایشان، حدود پنج هزار بیت وجود دارد([22])
برخى از سروده هاى استاد در بعضى از کتابهاى فاخر موجود است([23])
چشمه بیدارى
آیت الله مظفر زندگى اش را تنها به فعالیتهاى فرهنگى و علمى حوزه محدود نساخت، بلکه اندیشه نافذش، مسائل و موضوعات اجتماعى و سیاسى جامعه و امت اسلامى را در نوردید و هر پدیده مهم را به دقت دنبال مى کرد بحرانها و مشکلات تحمیل شده بر مسلمانان، او را بیشتر تحت تأثیر قرار مى داد و استاد را به تلاش وا مى داشت
فشارهاى روزافزون فرانسویان بر مردم الجزایر و نامردمیهاى صهیونیستها نسبت به مردم فلسطین، حوادث ناگوارى است که از دید نافذ او پنهان نبود و آن فقیه فرزانه را در رنج فرو مى برد و گاهى در برخى از نشریات مقالات مفیدى مى نگاشت وى همچنین در جنگ بین مصر و اسرائیل در سال 1956 م تلگرافى خطاب به شیخ الازهر فرستاد و همدردى خود را با ملت مصر اعلام داشت([24])
آن استاد، صهیونیسم را خطر بزرگى براى جامعه اسلامى مى دانست و اصولا انحراف سردمداران کشورهاى اسلامى از حق و مسامحه ایشان با دیوسیرتان غرب را عامل بدبختى مسلمانان و ریشه رشد صهیونیستها مى دانست([25])
آیت الله مظفر با همکارى گروهى از اندیشمندان مسؤولیت شناس، براى مقابله با افکار الحادى، «جماعة العلماء» را در نجف اشرف پى نهاد تا این نهاد برخاسته از حوزه مبارزه با بى دینى و تهاجم فرهنگى دشمنان را پى گیرد و جلوگیرى از گسترش افکار کمونیسم را رهبرى کند بیانیه هاى منتشره این گروه، گواه بینش و بلند نظرى مؤسسان آن است([26])
در پى مخالفت امام خمینى (ره) و دیگر مراجع بزرگ ایران با فعالیتهاى ضد اسلامى شاه ایران، علماى نجف همچون آیت الله مظفر با ایشان همصدا شده، از حرکت انقلابى روحانیون حوزه علمیه قم حمایت و پشتیبانى کردند و ضمن صدور چندین اطلاعیه، مخالفت خود را با تصویب لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى اظهار داشته و انزجار خود را از اقدام ظالمانه رژیم پهلوى در فاجعه خونبار مدرسه فیضیه اعلام کردند([27])
در گذشت
آیت الله شیخ محمدرضا مظفر در شانزدهم ماه مبارک رمضان سال 1383، در سن 62 سالگى مرگ را در آغوش کشید و پرستوى آسمان گردید و به سوى حق پرواز کرد پیکر مطهر او با حضور مراجع بزرگ، علما و مردم تشیع شد و در مقبره خانوادگى واقع در جاده کوفه، در کنار مرقد برادرش شیخ محمد حسن مظفر به خاک سپرده شد([28])
امید است حرکت اسلامى استاد به وسیله اندیشمندان مصلح و پرتوان حوزه ها ادامه یابد
[1] - نقباء البشر، شیخ آقا بزرگ تهرانى، ج 2، ص 772
[2] - عقاید الامامیه، مقدمة التحقیق، دکتر محمد جواد طریحى، ص 135
[3] - شعراء الغرى، على الخاقانى، ج 8، ص 451
[4] - ماضى النجف و حاضرها، ج 3، ص 360
[5] - ر ک: شعراء الغرى، ج 8، ص 452
[6] - همان مدرسة النجف، محمد مهدى آصفى، ص 63 نقباء البشر، ج 2، ص 772 ماضى النجف و حاضر، ج 3، ص 374 عقاید الامامیه، مقدمة التحقیق، ص 138
[7] - ر ک: حاشیه مکاسب، شیخ محمد حسین اصفهانى، مقدمه، محمد رضا مظفر
[8] - مدرسة النجف، ص 74، عقاید الامامیة، مقدمه التحقیق، ص 139
[9] - همان، ص 64 هکذا عرفتهم، جعفر الخلیلى، ج 2، ص 19
[10] - همان، ص 62 همان، ص 23
[11] - مجله پیام حوزه، ش 9، ص 66
[12] - مدرسة النجف، ص 115
[13] - نظام منتدى النشر، ص 23
[14] - همان، ص 106، 108 موسوعة العتبات المقدسة، جعفر خلیلى، ص 183، 184
[15] - مدرسة النجف، ص 129 و 130
[16] - همان، ص 119 و 120 ر ک: مجله حوزه، ش 50، ص 72 - 74
[17] - ر ک: همان، 121 و 131 - 133 هکذا عرفتهم، ص 24
[18] - عقاید الامامیه، مقدمه التحقیق
[19] - ر ک: نقباء البشر، ج 2، ص 773 شعراء القرى، ج 8، ص 454 الاعلام خیر الدین زرکلى، ج 6، معجم المؤلفین العراقیین، کورکیس عواد، ج 3، ص 170 رجال الفکر و الادب فى النجف، هادى امینى، ص 418 دائرة المعارف اسلامى، ج2، ص 140 ماضى النجف و حاضرها، ج 3، ص 375 عقاید الامامیه، مقدمة التحقیق، ص 179 - 182 جواهر الکلام، محمد حسن نجفى، ج 1، ص 24 الحکمة المتعالیه، صدرالدین شیرازى، ج 1، ص الف - ت جامع السعادات، مولا محمد مهدى نراقى، ج 1، مقدمه
[20] - نقباء البشر، ج 2، ص 773 هکذا اعرفتهم، ج 2، ص 25 مدرسة النجف، ص 74 عقاید الامامیة، مقدمة التحقیق، ص 181
[21] - این دیوان به همت آقاى محمد رضا قاموسى جمع آورى و تنظیم شده ولى هنوز به چاپ نرسیده است
[22] - عقاید الامامیة، مقدمة التحقیق، ص 182
[23] - ر ک: شعراء الغرى، ج 8، ص 461 - 484 ادب الطف، جواد شبر، ج 10، ص 170
[24] - مدرسة النجف، ص 87
[25] - ر ک: عقاید الامامیة، ص 112
[26] - مدرسة النجف، ص 90، مجله حوزه، ش34، ص53
[27] - ر ک: اسناد انقلاب اسلامى، ج 3، ص 41، 65 و 66، 77
[28] - نقباء البشر، ج 2، ص 773