اشاره
تحقيق در زمينههاي متنپژوهي، فهرستنگاري و نسخهشناسي و تحليل و عرضه دستاوردهاي علمي و فرهنگي گذشتگان به معاصران و آيندگان، از مصداقهاي بارز تحقيقات و پژوهشهاي بنيادين فرهنگي است كه انديشوران كنوني درباره آن متفقالقولند.
در اين مسير است كه هم در سايه بهرهگيري از دانشها و تجربيات پيشينيان، زمينه تعالي و تكامل و پيشرفتها فراهم ميگردد و هم با حفظ و هويت اصالتهاي جامعه، بستري مناسب براي بالندگي نسلهاي آينده ايجاد ميشود.
با ارج نهادن به تلاشها و خدمات علمي پژوهندگان سختكوش عرصههاي متنپژوهي، نسخهشناسي و فهرستنگاري و كتابشناسي و حاميان و حافظان نسخههاي خطي، ميتوان زمينه را براي و آشنايي نسل جوان با اين مقوله فرهنگي و علاقهمندي به آن فراهم آورد...
به خاطر زحمات و كوششهايي كه در عصر حاضر و در راستاي اين امر در كشور صورت گرفته، بايد قدردان جمعي از پيران و مشايخ باشيم كه نور ديده خويش را مايه گذاشتند و دهها سال در كنج خانه يا كتابخانهها براي شناسايي، فهرستنگاري و... تجربياتي پديد آورده، آن را به راحتي در اختيار پژوهشگران حوزههاي فكري و تاريخي قرار دادند. از جمله آن تلاشگران و استادان، عالم فرزانه، نسخهشناس و فهرستنگار دقيق، حامي و نگهبان نوانديش متون كهن، مؤلف و نگارنده آثار فراوان و خدمات ماندگار در عرصه مواريث فرهنگي، استاد و شيخ ما جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاي سيد احمد حسيني اشكوري است كه به حق ميتوان از او به نام شيخ آقا بزرگ ديگر در كتاب و كتابشناسي و معرفي مواريث مكتوب، ياد كرد.
تولد و زادگاه
سيد احمد حسيني اشكوري در شب سيزدهم ربيعالاول سال1350ق مطابق با سال1310ش، در جوار بارگاه علوي و در خانوادهاي كه به دانش و تقوا و مناعت طبع موصوف و مشهور بودند، قدم به عرصه وجود گذاشت.
پدر و نياكان
پدر سيد احمد، سيد علي حسيني نجفي اشكوري، در سال 1319ق در نجف متولد شد. وي پس طي مراحل نخست آموزش، به خواندن دروس مقدماتي و سطوح حوزوي پرداخت. از جمله استادان وي در اين دوره ميتوان به آقا شيخ عبدالحسين رشتي، اشاره كرد. سپس در دروس خارج فقه و اصول آيات عظام، شيخ شعبان گيلاني (م 1348 ق) و آقا ضياء الدّين عراقي (م 361ق) حاضر شد و بهرههاي علمي برد.
سيد علي، روحاني پرمطالعه، خوشفهم و از لحاظ اخلاقي به صفاتي چون حسن معاشرت، سادهزيستي و تواضع، صراحت لهجه و دائمالذّكر بودن آراسته بود...
از آثار بهجامانده از او تقريرات درس استادش آيتالله آقا ضياءالدين عراقي است كه به صورت خطي موجود است. سيد علي اشكوري در سال 1396ق از نجف به قم مهاجرت كرد. ضعف مفرط و بيماري بر او چيره شد و سرانجام در پانزدهم ذيحجه سال 1398 دار فاني را وداع گفت و جنازهاش در قبرستان بقيع قم به خاك سپرده شد.[1]
جدّ سيد احمد، سيد حسن (م 1367ق) از اهالي اشكورات (منطقهاي وسيع در استان گيلان) به نجف هجرت و مراحل علمي را در آن حوزه طي كرد و تا پايان عمر در آنجا اقامت داشت. نياكان او تا چند نسل روحاني بودند و به تربيت ديني و ارشاد مؤمنان ميپرداختند. اين دودمان از احترام ويژهاي برخوردار بودند و اهالي اشكورات به آنها عقيده خاصي داشتند.
تبار آقا سيد احمد با چندين واسطه به امام باقر (علیه السلام) منتهي ميشود و نسب نامه وي از اين قرار است:
سيد احمد فرزند علي فرزند حسن فرزند علي فرزند تقي فرزند مير جعفر فرزند محمد فرزند مير محمدسعيد فرزند مير سنجر نسامير كوهي ديلمي فرزند داود فرزند حسن فرزند عماد فرزند برهان فرزند حمزه فرزند قاسم فرزند مظفر فرزند موسي فرزند محسن فرزند علي فرزند عبدالرحيم فرزند عبدالكريم فرزند عبدالله فرزند غياثالدّين فرزند حسين فرزند ميرادهم فرزند محمد فرزند حسامالدّين فرزند ابوالفضل فرزند ابراهيم صدر الدّين فرزند علي فرزند محمد فرزند اسماعيل فرزند مالك فرزند محمود فرزند عبدالله فرزند امام محمد باقر (علیه السلام) .[2]
تحصيلات
سید احمد در نه سالگي به مكتبخانه محل زادگاهش رفت و چندي نزد ملا سعوده، پيرزن خوشقلبی كه معلم قرآن بود، قرائت عم جزء و قرآن را ياد گرفت. سپس در مكتبخانه آقا شيخ علياكبر نائيني، قرآن و گلستان سعدي و برخي كتابهاي ديني و تاريخي مرسوم در آن دوران و نوشتن را آموخت. او كه در ميان شاگردان درخصوص قرائت قرآن و خط و انشا ممتاز گرديده بود، مورد توجه خاص پدر قرار گرفت و از آن پس مقدمات دروس حوزوي را نزد وي و شوهر همشيرهاش آقا سيد نورالدين كازروني خواند.
ديگر متون ادبيات و منطق را نزد حجج اسلام، آقايان: شيخ محمد رشتي، شيخ كاظم تبريزي(م 1416ق) فرا گرفت. مطول و معالم الاصول را نزد شيخ محمدعلي مدرّس افغاني (م 1406ق) و جلد اول لمعه را خدمت آقا شيخ غلامرضا باقري اصفهاني (م 1427ق) خواند.
در هفده سالگي بر اثر مشكلاتي نجف را ترك كرد و راهي بغداد شد. او چهار سال از دوره جوانياش را در بغداد به كسب و كار گذراند، ولي تحصيل را رها نكرد.
شبها و روزهاي تعطيل، كتابهاي شرح باب حادي عشر و شرح تجريد و به طور كلي مباحث عقلي و كلامي را از شيخ فاضل لنكراني (م 1402 ق) فرا گرفت.
جلد دوم لمعه را در محضر آقا شيخ هادي شُطيط خواند و در فرصتهاي مناسب كتاب امالي سيد مرتضي، العقائد السّبع العلويات ابن ابي الحديد، قصايد سبعه معلّقه، شرح زوزني و مقداري از مقامات حريري را مطالعه و با شيخ حامد واعظي سبزواري مباحثه كرد.
پس از مدت يادشده به نجف بازگشت و در مدرسه «وسطي» كه آيتالله ملا محمدكاظم آخوند خراساني (م 1329ق) تأسيس كرده بود، سكني گزيد و دروس سطوح عالي را نزد حجج اسلام، آقايان شيخ محسن هراتي، شيخ علي اخوان خراساني، شيخ محمدعلي مدرس افغاني و آخرين متن سطح عالي حوزه يعني كفاية الاصول را نزد آقا شيخ مجتبي لنكراني (م 1406ق) فرا گرفت.
بعضي از دروس جنبي چون عروض و قافيه را نيز از محضر آقا شيخ مرتضي مدرس گيلاني (م 1420ق) آموخت و از آن پس در درسهاي عمومي شركت نكرد، مگر در درس تفسير آيتالله سيد ابوالقاسم خويي (م 1413ق) كه در شبهاي تعطيلي برگزار ميشد.
آقاي اشكوري در مجالس و محافل خصوصي حضرات آيات، آقايان: حاج ميرزا حسن بجنوردي (م 1395ق)، سيد يحيي مدرسي يزدي (م 1383ق)، شيخ مجتبي لنكراني، ميرزا باقر زنجاني (م 1394ق) ميرزا هاشم آملي (م 1413ق) و ديگر استادان شركت كرد و بهرههاي علمي فراواني برد. وقتي هم به قم مهاجرت كرد، از مباحث فلسفه و عرفان و تفسير استاد علاّمه آقا سيد محمد حسين طباطبايي (م 1402ق) بهرهمند گرديد.
استاد اشكوري در ايام تحصيلي بنابر روش و عادتي كه در حوزهها مرسوم است، در نجف براي برخي از طلاب مبتدي و سطح، ادبيات و برخي موضوعات ديگر را تدريس ميكرد و در قم براي مدتي در مدرسه آيتالله گلپايگاني به تدريس ادبيات پرداخت.[3]
عاشق كتاب و مطالعه
آقاي اشكوري از وقتي خواندن و نوشتن را آموخت، علاقه و اشتياق فراواني به كتاب و كتابخواني و هر آنچه از خواندنيها را به دست ميآورد، مطالعه ميكرد؛ چنانكه بيشتر كتابهاي پدر را كه از متون درسي و حوزوي بودند، خواند و چنان به مطالعه عادت داشت كه هر كتابي را در هر موضوعي، از آغاز تا انجامش ميخواند.
وقتي كتابخانه شخصي تشكيل داد و مشغول تحقيق و تأليف گرديد نيز مطالعه و عادت قبلي را رها نكرد. كتابهاي جديدي را كه به دستش ميرسيد، نگاهي سريع به آن ميافكند و محتوياتش را به خاطر ميسپرد تا هنگام نياز بتواند به آن مراجعه كند.
از ويژگيهاي او در مطالعه اين بود كه اگر كتاب يا نوشتهاي به مذاقش خوش ميآمد، حرف به حرف ميخواند و اگر موضوعش مهم بود تا از مطالعه آن فارغ نميشد، كنار نميگذاشت. آثار فراواني از استادان و نويسندگان عرب و فارس و ترجمههاي آنان را مطالعه كرد و از ميان كتابهاي علمي، آثاري كه به موضوعات مورد تحقيق ارتباط داشت، با دقت ميخواند.
چهار سالي را كه در بغداد بود و در بازار كار ميكرد، دوران پر بار او در باب مطالعه و كتابخواني بود؛ چرا كه در كنار مغازهاش كتابفروشي قرار داشت كه كتابهاي دست دوم را ميفروخت. آقاي اشكوري برخي مطبوعات و جرايد مهم، به ويژه آنها را كه قدمت داشت، به امانت ميگرفت و در ساعات بيكاري در مغازه يا در منزل مطالعه ميكرد. ازاينرو، او بسياري از تأليفات و مطبوعات كمياب و ناياب كه نزد كتابداران و كتابخانههاي عمومي نجف وجود نداشت، اطلاع يافت. پشتكار وي در مطالعات عمومي و خصوصي موجب شد معلومات وسيعي كسب كند و به خاطر بسپارد تا از آن ذخاير ذهني هنگام گفتوگو با جوانانيكه تشنه معارف ديني بودند، بهره ببرد. برخي اوقات كه جوانان از وي سؤالات ديني ميپرسند، براساس نظريات مختلف پاسخ ميدهد، شواهد زنده و به روز ميآورد و به طور طبيعي اين گفتوگوها نزد سؤالكنندهها و مخاطبان، بسيار شيرين و جذّاب و قانعكننده است. آقاي اشكوري آرزو دارد تا آخرين لحظات عمر از معشوقش، كتاب، جدا نشود؛ چون زندگي بدون مطالعه و نوشتن و تحقيق علمي برايش مفهومي ندارد و چنين روزگاري را مردگي ميداند.
انتخاب راه و كار
استاد اشكوري پس از گذراندن دوره تحصيلي مرسوم و بهرهگيريهاي علمي به مقدار لازم از علوم قديم، براي يافتن كاري تخصصي كه جاي آن خالي و بدان نياز باشد، حدود يك سال كارهاي مختلفي را ارزيابي و بررسي كرد و سرانجام به اين نتيجه رسيد كه بهترين كار علمي در شأن وي، تحقيق در آثار و متون گذشتگان و نسخهشناسي خطي است؛ چرا كه اين آثار بهترين سرمايههايي هستند كه مباني علمي اصيل را در آنها ميتوان يافت. از سويي، حوزههاي علميه آن روزگار، چنان علاقهاي به اين رشته نشان نميدادند و سرگرم برنامههاي حوزوي خاص خود بودند. پس از اندك زماني تحقيق، انگيزه بيشتري براي اين كار كليدي يافت و تصميم گرفت با همه سختيها و ناملايماتي كه در پيش روي داشت، راه و كار خود را چنان كه بايد و شايد، در حد توان ادامه دهد. بنابراين براي ورود به كار، تصحيح كتاب را انتخاب كرد كه هم در مسير دانش و خدمت به دين باشد و هم بهره مادي داشته باشد و نيازهاي ضروري زندگي را تأمين كند.
پس با بعضي از چاپخانههاي نجف تماس گرفت و با نازلترين اجرت مشغول كار شد. به تدريج مؤلفان، كارهاي خود را به او ميدادند و چون كارها خوب و باسليقه انجام ميشد، اجرت بهتر و بيشتري ميپرداختند. تصحيح و غلطگيري كتابها براي او موجب شد تا با شخصيتهاي علمي و ادبي و صاحبان قلم در نجف و برخي شهرهاي ديگر عراق آشنا و مرتبط شود.
اين ارتباطها و برخوردها كه بيشتر با دنياي خارج از حوزه بود، دو فايده براي او داشت: يكي آنكه اطلاعات فراواني در رشتههاي گوناگون فرهنگ اسلامي و دانش ديني پيدا كرد و ديگري آنكه سبب شد از غلطگيري فرمهاي چاپي، به تدريج به نويسندگي و تحقيق در آثار گذشتگان
روي آورد.
فهرستنگاري
ايشان در آغاز تحقيقاتش، به اهميت شناخت نسخههاي خطي و گزينش صحيحترين متن جهت مطالعه و بررسي پي برد و از اين بابت براي دستيابي به نسخ صحيح كوشيد. سپس دريافت كه فهارس هم به خاطر كليدي بودن، ارزش والايي در شناساندن مواريث علمي كهن و تأليفات و تصنيفات گذشتگان دارند و نيز اين طريق، وقت كمتري از پژوهشگران ميگيرد.
او از سال 1380ق وارد حوزه نسخههاي خطي شد و به فهرستنگاري روي آورد و بخشي از اوقات خود را به اين كار اختصاص داد.
نخستين اثرش در اين فن، تهيه فهرست اجمالي نسخههاي خطي كتابخانه آيتالله بروجردي (م 1380ق) در نجف بود.
پس از آن براي كتابخانه عمومي آيتالله حكيم (م1390ق) فهرستي تنظيم كرد كه بالغ بر شش جلد محفوظ گرديد.
وي در اين سالها سفري به ايران كرد و در طول شش ماه و نيم، به شهرهاي مختلف ايران از جمله مشهد مقدس، تهران، قم، يزد و همدان رفت و از كتابخانههاي عمومي و شخصي بازديد كرد. در اين سفر، صدها نسخه خطي را از نظر گذراند.
در سال 1391ق بر اثر فشارهاي حكومت بعث عراق به ايران مهاجرت كرد و در جوار كريمه اهل بيت در قم سكونت گزيد. در قم نخستين كسي كه به ديدار او رفت، آيتالله نجفي مرعشي (م 1411ق) بود. ايشان از وي خواست به تنظيم فهرست كتابهاي خطي كتابخانه او بپردازد. آقاي اشكوري با قبول اين پيشنهاد، در كنار كارهاي تحقيقي خودش، كار تهيه فهرست نسخههاي خطي آن كتابخانه را شروع كرد و در طول 26 سالي (1391 – 1417ق) كه در آنجا مشغول بود، 27 جلد فهرست نسخههاي خطي را نگاشت و دو جلد هم به عنوان راهنماي آن تهيه كرد و شش جلد هم به عنوان التراث العربي فهرست كتابهاي عربي را نوشت كه مجموع آن 35 جلد شد.
وي افزون بر بازديد كتابخانههاي ايران، از 45 كتابخانه عمومي و خصوصي در كشورهاي انگلستان، ايتاليا، عراق، سوريه، هند، پاكستان، يمن، كويت، عربستان سعودي، بحرين و غيره، بازديد و از نسخههاي خطي و نفايس آنها عكسبرداري كرد و يادداشتهاي فراواني برداشت.
از شصت كتابخانه عمومي و خصوصي داخل كشور در شهرهاي قم، مشهد، تهران، كرمانشاه، همدان، قزوين، كاشان، رشت و ساري و شهرهاي ديگر، نيز ديدن كرد و نسخههاي خطي كتابخانههايشان را از نظر گذراند و براي بسياري از آنها فهرست نگاشت.
از مجموع 105 كتابخانهاي كه بازديد كرده، نسخههاي خطي بسياري از آنها را فهرستبرداري و چاپ كرده و برخي از فهرستها چاپ نشده است.
وي هم اكنون مشغول كاري بزرگ و گسترده با عنوان التراث العربي المخطوط في مكتبات ايران العامة است كه جامع فهرست نسخههاي خطي عربي موجود در كتابخانههاي عمومي ايران است.
براي نمونه از اين پروژه بزرگ، دوره چهارده جلدي را با بهترين روش به چاپ رسانده است.
از ويژگيهاي فهرستنگاري آقاي اشكوري اين است كه تقليدي نيست، بلكه با توجه به شيوههاي رايج در اين عرصه و دقت در فهرستهاي تهيهشده در كشورهاي مختلف، شيوه فهرستنگاریش را در دو بخش متمايز قرار داده كه بسيار آسان و گويا است.
- كتابشناسي: در اين بخش، نام كامل كتاب، موضوع، زبان، نام كامل مؤلف با تاريخ درگذشت يا تعيين عصر وي، هدف و روش كار در كتاب، اميازات مخصوص، ابواب و فصول و تقسيمبندي مطالب مورد نظر، نام شخصي كه كتاب براي او تأليف شده، تاريخ تأليف و محل آن، آغاز و انجام، آورده ميشود.
- نسخهشناسي: در اين قسمت، نوع خط، نام كاتب، تاريخ و محل كتابت، نام كسي كه كتاب براي وي نوشته شده، تشخيص نوع عناوين، جدولبندي صفحهها يا زرفشاني يا سرلوح يا مينياتور و كارهاي تزييني و هنري، تصحيح و حاشيهنويسي و مقابله، بلاغ در نسخه يا اجازه و نام اجازهدهنده و گيرنده با تاريخ آن، نام مالكين نسخه و مهرهاي آنان، تاريخ تملك، وضع كاغذ يا جلد، شماره برگها و سطرها، عرض و طول برگها يقين ميگردد.[4] آقاي اشكوري در سال 1378ش از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، به عنوان فهرستنگار نمونه كشور انتخاب، و از وي قدرداني شد.
كتابخانه مجلس شوراي اسلامي هم در سال 1384ش جلسه باشكوهي براي بزرگداشت وي برگزار كرد كه پژوهشگران داخل و خارج كشور در آن شركت كردند و دو كتاب به نام حديث عشق و رنج و گنج بدين مناسبت چاپ و منتشر شد.[5]
محقق اشكوري تنها فهرستنگاري است كه بيش از هفتاد جلد فهرست نگاشته و به چاپ رسانده و حدود 000/50 نسخه خطي را بررسي كرده است.
آثار علمي
استاد اشكوري حدود نيم قرن است كه به تأليف، تصحيح، ترجمه و نگارش مقالات علمي اشتغال دارد. او در اين مدت، بالغ بر 185 جلد كتاب، شامل 103 عنوان و 50 مقاله علمي نگاشته و مجموع آثار مطبوع و غير مطبوع وي كه به زبانهاي فارسي و عربي است، بالغ بر 270 جلد ميشود. از بين آثار برشمرده شده، فهرست برخي از آنها به اين شرح است:[6]
الف) تأليفات چاپشده
تعداد مجلدات تأليفات چاپشده، 84 جلد با 32 عنوان بدين قرار است:
- اجازات الحديث للعلامة المجلسي(عربي): در اين كتاب، اجازاتي كه علامه شيخ محمدباقر مجلسي(م 1110ق) به شاگردان خود داده و در لابهلاي نسخههاي خطي مختلف درج شده، گردآوري شده است.
- الامام الثّائر(عربي): اين كتاب شرح حال مفصل عالم بزرگ شيعي، آيتالله سيد مهدي حيدريو اولاد و بستگان اوست كه در دو نوبت چاپ شده است.
- الامام الحكيم(عربي): در شرح حال مرجع بزرگ شيعه، آيتالله سيد محسن طباطبايي حكيمميباشد. در آغاز اين كتاب تقريظي از علاّمه شيخ آقا بزرگ تهراني به چاپ رسيده است.
- الامام الشاهرودي(عربي): اين كتاب در شرح حال مرجع ديني شيعه، آيتالله سيد محمود شاهرودي (م 1395ق) است.
- التّراث العربي في مكتبةآيتالله المرعشي(عربي): اين كتاب، فهرست تفصيلي نسخههاي خطي عربي كتابخانه عمومي آيتالله مرعشي نجفي است كه در شش جزء آمده است.
- تراجم الرّجال(عربي): اين كتاب شرح حال بزرگان و صاحب اثران در زمينههاي مختلف علمي است كه در هيچ منبع و مأخذي يا ذكر نشده و يا به طور ناقص آورده شده است. منبع اوليه اين كتاب، اطلاعات پشت نسخهها و مطالب لابهلاي اوراق نسخههاي خطي است كه به هنگام فهرستنويسي، مؤلف آنها را به دست آورده و چاپ اخير آن در 4 جلد منتشر شده است.
- التّراث العربي المخطوط في مكتبات ايران العامة: اين مجموعه، چهارده جلدي شامل معرفي كتابهاي عربي در كتابخانههاي عمومي ايران و شناساندن نسخههاي آنها در كتابخانهها است.
- التعريف بالترّاث(عربي): در اين اثر، كتابهايي كه ارزش تراثي بيشتري دارند، پس از گزينش، معرفي شده و مقالاتي از اين كتاب در مجله «الهادي» آمده است.
- تلامذة العلامة المجلسي و المجازون منه(عربي): اين كتاب مكمل اجازات الحديث للمجلسياست و در آن، نام شاگردان و كساني كه موفق به اجازه حديثي از او شدهاند، با شرح احوال آنها آمده است.
- حياة الشّريف المرتضي(عربي): شرح حال علم الهدي علي فرزند حسين، معروف به شريف مرتضي (م 436ق) برادر شريف رضي (م 406ق) (مؤلف نهج البلاغه) است.
- دليل المخطوطات(عربي): اين كتاب، فهرست نسخههاي خطي كتابخانههاي شخصي و عمومي است كه اكثر آنها را مؤلف هنگام مسافرت به كشورهاي مختلف و شهرهاي گوناگون تهيه و تنظيم كرده است. بناي مؤلف بر آن بوده كه در هر مجلد، اثري از يكي از ميراثهاي شيعي نيز چاپ كند. مجموعه دليل المخطوطاتپس از چاپ اول توسعه يافت و اكنون در سه مجلد به معرفي بيش از سي كتابخانه پرداخته است.
از مجلدات سه گانه، فهرست تعدادي از كتابخانهها به طور مستقل توسط «مجمع ذخائر اسلامي» چاپ شده است؛ از جمله: مخطوطات كتابخانههاي آيتالله بروجردي و آيتالله نجومي در كرمانشاه، امام هادي (علیه السلام) ، مرتضوي و ميبدي در مشهد، كتابخانه دزفول، كتابخانه جزايري نجفي در نجف، اسماعيليه در شاهرود، كتابخانه عبدالعظيم الهادي در ضحيان يمن كه به دوازده جلد بالغ ميگردد.
- السّيدة سكينة بنت علي(عربي): مختصري است در تاريخچه زندگي حضرت سكينه، دختر حضرت اميرمؤمنان(علیه السلام) كه قبرش در «داريا» در كشور سوريه است.
- علي هامش الذريعة الي تصانيف الشيعة(عربي): اين كتاب، استدراكاتي است بر كتاب الذريعهشيخ آقا بزرگ تهراني و اصلاح اغلاطي كه در تواريخ و ديگر معلومات ثبتشده در الذريعه، روي داده است.
- راهنماي فهرست كتابخانه آيتالله مرعشي(فارسي): اين كتاب جهت تسهيل مراجعه محققان به فهرستهاي بيست جلدي كتابخانه است. اين راهنما فهرست الفبايي نام اجازهدهندگان و اجازهگيرندگان، فهرست موضوعي كتابها با نام مؤلفان و غيره است.
- فهرست مخطوطات خزانة الروضة الحيدرية(عربي): در فهرست حاضر، مؤلف به معرفي تفصيلي كتابهاي كتابخانه حرم امير مؤمنان، علي (علیه السلام) پرداخته كه از قديميترين و مهمترين كتابخانههاي اسلامي در نجف اشرفاست و در پايان آن، فهرست الفبايي كتابها، موضوعات و مؤلفان را درج كرده است.
- فهرست مخطوطات شيخ محمد رشتي(عربي): اين كتاب فهرست 150 نسخه خطي است كه شيخ محمد رشتيبه كتابخانه عمومي آيتالله حكيم اهدا كرده است.
- فهرست نسخههاي خطي خاندان ميبدي(فارسي): اين فهرست در دو بخش كرمانشاه و بخش مشهدتنظيم شده است. در بخش كرمانشاه به معرفي 151 نسخه مربوط به اين خاندان پرداخته شده كه در غرفه جنب مسجد ميبدي كرمانشاه نگهداري ميشود و در بخش مشهد يك هزار و دويست نسخه در پنج دفتر تنظيم شده است. چهار دفتر آن به چاپ رسيده و اين بخش در كتابخانه نجفي جناب سيد ناصر ميبدي است.
- فهرست نسخههاي خطي كتابخانه عمومي امام هادي (علیه السلام) مشهد مقدس(فارسي): اين كتاب، فهرست 110 نسخه خطي كتابخانه عمومي مجتمع امام هادي (علیه السلام) است كه آيتالله سيد محمدحسين مصباح،تأسيس كرده است.
- فهرست نسخههاي خطي كتابخانه مدرسه آيتالله بروجردي در كرمانشاه(فارسي): در اين دفتر، 143 نسخه خطي كتابخانه مدرسه آيتالله حاج آقا حسين بروجرديكه از مدارس علميه قديم كرمانشاه است، معرفي شده است.
- فهرست نسخههاي خطي كتابخانه مدرسه علميه آيتالله سيد ابوالقاسم خويي در مشهد(فارسي): در فهرست حاضر، 175 نسخه خطي كتابخانه مدرسه يادشده معرفي شده است. در حال حاضر كتابخانه حدود 70 هزار جلد كتاب چاپي دارد و از مراكز علمي بسيار مهم و مفيد به شمار ميرود.
- فهرست نسخههاي خطي كتابخانه عمومي مدرسه آيتالله سيد محمدرضا گلپايگاني در قم(فارسي): مدرسه يادشده از مدارس مهم و در حال حاضر مركز تدريس سطوح بالاي حوزوي در قماست. در كتابخانه اين مدرسه، مجموعهاي بسيار مهم در سه بخش چاپي، قرآني و خطي فراهم شده است و تعداد 120 نسخه خطي آن را يكي از خيّرين در بدو تأسيس به كتابخانه اهدا كرد. فهرست حاضر به معرفي 400 نسخه از آن پرداخته است.
- فهرست نسخههاي خطي كتابخانه عمومي آيتالله مرعشي نجفي در قم(فارسي): مفصلترين فهرست نگاشتهشده از مؤلف است. در اين مجموعه 27 جلدي كه طي 22 سال (1353 – 1375ش) تدوين شده، يازده هزار نسخه معرفي گرديده است. مقداري از خطوط علماي بزرگ، اجازهها و نمونههايي از نسخههاي قديمي و سرلوحههاي ارزنده نيز كليشه شده است.
- فهرست نسخههاي خطي خورشيد گرديزدي در مُلتان پاكستان(فارسي): اين كتابخانه متعلق به سيد خورشيد عباس گرديزي در ملتان پاكستاناست. از مجموع كتابهاي موجود در اين كتابخانه، حدود 55 نسخه آن خطي است كه فهرست شده و از نظر هنري، نسخههاي ممتازي است.
- فهرست نسخههاي خطي كتابخانه دانشگاه بوعلي همدان(فارسي): فهرست حاضر به تفصيل تعداد 341 نسخه خطي دانشگاه بوعلي همدانرا معرفي كرده است.
- فهرست نسخههاي خطي كتابخانه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي كاشان(فارسي): در اين دفتر 110 جلد نسخه خطي موجود در كتابخانه اداره يادشده، معرفي گرديده است.
- فهرست نسخههاي خطي كتابخانه صدوقي يزدي در يزد(فارسي): در اين دفتر، 200 نسخه خطي از كتابخانه حجتالاسلام والمسلمين شيخ محمدعلي صدوقي يزدي (امام جمعه يزد) كه حدود 10 هزار كتاب چاپي و تعدادي نسخه خطي دارد، معرفي شده است.
- فهرست نسخههاي خطي كتابخانه مؤسسه امام صادق (علیه السلام) در قم(فارسي): مؤسسه امام صادق (علیه السلام) به همت آيتالله حاج شيخ جعفر سبحانيتأسيس شده و بخشهاي مختلف تحقيق، آموزش كلام و كتابخانه دارد. فهرست حاضر به معرفي 138 نسخه خطي كتابخانه اين مؤسسه اختصاص يافته است.
- فهرست نسخههاي خطي كتابخانه مفتي الشّيعه در قم(فارسي): اين فهرست،110 نسخه خطي خريداريشده و موروثي آيتالله حاج سيد محمد مفتي الشيعهاردبيلي را در بردارد.
- فهرست نسخههاي خطي مركز احياء ميراث اسلامي در قم(فارسي): كاملترين فهرست از مجموعه تأليفات مؤلف در زمينه فهرستنگاري است. مركز احياء ميراث اسلامي در سال 1374 شمسي به همت استاد اشكوري و با حمايت و پشتيباني دفتر آيتالله سيستانيدر قم تأسيس شد.
هدف اوليه از تأسيس اين مركز، گردآوري نسخههاي عكسي از نسخههاي خطي در كتابخانههاي مختلف عمومي و خصوصي دنيا و عرضه آنها به محققان و دانشپژوهان در اسرع وقت و كمترين هزينه بود. اين مركز در حال حاضر دوازده هزار نسخه خطي دارد كه مجلدات فهرست آن به سي جلد بالغ ميگردد. نه جلد از اين فهرستها را آقاي اشكوري چاپ كرده است. پس از انتشار فهارس به زبان فارسي در حوزه ايران، استاد اشكوري فهرستي هم براي خارج از كشور و به زبان عربي در چهار جلد تأليف و چاپ كرده است. در هر جلد از اين فهرست عربي 800 نسخه خطي عربي، معرفي شده است. كار فهرستنگاري نسخههاي خطي اين مركز همچنان ادامه دارد...
- مؤلفات الزيّدية(عربي): كه مؤلف طي دو سفري كه به كشور يمن داشته، اين فهرست را در سه جلد تدوين و در قم چاپ كرده است.
نكته گفتني در اين مورد، اين است كه زيديه از مذاهب شيعي است و بيشتر در كشور يمن انتشار يافته است. به جهت ارتباطي كه از قديم بين شيعه اماميه و شيعه زيديه بوده، برخي از تأليفات زيدي به شيعيان امامي نسبت داده شده است. از اسباب تأليف اين كتاب، رفع اشتباه و ايجاد تعامل علمي بيشتر، بين اين دو مذهب بوده كه در آن تأليفات شيعيان زيدي قرون مختلف به ترتيب الفبايي آورده شده و به نسخههاي چاپي و مخطوط آن اشاره گرديده است.
- شاعران فارسيسرا: شامل احوال و آثار شاعراني است كه در تذكرههاي ديگر از آنها نامي نيامده است. جلد اول اين كتاب شرح حال در سال 1426ق در قمچاپ و منتشر شده است.
- عرض حال: شرح حال خاطرات مؤلف است.[7]
- مصادر الحديث والرجال
- عيون الشعر الولائي
- معجم المولفات القرآنية: دو جلد
- سفرنامه
ب) تأليفات چاپنشده
در اين بخش به معرفي اجمالي تأليفاتي ميپردازيم كه تاكنون چاپ نشده و از حيث موضوعي، متنوع است. تعداد عناوين اين كتابها، بالغ بر سي عنوان است كه در صورت چاپ، بالغ بر چهل جلد ميگردد.
- آغاز و فرجام
- اجازات الحديث: شامل مجموعه اجازات است كه عالمان بزرگ براي شاگردان خود نگاشتهاند.
- احسن الأثر في اعلام القرن الخامس عشر: شرح حال معاصران است كه در سده پانزدهم قمري درگذشته يا زندهاند.
- اهم مؤلفات الحديث و الرجال.
- پراكندهها.
- تحفة الزّمن باجازات اعلام اليمن: اجازههاي علماي زيديه به آقاي اشكوري.
- تقديم الكتب و تقريظها.
- ثلاثة اسابيع في الهند.
- حديث جولة.
- حديثي مع المكتبات.
- حوادث و خواطر
- ديوان الاربلي
- زيارة العتبات المقدسة في العراق
- سرود غدير
- سمير الاديب
- شخصييات بلار توش
- صدف و خزف
- الطّرق و المجازات الي ما اصدرته من الاجازات
- فهرست كتابخانه جليلي ـ كرمانشاه
- فهرست كتابخانه مدرسه نوربخش ـ بروجرد
- فهرست مكتبه الامام الحكيم ـ النجف
- قصة حياتي
- قطف الازهار من محاسن الآثار و الاشعار
- مستدركات فهرست كتابخانه آيتالله مرعشي نجفي
- معجم المؤلفات القرآنية
- المفصل في تراجم الاعلام
- نهج البلاغة في الشّعر العربي
- فهرست نسخههاي خطي مدرسهخان يزد
- فهرست نسخههاي خطي حائري كربلا[8]
ج) كتابهاي تحقيقشده
از ديگر فعاليتهاي مهم آقاي اشكوري، اهتمام به تحقيق، تصحيح و آمادهسازي مواريث گرانسنگ شيعه، و چاپ و نشر آنها به تناسب روز بوده است. در اين راستا تنها به 40 عنوان كتاب كه در 52 مجلد زير نظر شخص ايشان چاپ شده، اشاره ميشود.
- اطائب الكلم في بيان صلة الرحم(عربي): تأليف شيخ حسن بن علي بن عبدالعالي كركي عاملي. اين كتاب خطي پيرامون صله رحم و مسائل مربوط به آن است كه پس از آمادهسازي، بخش منشورات كتابخانه آيتالله مرعشي نجفيآنرا چاپ و منتشر كرده است.
- الامام الحسين و اصحابه(عربي): تأليف شيخ فضل علي قزويني(م 1367ق).
اصل اين كتاب در سه جلد است كه آقاي اشكوري پس از تحقيق و بررسي جزء اول، چاپ و نشر آن را در سال 1415ق به فرزند مؤلف واگذار كرده است.
- امل الآمل في علماء جبل عامل(عربي): تأليف شيخ محمد بن حسن حرّ عاملي(م 1104ق). مؤلف شرح حال عالمان شيعه تا عصر خود را در دو مجلد نگاشته است. اين كتاب در نوع خود از منابع مهم و معتبر است و ديگر عالمان بر آن تعليقه و تتميم و تكمله نوشتهاند.
- تاريخ ثورة نجف(فارسي): اثر علامه شيخ محمد امين«صدر الاسلام خويي» (م 1367ق). در اين دفتر يادداشتهاي روزانه وقايع قيام اهالي نجف بر ضد حكمفرمايان انگليس در سال 1920 ميلادي نگاشته شده و مطالب مهمي دارد. مؤلف، اين رساله را به زبان عربي نيز ترجمه كرده كه ناتمام است. آقاي اشكوري اين دفتر را ضمن «ميراث اسلامي ايران» دفتر سوم در سال 1375ش چاپ و منتشر كرده است.
- تبصرة المتعلّمين في احكام الدين(عربي): تأليف جمال الدّين حسن بن يوسف حلّي(م 726ق). موضوع اين كتاب فقه و از مبحث طهارت تا حدود و ديات است. آقاي اشكوري اين كتاب را پس از تحقيق، در چند نوبت چاپ و منتشر كرده است.
- تتميم امل الآمل(عربي): نگاشته شيخ عبدالنبي قزويني(م 1200ق).
آقاي اشكوري اين كتاب را پس از تحقيق و تهيه فهرستي از اسماء مندرج در آن و غيره براي چاپ آماده ساخته و كتابخانه آيتالله مرعشي نجفي در سال 1417ق به چاپ آن اقدام كرده است.
- تكملة امل الآمل(عربي): اثر سيد حسن صدر كاظمي(م 1354ق). آقاي اشكوري پس از تحقيق و بررسي آن را براي چاپ آماده ساخت. به جهت اهميت اين كتاب، آيتالله مرعشي نجفي نيز مقدمهاي بر آن نگاشت.
- تعليقة امل الآمل(عربي): اين تعليقه پراكنده را ميرزا عبدالله افندي(م 1130ق) انجام داده و آقاي اشكوري آن را پس از تحقيقات لازم در دو نوبت به سالهاي 1406 و 1407ق چاپ كرده است.
آيتالله مرعشي نجفي نيز مقدمهاي در شرح حال ميرزا عبدالله افندي، بر اين كتاب نگاشته است.
- تسلية الفؤاد في بيان الموت والمعاد(عربي): تأليف سيد عبدالله شبرّ(م 1242ق). اين كتاب را استاد اشكوري با همكاري آيتالله رضا استادي پس از تحقيق و تكميل براي چاپ آماده ساختند و انتشارات بصيرتي قمي در سال 1352 شمسي آن را به چاپ رسانده است.
- جمل العلم و العمل(عربي): تأليف سيد مرتضي. اين كتاب كه درباره مسائل اعتقادي و فقهي است، پس از تحقيق آقاي اشكوريدر سلسله نشريات تراث اسلامي، چاپ و منتشر گرديد.
- حياة الزّهراء بعد ابيها الرّسول: از شيخ لطفعلي قزويني، در احوال حضرت زهراپس از وفات پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) همراه با بحثهاي اعتقادي مربوط به اين عصر كه در قم چاپ و منتشر شده است.
- ديوان ابي المجد شيخ محمدرضا نجفي اصفهاني(م 1403ق) (عربي): اين ديوان كه مجموعه سرودهايي است در موضوعات گوناگون و به ترتيب قافيه، با تحقيق استاد اشكوري در سال 1408ق به چاپ رسيده است.
- الذّخيرة في علم الكلام(عربي): تأليف سيد مرتضي. اين كتاب در موضوع كلام و اصول اعتقادي پنجگانه شيعه است. آقاي اشكوري اين كتاب را پس از تحقيق، براي چاپ و نشر در سال 1411ق به انتشارات جامعه مدرسين سپرد.
- الذّريعة الي تصانيف الشيعة(عربي): اين كتاب 26 جلد است كه كتابشناس بزرگ شيعي، علاّمه آقا بزرگ تهرانيآن را تأليف كرده است. آقاي اشكوري اين يادداشتهاي پراكنده و متفرقه را تنظيم، و بنياد پژوهشهاي آستان قدس رضوي در سال 1405ق آن را چاپ و منتشر كرده است.
- رجال الكشي(عربي): اثر شيخ الطّائفه محمد بن حسن طوسي(م 460ق). كتاب معرفة النّاقلين معروف به رجال كشي داراي اشتباهاتي بود که شيخ طوسي در اختيار الرّجال آن را تهذيب نمود. اصل آن در دست نيست و نسخه طوسي بعدها به رجال كشي معروف گرديد كه از مصادر رجال مهم شيعه است. اين كتاب را آقاي اشكوري پس از تحقيق در نجف به چاپ رسانده است.
- رسائل الشّريف المرتضي(عربي): شامل اين چند رساله است: 1. تفضيل الانبياء علي الملائكة2. المنع عن تفضيل الملائكة علي الانبياء 3. احكام اهل الآخرة 4. انقاذ البشر من الجبر و القدر. اين مجموعه را آقاي اشكوري پس از تحقيق و بررسي، ضمن سلسله «تراث اسلامي» چاپ و منتشر كرده است.
- رياض العلماء و حياة الفضلاء(عربي): تأليف ميرزا عبدالله افندي اصفهاني. اين كتاب در هفت جلد از مهمترين منابع شرح حال عالمان است. آقاي اشكوريقسمت خاصه آن را كه شامل عالمان شيعه ميشود، با تحقيق و بررسيهاي فراواني كه طي مسافرتها و ملاقات با بزرگان داشته، تكميل و كتابخانه آيتالله مرعشي آن را چاپ و منتشر كرده است.
- ستّ اراجيز(عربي): اثر سيد علي حسيني ميبدي(م 1313ق). اين شش ارجوزه لطيف و متنوع با عنايت آقاي اشكوري پس از عنوانگذاري در دومين سري از انتشارات «تراث العلاّمة الميبدي» به چاپ رسيده است.
- المجلسية(آداب المجلس الدينية والاجتماعية) (عربي): تأليف سيد علي حسيني ميبدي. در اين كتاب آداب ديني و اجتماعي، كيفيت نشست و برخاست و حضور در مجالس با استفاده از آيات و روايات آورده شده است. آقاي اشكوري اين كتاب را پس از تحقيق و بررسي در سال 1383ش براي چاپ آماده ساخته و سلسله «تراث العلاّمة الميبدي» به عنوان اولين نشريه آن مؤسسه، چاپ و توزيع كرده است.
- ضيافة الاخوان و هدية الخلان(عربي): اثر رضيالدّين محمد بن حسن قزويني(م 1396ق). اين كتاب به شرح حال تفصيلي عالمان شيعي قزوين پرداخته است و مطالب متفرقه فراواني در علوم تفسير، حديث، فقه و غيره دارد. آقاي اشكوري پس از تحقيق و بررسيهاي لازم، آن را در سري انتشارات «مجمع ذخائر اسلامي» در سال 1397ق چاپ و منتشر كرده است.
- فضل زيارة الحسين(علیه السلام) : (عربي): تأليف ابوعبدالله محمد بن علي بن حسن علوي شجري(م 445ق). در اين كتاب احاديث و روايات در فضيلت زيارت امام حسين (علیه السلام) و اقامه عزاداري و گريه بر مصائب آن حضرت، با سلسله اسنادي متصل بين مؤلف و راويان، گردآوري شده است.
اين كتاب پس از تحقيق و بررسي آقاي اشكوري، به عنوان ششمين نشريه مخطوطات كتابخانه آيتالله مرعشي، چاپ و توزيع گرديده است.
- فقه القرآن(عربي): تأليف قطب راوندي(م 573ق). در اين كتاب آيات فقهي قرآن به ترتيب كتابهاي فقهي از بحث طهارت تا ديات جمعآوري شده است. تحقيق آن را آقاي اشكوري از روي دو نسخه خطي انجام داده و منشورات كتابخانه آيتالله مرعشي نجفي در دو جزء چاپ كرده است.
- الفوائد الغروية(عربي): اثر شيخ ابراهيم بن احمد جولمي رودسري(م 1348ق). مؤلف در اين اثر، ضمن شرح حال خود، فوايدي فقهي و اصولي را نگاشته و آقاي اشكوري پس از تحقيق و بررسي آن را در رديف ششمين نشريه از سلسله انتشارات «التراث العربي الخالد» در سال 1419ق چاپ و منتشر كرده است.
- فهرست آل بويه و علماء البحرين(عربي): تأليف شيخ سليمان ماحوزي بحراني(م 1121ق). در اين كتاب، شرح حال مختصر پانزده نفر از فرزندان بويه رازي و پس از آن شرح حال 34 نفر از علماي بحرين و در پايان، سيزده شرح حال از كتاب مفصل جواهر البحرين آمده است. تحقيق اين اثر را آقاي اشكوري انجام داده و جزء هشتمين نشريه از مخطوطات كتابخانه آيتالله مرعشي نجفي است.
- قبس من تفسير القرآن الكريم(عربي): اثر شيخ علي سماكه حلّي(م 1390ق). اين تفسير مختصر كه شامل سورههاي حمد، آية الكرسي و چند سوره پاياني قرآن است، پس از تحقيق آقاي اشكوري، چاپخانه نعمان نجف در سال 1391ق چاپ و منتشر کرده است.
- كتاب القضاء(عربي): تأليف آيتالله ميرزا حبيبالله رشتي(م 1312ق). اين اثر را آقاي اشكوري از روي دو نسخه خطي در احكام مختلف قاضي و قضاوت تحقيق، و در سال 1401ق دارالقرآن الكريم آن را چاپ و توزيع كرده است.
- كشف الرّبية في احكام الغيبة(عربي): تأليف شهيد ثاني زينالدّين جبعي عاملي(م 965ق). اين كتاب كه در مذمت غيبت و حسد و علاج آنها نگاشته شده، پس از تحقيق و بررسي آقاي اشكوري، در چاپخانه نعمان نجف در سال 1382ق چاپ و منتشر شده است.
- اللّب اللباب في غريب الفقه و الحديث و الكتاب(عربي): تأليف علامه شيخ محمدرضا غراوي(م 1385ق). اين كتاب در 33 جزء، و موضوع آن لغات غرييبه در قرآن است. جزء اول آن در اسماء و نعوت است كه استاد اشكوري آن را تحقيق كرده و در چاپخانه آداب نجف در سال 1388ق چاپ و منتشر شده است.
- ما نزل من القرآن في اهل البيت(علیهم السلام) (عربي): تأليف حسين بن حكم حبري و از مصادر بسيار قديمي شيعي است كه مؤلف در آن آيات قرآن را كه در حق اهل بيت (علیهم السلام) نازل شده گردآوري كرده است. استاد اشكوري درباره آن تحقيق و بررسي انجام داده و در سال 1395 ق مجمع ذخائر اسلامي قم، آن را به چاپ رسانده است.
- مؤلّفو الشيعة في صدر الاسلام(عربي): اثر سيد عبدالحسين شرف الدين عاملي(م 1377ق) . شرح حال عدهاي از مؤلفان شيعه در صدر اسلام در اين كتاب آمده است. چاپ اول پس از بررسي و تحقيق آقاي اشكوري در چاپخانه نعمان نجف و پس از آن در تهران به صورت افست بوده است.
- مجمع البحرين و مطلع النيّرين(عربي): تأليف شيخ فخرالدين طريحي(م 1085ق). استاد اشكوري اين كتاب را كه براي فهم روايات غير منسوب به اهل بيت (علیهم السلام) است در شش جلد تحقيق و بررسي كرده و در چاپخانههای نجف، تهران، بيروت در چند نوبت چاپ و منتشر شده است.
- معدن الجواهر و رياضة الخواطر(عربي): تأليف ابوالفتح محمد بن علي كراجكي(م 503ق). آقاي اشكوري اين كتاب كشكولمانند روايي را كه در ده باب است، تحقيق و بررسي كرده و در دو نوبت چاپ و منتشر گرديده است.
- منتخب التّصانيف(عربي): نگاشته نورالدّين محمد بن مرتضي كاشاني، مشهور به اخباري (متوفای پس از سال 1115ق). اين كتاب به معرفي و توصيف كتابهايي پرداخته است كه صلاحیت مطالعه شدن را دارند.
آقاي اشكوري درباره آن تحقيق كرده و ضمن دليل المخطوطات در قم چاپ و منتشر شده است.
- منية المريد في آداب المفيد و المستفيد(عربي): از شهيد ثاني است. موضوع اين كتاب در آداب شاگرد و استاد و فضيلت علم و طالبان آن و غيره است. محقق اشكوري آن را بررسي كرده و در مجمع ذخائر اسلامي در سال 1402ق به چاپ رسيده است.
- نزهة النّاظر في الجمع بين الاشباه و النّظائر(عربي): تأليف شيخ يحيي بن سعيد حلّي(م 689ق). در اين اثر مهم، اشباه و نظاير فقهي از مبحث طهارت تا ديات است كه با تحقيق مشترك آقايان اشكوري و واعظي در نجف اشرف و ايران چاپ و منتشر شده است.
- نهج الايمان(عربي): تأليف زينالدّين علي بن يوسف بن جبر(قرن 7). اين كتاب در مناقب و فضايل حضرت علي (علیه السلام) است كه در آيات قرآن و روايات رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) يا اشعار شاعران قديم آمده است.
استاد اشكوري آن را بررسي كرده و نشر مجتمع امام هادي (علیه السلام) مشهد در سال 1418ق آن را چاپ و منتشر ساخته است.
- نهج المسترشدين في اصول الدّين(عربي): تأليف علامه حلّي (م 726ق). در اين كتاب، مباحث كلي اصول دين از ديدگاه شيعه با استدلالات مختصر آمده است.
آقاي اشكوري و شيخ هادي يوسفي بر روي آن كار كرده و مجمع ذخائر اسلامي آن را چاپ و منتشر كرده است.
- وصف العلماء(عربي): تأليف محمد علمالهدي، فرزند فيض كاشاني(م 1115ق). در اين كتاب گزيدههاي ادبي و زيبا در وصف عالمان و صفات و خصوصيات آنها آمده كه به سبك قديم نگارش يافته و پر از صنايع ادبي است.
آقاي اشكوري اين كتاب را بررسي و تحقيق، و كتابخانه آيتالله مرعشي چاپ و منتشر كرده است.
- الهيئة و الاسلام(عربي): تأيف سيد هبةالدّين شهرستاني(م 1386ق). اين اثر در بيان آيات الهي و احاديث اهل بيت (علیهم السلام) درباره علم هيئت است. آقاي اشكوري با تحقيق و تصحيح و افزودن پارهاي از تصاوير، آن را براي چاپ و نشر آماده ساخت و در نجف و ايران در چند نوبت به چاپ رسيد.
- وسيلة القربة في شرح دعاء الندبة(عربي): تأليف شيخ علي خاكمرداني خويي. اين كتاب با تحقيق آقاي اشكوريدر مجموعه ميراث محدّث ارموي در سال 1385ش در قم به چاپ رسيده است.
- اختصاص عموم النّبوة لمحمد(صلی الله علیه و آله و سلم) : اثر سيد علي حسيني ميبديكه در سال 1430ق در قم چاپ شده است.[9]
- عقل و ذوق
- الناسخ والمنسوخ: تأليف شيخ عبدالحسين رشتي.
د)كتب ترجمهشده
آقاي اشكوري درصدد ترجمه آثار نبوده است. از اينرو، در اين عرصه، جز دو مورد ترجمه عربي به فارسي، فعاليتي نداشته است. اين دو مورد ترجمه نيز خالي از تعقيد و تكلف است:
- رابطة العالم الاسلامي(قبس من ولاء علي (علیه السلام) ): تأليف آيتالله ميرزا خليل كمرهاي(م 1405ق). در سال 1392ق در قم چاپ و منتشر شده است. مباحث اين كتاب درباره تقريب بين مذاهب اسلامي است.
- القرآن في الاسلام: تأليف علاّمه سيد محمدحسين طباطبايي. نخستين چاپ آن در سال 1393ق در بيروتو چاپهاي بعدی در ايرانانجام شده است.
در اين كتاب مباحثي پيرامون قرآن و موضوعات وابسته به آن، مثل وحي، نزول قرآن، مصاحف، جمع قرآن و اهتمام مسلمانان و... از نگاهي كلي آمده است.[10]
هـ) مقالات
آقاي اشكوري مقالات فراواني در موضوعات مختلف و به زبانهاي عربي و فارسي نگاشته است كه چون به گردآوري آنها اهتمامي نداشته، لذا بسياري از آنها در دسترس نيست. آنچه از اين مقالات چاپ شده، از اين قرار است:
- «اجازات العلامة المجلسي»؛ ميراث حديث شيعه، دفتر 4.
- «مخطوطات مكتبة العلامة الطباطبايي»؛ تراثنا، سال 3، شماره 2 و 3.
- «گزيده نسخههاي خطي كتابخانه فاضل خوانساري»؛ ميراث اسلامي، دفتر 2.
- «نگاهي به دو ترجمه عربي رباعيات خيام»؛ طلايه، سال اول، شماره 2.
- «اجازات شهرستاني»؛ ميراث حديث، دفتر 5.
- «مخطوطات مكتبة مدرسة الامام البروجردي، كرمانشاه»؛ تراثنا، شماره 59 و 60.
- «مخطوطات مكتبة فحول القزويني»؛ تراثنا، شماره 2.
- «زندگينامه خودنوشت شيخ آقا بزرگ تهراني»؛ ميراث حديث شيعه، دفتر اول.
- «مخطوطات مكتبة الحاج هدايتي»؛ تراثنا، شماره 3 و 4.
- «معرفي چند نسخه خطي از كتابخانه نوربخش»؛ وقف، ميراث جاودان، سال 6، شماره 1.
- «ولايتنامه اميرالمؤمنين (علیه السلام) :عليخان كركي(قرن 10)»؛ميراث حديث شيعه،دفتر9.
- «الامام الحسين في الادب العربي»؛ كنفرانس لندن، سال 1404ق.
- «صون كرامة السادة»؛ كنفرانس رم، 1998م.
- «موقوفات اميرالمؤمنين(علیه السلام) »؛ وقف؛ ميراث جاويدان، سال 2، شماره 4.
- «نسخههاي نادر از تاريخ مدينه»؛ وقف؛ ميراث جاويدان، سال 3، شماره 2.
- «التّعريف بالتّراث مسالك الدّين و محتاج المجتهدين»؛ مجله الهادي.
- «التعريف بالتراث الاثنا عشريات»؛ مجله الهادي.
- «التعريف بالتراث عوالم العلوم و المعارف»؛ مجله الهادي.
- «التعريف بالتراث المغني، ابن فلاح»؛ مجله الهادي.
- «التعريف بالتراث المحيط الاعظم»؛ مجله الهادي.
- «نگاهي به كتاب نهاية التحصيل»؛ سفينة، شماره 2.
- «فهرست مخطوطات مكتبة الجزائري»؛ الذّخائر، سال 3، شماره 9.
- «مخطوطات مكتبة الفيض المهدوي»؛ تراثنا، شماره 1 و 2، سال 16.
- «مخطوطات مكتبة المهدوي»؛ تراثنا، شماره 1 و 2، سال 18.
- «گزيده نسخههاي خطي كتابخانه فاضل خوانساري»؛ ضمن ميراث اسلامي، دفتر 2.[11]
و) نامهها
آقاي اشكوري از همان نخستين سالهائي كه قدم در عرصه تحقيق و تأليف نهاد و قلم بر اوراق كاغذ گذاشت، به ويژه در ايام جواني و نشاط، نامهنگاريهايي به زبان فارسي و عربي با پدر و دوستانش داشت. پس از آن نيز مراسلاتي بين وي و محققان و دانشمندان و همكارانش در داخل و خارج از كشور صورت گرفت. ايشان مقيد بود به نامههاي ارسالي پاسخ كتبي دهد. بسياري از اين اوراق و كاغذهاي نگاشتهشده را هنگام ورود به ايران يا نتوانستند با خود بياورند و يا از بين رفت و بعضي در بين اثاثيه تلف شد. از ميان نامهها و مكاتبات موجود، به نمونههايي اشاره ميشود:
چند نامه به حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج سيد عليمحمد وزيري (يزد) و پاسخهاي آقاي وزيري به وي؛
نامه سركار خانم پروفسور ماريا اسكارچيا (رم) و پاسخ آقاي اشكوري؛
چند نامه از آقاي احمد گلچين معاني و پاسخهاي آن؛
چند نامه از حجت الاسلام و المسلمين آقاي كاظم مدير شانهچي؛
چند نامه از حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج سيد عبدالعزيز طباطبايي؛
چند نامه از علاّمه محقق حاج شيخ محمدتقي شوشتري؛
چند نامه از آقاي ايرج افشار و پاسخهاي وي؛
نامه آيتالله ميرزا خليل كمرهاي، آقاي مايل هروي، حجتالاسلام و المسلمين سيد محمدعلي روضاتي، استاد محمدرضا حكيمي، علينقي منزوي، آيتالله سيد مرتضي نجومي، آيتالله جعفر سبحاني، احمد منزوي و... .[12]
اجازات
روابط استاد اشكوري با عالمان بزرگ معاصر، هنگام اقامت وي در نجف و هماكنون در قم، فراوان بوده و هست. او توانست از بسياري از بزرگان علم و مفتيان و دانشمندان مذاهب اسلامي، چه هنگام سفر به كشورهاي مختلف و چه در كنفرانسها و گردهماييها و يا در ديدارهاي كاري، اجازه نقل روايات و احاديث ائمه اطهار (علیهم السلام) را دريافت كند و به مشايخ بزرگ حديث متصل گردد. او نيز به كساني كه از وي استجازه كردهاند، اجازه داده است.
شيوخ اجازه وي از عالمان شيعي در ايران و عراق و از عالمان ديگر مذاهب بدين قرارند:
- علاّمه شيخ آقا بزرگ تهراني: وي اولين شيخ اجازه استاد اشكورياست و دو اجازه به وي داده است.
- آيتالله سيد عبدالله طاهري شيرازي
- آيتالله شيخ فاضل لنكراني
- آيتالله سيد مصطفي صفايي خوانساري
- علاّمه بزرگوار حاج شيخ محمدتقي شوشتري
- آيتالله سيد شهابالدين مرعشي نجفي(دو نوبت اجازه داده است)
- آيتالله حاج آقا حسن طباطبايي قمي
- آيتالله سيد مرتضي نجومي
- علاّمه مفتي صفي الدّين سيد احمد زباره: از مشهورترين عالمان يمن كه داراي آثار متعدد است.
- علاّمه كبير سيد محمد المنصور: از عالمان بزرگ و مورد احترام يمنكه مدرّس و اديب و نويسنده است.
- علامه محدث سيد محمد جلال: استاد برجسته در حديث و فقه و قرآنو مدرس در علوم مختلف.
- محدّث جليل علاّمه سيد محمد عجري: مدرّس حديث و مؤلف آثاري ارزنده در علوم حديث.
- علاّمه سيد عبدالقادر شرفالدين: مدرّس در فقه و حديث و داراي چند سمت رسمي دولتي.
- علاّمه سيد حسن قاسمي: عالم بزرگ شهر باغم و اطراف آن و صاحب چندين اثر علمي.
- علاّمه كبير سيد احمد وزير: صاحب مناصب رسمي قضاوت در تعز و صنعا.
- علاّمه سيد ضياءالدين حمود مؤيد: از استادان برجسته در علوم مختلف و خطيب چيرهدست.
- علامه كبير ابوالحسين سيد مجد الدين مؤيدي ضحياني: مدّرس برجسته و مؤلف آثار متعدد.
- عالم فقيه حسين سيّاغي صنعاني: مدرّس و داراي سمتهاي عالي قضايي و صاحب تأليفات.
- عالم مورّخ عبدالله جرافي صنعاني: مدرّس تاريخ و داراي آثار متعدد.[13]
ويژگيهاي اخلاقي
درباره خصوصيات اخلاقي استاد و كيفيت معاشرت و چگونگي رفتاري و كردار ايشان، از نوشتههاي موجود در شرح حال وي بهره بردهايم و آن خصوصيات را به اجمال ذكر ميكنيم:
شوخ طبعي
از خصوصيات مهم معاشرتي ايشان اين است كه گفتارش بيشتر با شوخي و مزاح آميخته است. او اين روش را در گفت و گوهاي علمي و مباحث اعتقادي و ديني هم به كار ميبرد و هرگاه احساس كند مخاطبش عصباني شده است يا پذيرش ندارد، با لطيفهاي مناسب، او را به حال طبيعي باز ميگرداند. وي اعتقاد دارد كه قشر جوان به روحاني خوشاخلاق و شاد بيشتر رغبت دارند.
صراحت لهجه
آقاي اشكوري هنگام اظهار نظر و در پاسخ پرسشهايي كه از او ميشود، از تعارفات و لفافهگويي پرهيز ميكند و اگر حضور ذهن داشته باشد به صراحت پاسخ ميدهد. در مسائل اجتماعي نيز رأي و نظر خود را صريح ميگويد و از هرگونه تملّقگويي و تعارفات بيمورد پروا دارد.
پشتكار
استاد اشكوري بيش از نيم قرن است كه به پژوهش در آثار گذشتگان و فهرستنگاري نسخ خطي مشغول است. با آنكه از آغاز اينكار تاكنون برايش مشكلات فراواني از لحاظ مادي و غير مادي پيش آمده است، هيچ تعلّل و مسامحه نورزيده، بلكه با پشتكار و استقامت، راهي را كه با تدبير و انديشه برگزيده است، ادامه ميدهد.
ايمان به كار
از اعتقادات آقاي اشكوري اين است كه هر شخصي كه در اجتماع زندگي ميكند، بايد وجود مؤثري داشته باشد و نيازي از جامعه را برطرف سازد و كسي كه كار نكند يا عامل مؤثري نباشد، عضو فلج اجتماع است.
اين اعتقاد، او را حتي در دوران كهنسالي به كار واداشته است و هماكنون كه هشتاد بهار از زندگياش ميگذرد و عوارض پيري، به ويژه ضعف بينايي او را رنج ميدهد، روزانه ساعتها به مطالعه و بررسي و تكميل نگاشتههايش ميپردازد.
سعه صدر
آقاي اشكوري به صفت عالي سعه صدر آراسته است و خصلت انحصارطلبي را به ويژه براي اهل علم و دانشوران بسيار ناپسند ميداند. از كمك به افرادي كه به دانش و راهنماييهاي او نيازمندند، دريغ نميكند و بخل نميورزد و آنچه دارد را از الطاف خداي بزرگ ميداند. مشورتها را پاسخ ميگويد؛ كتابخانه شخصياش را كه داراي بيش از 26000 جلد كتاب است و به صورت موضوعي قفسهبندي شده و غالب آن چاپي است، به روي علاقهمندان به تحقيق گشوده است؛ برخي نگاشتهها و تحقيقات خود را پيش از چاپ و نشر در اختيار داوطلبان ميگذارد او برخي عالمنماياني را كه خود را از ديگران برتر ميپندارند و خرسندند كه فلان مسئله يا كتاب يا نوشته آنها انحصاري است و از ديگران پنهان ميكنند، نادان و بخيل و انحصارطلب ميداند.
هيبتشكني
محقق اشكوري بر اين باور است كه كارهاي كوچك را به آساني و در زماني اندك و با صرف نيرويي كمتر ميتوان انجام داد؛ اما كارهاي بزرگ و گسترده، حوصله و پشتكار و كوشش و پيگيري مداومي را ميطلبد. از اينرو بيشتر افرادي كه ميخواهند كارهاي تحقيقي وسيعي را به تنهايي انجام دهند، در مرحله عمل واهمه دارند و اقدام نميكنند. ايشان توصيه ميكند كه هيبت كارهاي بزرگ و برخي حساسيتها نبايد در تصميم و اراده محققان خللي ايجاد كند، بلكه گذشت زمان، تنظيم مرحلهاي كارها، و وقت و فرصتهاي حسابشده براي كارهاي بزرگ و گسترده، آن را به انجام ميرساند. استاد در اين باره ميفرمايد: «هنگامي كه كار نگارش فهرست نسخههاي خطي كتابخانه آيتالله مرعشي نجفي را شروع كردم، تعداد مجلدات فهرستها را بيست جلد حدس ميزدم. بعضي محققان انجام چنين فهرستي را به دست من و به تنهايي و بدون كمكخواهي از كسي بعيد ميديدند، اما من نياز واقعي چنين فهرستي را احساس كردم. سپس اقدام نمودم و در عمل نه بيست جلد، بلكه تا زماني كه در كتابخانه بودم بيست و هفت جلد آن را تدوين كرده و به چاپ رساندم.» ايشان در حال حاضر به دو كار گسترده اشتغال دارد و بر اين باور است كه كار به هر جا كه رسيد، قدمي مثبت است. او هيچگاه از اينگونه كارها واهمه ندارد و از پيشبرد آنها عقبگرد نميكند.
استفاده از فرصت
استاد اشكوري با آنكه اهل رفت و آمدهاي اجتماعي و شركت و حضور در مجالس و محافل خويشان و دوستان است، بر خود لازم ميداند كه بيشترين استفاده را از اوقاتش داشته باشد.
او گاه از فرصتهاي چند دقيقهاي هم بهره ميبرد و به مطالعه يا نگارش ميپردازد. حتي ساعتهاي انتظار در فرودگاهها و مانند آن را به نگارشهايي سپري ميكند كه به منابع و مآخذ نياز ندارد و در اين راستا، نوشتههاي فراواني گرد آورد كه بيشتر آنها خاطره يا مطالب پراكنده مفيد است. هماكنون نيز دو تا سه ساعت را مشغول تكميل التراث العربي المخطوط في مكتبات ايران العامة است و پس از آن به تدوين، غلطگيري و دوبارهخواني المفصل في تراجم الاعلام و فهارس مخطوط كتابخانههاي مختلف ميپردازد. بعدازظهرها، ساعاتي را در مركز احياء ميراث اسلامي حاضر ميشود و به پاسخگويي به محقققان يا ادامه تأليف فهارس آن مركز مشغول است.
كارگشايي
ايشان گرهگشايي از كار خويشان و دوستان را وظيفهاي ديني و اخلاقي ميداند و سعي وافري در انجام دادن آن دارد. هرچند گاهي اين صفت، مشكلاتي برايش ايجاد ميكند.
وي بر اين باور است كه وقتي خداوند عالم به او لطفي كرده و آبرويي نصيبش فرموده است، زكات اين آبرو و لطف الهي، گرهگشايي از كار نيازمندان و مراجعان است. گاهي در اين راه، ضررهاي مادي فراواني نيز متوجه او شده است، ولي اظهار خشنودي و خرسندي ميكند كه خدمتي كرده و حاجت نيازمندي را برآورده است.
پرهيز از دوبارهكاري
اين محقق توانا همواره بر اين عقيده بوده و هست كه كاري را انجام دهد كه ديگران نكردهاند يا زمين مانده و بايد انجام شود. او پيش از آغاز هر كار تحقيقي، در اطراف آن فكر ميكند و پس از مشورت و بررسي كامل و اطمينان به نياز، آن را انجام ميدهد. از همچشمي و انجام دادن كارهاي علمي يا فني كه مُد ميشود و داوطلبان بسياري دارد، خودداري ميكند و كارهاي مشابه و موازي را بيجا و فقط عامل هدر دادن سرمايههاي مادي و معنوي ميداند.[14]
از منظر بزرگان
درباره شخصيت علمي و فرهنگي آقاي اشكوري، استادان، صاحبنظران، و شرححالنويسان معاصر، در اجازات، مكاتبات و مراسلات و نوشتههاي خود، اظهار نظرهاي متنوعي كردهاند. در هر يك از اين گفتار و نوشتارها، زوايايي از خصوصيات علمي، اخلاقي، اجتماعي و كاري ايشان مشخص شده است.
علاّمه بزرگوار و كتابشناس برجسته، شيخ آقا بزرگ تهراني در سال 1377ق در اجازه روايي و تقريظي كه بر كتاب الامام الحكيم آقاي اشكوري نگاشته، براي وي تعبيراتي همچون «فاضل باذل»، «بارع كامل»، «مؤتمن معتمد»، «ذوالمفاخر و المآثر، صديقنا الصفّي الوفّي» به كار برده است.
آيتالله شيخ فاضل لنكراني (م 1392ق) در اجازه روايي كه براي شاگردش، آقاي اشكوري، در سال 1391ق نگاشته، او را چنين توصيف كرده است:
... ثقهي مورد اعتماد بر دنيا و دين، صاحب فكر سليم و راه مستقيم، سيد جليل القدر... و ميدانم كه او هميشه مشغول است و از آغاز جواني به دقّت نظر و تحقيق توجه زيادي معطوف داشته و با نظر صائب و دقيق به عمق مطالب پي برده... اعتراف ميكنم به متانت او و اراده و خوشفهمي او و حسن سليقه و دينداري و ورع او... .
آيتالله سيد عبدالله شيرازي در اجازه روايي كه در سال 1390ق براي آقاي اشكوري نوشته، وي را با جملهي «... الفاضل الكامل و العلاّمة المفضال...» ستوده است.
آيتالله سيد شهاب الدّين مرعشي نجفي در سال 1410ق در كتاب الطرّق و الاسانيد خود، در اجازهاي كه به آقاي اشكوري داده، وي را به عنوان «سليل الكرام، ذخر المؤلفين الكرام...» ستوده است.
آيتالله سيد مصطفي صفايي خوانساري در متن اجازهاي كه براي آقاي اشكوري صادر كرده، اينگونه دربارهاش سخن گفته است: «...السيد الجليل و العالم العامل الاصيل، عماد الاعلام وسناد الفخام... صاحب التأليفات الكثيرة النافعة للاسلام».
علامه حاج شيخ محمدتقي شوشتري طي اجازهاي كه در محرم سال 1399ق براي آقاي اشكوري نگاشته، چنين آورده است: «... السيد السند و الفاضل الاوحد نُور حديقة السعادة و نور حدقة السّيادة».
محقق وارسته، آقاي سيد عبدالعزيز طباطبايي كه سالها با آقاي اشكوري انس و ارتباط كاري داشته، چنين اظهار نظر كرده است:
«... وي كه از سال 1380 ق به تأليف و تحقيق گام نهاده، در هر دو ميدان موفق عمل كرد. او امروزه در مجال تحقيق و تأليف و نشر، مرجعي است كه ديگران به او مراجعه نموده و از راهنماييها و توجيهات او بهره ميبرند... وي گامهاي مهمي براي زنده كردن ميراث كهن و نشر آن برداشته است».
علاّمه سيد احمد زياه (مفتي جمهوري يمن) و علاّمه سيد محمد، فرزند محمد المنصور (از علماي بزرگ زيدي صنعا) ضمن آنكه به محقق اشكوري اجازه روايي دادهاند، در مقدمهاي كه به طور مشترك بر مؤلفات الزيديه نگاشتهاند، درباره شخصيت آقاي اشكوري اين گونه ابراز داشتهاند:
... فاضل، علاّمه پژوهشگر، سيد احمد بن سيد علي حسيني كه خداوند او را حفظ كند... ما از زيارت ايشان در اثناي اقامتشان در صنعا و آشنايي با وي محظوظ شديم و بين ما مباحثاتي گوناگون و مفيد انجام گرفت كه اثر بسيار خوبي بر ما داشت و از ايشان صورت زيبايي در فكر و ذهن ما نقش بست كه موجب شگفتي ما از كارهاي بزرگ و تأليفات مفيد وي براي جهان اسلام در مجالهاي گوناگون گرديد...
به خدا سوگند كه نياز به تأليف چنين كتابي و همچنين ساير تأليفاتي كه ايشان تأليف كرده است بر كسي پوشيده نيست... ما كوشش مهم، ارزشمند، خستگيناپذير و همت عالي ايشان را ميستاييم و ارج مينهيم و از طرف خود و نسل كنوني و آينده از ايشان تشكر ميكنيم... .[15]
دكتر سهيل زكار، استاد دانشگاه دمشق و محقق پركار سوري: «... مؤلفات جناب حسيني داراي اهميت فراوان و فوايد بسيار ميباشد، چون مشتمل بر معرفي ميراث فرهنگي است كه هر كاوشگر و محققي بدان نياز دارد. در آنها از دو لغت عربي و فارسي بهره برده شده است. بدين جهت نگارشهاي اين دانشمند پلي است رابط بين دانشمندان عرب زبان و فارسي زبان...»[16]
استاد محمدرضا حكيمي:
بسمه الحكيم
ملتها و اقوام، همواره، با فرهنگ خويش ميتوانند باقي بمانند و ماندگار باشند، و از معابر تاريخ بگذرند، و موجوديّت خود را به عصرها و نسلها ثابت كنند. و فرهنگها، هميشه حاصل كوششها و مجاهدات دو گروهند:
- فرهنگسازان
- فرهنگبانان.
فرهنگسازان، كساني صاحب استعداد و ذوق، علاقمند، آگاه، بلند همّت و تلاشگر هستند كه آثار مختلف فرهنگي را پديد ميآورند، و براي ماندگاري ملت و تمدن خويش پشتوانه ميآفرينند...
و بدون ترديد بايد گفت، مهمترين، بهترين، سودمندترين و سازندهترين آثار فرهنگي، در ميان هر قوم و ملت و تمدن، كتاب است. براي اثبات اين مطلب و اين نظر، كافي است كه ببينيم خداي متعال نيز انبيا و پيامبران بزرگ و بزرگوار خود را با كتاب مبعوث فرموده و به آنان كتاب داده است (وانزلنا معهم الكتاب والميزان)
و آيا فرهنگ سازان، براي تداوم حيات فرهنگي ملل و اقوام بسندهاند يا نه؟ بايد گفت نه، زيرا اگر فرهنگ بانان نباشند، زحمات و كوششها و مرارتهايي كه فرهنگسازان متحمل شدهاند... در تركتاز زمانه، و در برابر سيل سهلانگاري و بيتوجّهي و ارزشناشناسي، همه و همه، بر باد ميروند.
پس، دومين ركن فرهنگي اقوام و تمدنها، فرهنگبانان هستند، يعني سختكوشان آگاه و مصمم و علاقمند و درد آشنا و فرهنگشناس و ميراثباني كه با همه گونه سعي و تلاش، و تحمل رنج سفر، و پيگيري و پژوهش و پرسوجو، حاصل كار پديدآورندگان آثار فرهنگي و ميراث علمي و ادبي و هنري را گرد ميآورند، و حفظ و حراست ميكنند. و در راه نگاهداري و نگاهباني آنها از هيچ كوششي دريغ نميورزند.
در اين باره به كتابخانهها، به مخزنهاي كتب خطي و كوششهايي كه براي نگهداري آنها شده است و ميشود يكي بنگريم، بويژه بخش كتابهاي خطي، و زحمات نگاهداري آنها.
اگر شما به «مركز احياء ميراث اسلامي» در شهر مقدس قم، و در جوار حريم حرم حضرت فاطمه معصومه، و در كنار حوزهي علميهي پرسابقه و عظيم قم، سري بزنيد، و با نگاهي آگاهانه و جويا در آن گنجينهي گرانبها سيري بكنيد، ميبينيد كه فرهنگباني يعني چه؟
چه بنايي زيبا و با صلابت، چه نگهداشتي با استواري و قوت، و چه عرضهاي با سليقه و همت... قفسه بنديها روح افزا، فضا دلخواه و دل انگيز، و سپس نسخههاي بسيار بسيار از كتابهاي خطي ـ و برخي خيلي گرانبها، كه چگونه با دقت و زيبايي صحافي و جلد شده، و مجلدات بسيار، با رنگي بسيار لطيف، رديف و چشم نواز جاي گرفته است...
همچنين ديگر آثار و نفايس موجود در آن مخزن بسيار بسيار گرانبها، و غرورآفرين، و اعتمادبخش.
و اينها همه، حاصل كوششها، تلاشها، سفرها و جستجوهاي 50 سالهي مرد عالمي است ميراثشناس، ارزشمدار، و كتابدوست، كه خود نيز بجز فرهنگباني، از مؤلفان و فرهنگسازان است. و نميدانم كه از اين كار عظيم و اقدام طولاني و سترگ، آيا – چنانكه بايد – قدرداني و قدرشناسي ميشود؟
باري، اين بنده، كه هماكنون، 70 سال از عمر خود را با كتاب و در لابلاي كتاب گذرانده، و اينك نيز گرداگرد بستر او را كتاب پوشانده است، و بامداد و شامگاهش با كتاب ميگذرد، از روزي كه اين مركز گرانبها و افتخارآفرين را ديده است، به دليل انس 70 ساله با كتاب، و حضورهاي ممتد در كتابخانهها، همراه طلوع و غروب خورشيد و ستارگان، در روزهاي گرم تابستان و شبهاي سرد زمستان ... به خوبي ميداند كه ارزش اينگونه مراكز و مخزنها چه اندازه است، و اين خدمت گرانسنگ چقدر گران و گرانبهاست.
اينجانب، هرگاه آنچه از آن قفسهها، كتابها و زيباييهاي شكوهمند در ذهنم ترسيم يافته است، دوباره از ذهن ميآورم، گويي در ميان گلستاني بزرگ و سرسبز و خرّم و نسيم افشان جاي دارم شاد ميشوم، وروح خرّمي را در خود حس ميكنم، و به وجد ميآيم...
و در چنين احوالي دلم ميخواهد جواني و توانهاي جسمي و نشاطهاي روحي ـ كه آن زمان فوّار و فعال بود ـ بازميگشت (فيا ليت الشبّاب يعود يوما...) و فرصتها دوباره مدد ميكردند، و به باغبان بزرگوار آن گلستان ميگفتم: «كليد باغ ما را ده كه فردامان بكار آيد»، و ماهها و ماهها، در آن مخزن گران و گرامي صرف وقت ميكردم، و خوشهها ميچيدم و توشهها برميگرفتم... و البته، «آرزو بر جوانان عيب نيست»، اما بر پيران چه؟ «چون پير شدي حافظ از ميكده بيرون شو»!
و اميد است كه نسلهاي امروز و فردا و فرداها...
حقشناسي و قدردان اين خدمت پايدار باشند. و اين همه ... حاصل كوششها و زحمات 50 سالهي عالم فاضل و متتّبع، و ميراثشناس پژوهشگر، و ميراثبان خستگي ناپذير... جناب حجت الاسلام والمسملين، آقاي حاج سيد احمد حسيني اشكوري است (ادام الله عمره، و زاد الله تعالي في توفيقاته)
و اين صفحات اندك، براي عرض ادب و قدرداني، به ساحت والاي ايشان، بر مبناي ارادتي 30 ساله و احترامي بسيار، به يقين، كم و اندك و كوتاه است.
براي شناخت زحمات ايشان، بايد به كتابهايي كه دربارهي «رنج و گنج» آن استاد گرامي و گرانقدر نوشته شده است رجوع شود...
آنچه به خامه آمد، در فرصتي كوتاه بود، و با حال و احوالي ـ از نظر جسمي و روحي ـ نه چندان مناسب، به اشارهي جناب حجت الاسلام، آقاي حاج شيخ حبيب الله سلماني آراني (دام الله توفيقاته)، تا متواضعانه، در گوشهاي از زندگينامه پربار آن استاد مجاهد درج گردد، و ـ بحق و بجا ـ در سلسلهي «گلشن ابرار» انتشار يابد.
والسّلام علي من يخدم الحقّ لذات الحقّ
محمد رضا حكيمي
مهرماه / 1389
رسول جعفريان
استاد اشكوري از اركان فهرستنگاري و نسخهشناسي خطي در ايران و خود داراي سبك خاص است. از محققان پركار و منظم، بسيار خوشذوق و هنردوست ميباشد.
از آغاز طلبگي به خود متكي بوده و هست. آثار و كارهاي فرهنگي ارزشمند شخصي و اجتماعي او در مركز احياء ميراث اسلامي و غيره مورد توجه حوزويان پژوهشگر و سائر محققان است.
همسر و فرزندان
آقاي اشكوري در سال 1338ش با دختر عمهاش، صبيه حجتالاسلام و المسلمين آقاي سيد احمد حسيني زهاني ازدواج كرد. همسر ايشان علاوه بر اداره خانه پرجمعيت و پر رفت و آمد، به تربيت 11 فرزند (2 دختر و 9 پسر) همت گماشت و نيز اسباب و زمينههاي موفقيت شريك زندگياش، محقق اشكوري را در امر تحقيق و مطالعه و نگارش و توليد آثار مفيد و ارزنده فراهم آورد.
از پسران آن بزرگوار، حجج اسلام آقايان سيد جعفر و سيد صادق، از فاضلان و محققان حوزه علميه قم هستند و با پديد آوردن تأليفات متعدد، راه پدر را ادامه ميدهند. آقايان سيد محمد، سيد حسن، سيد محمدرضا و سيد علي در مؤسسه احياء تراث اسلامي و غيره به فعاليتهاي فرهنگي اشتغال دارند.
سيد محسن از جانبازان دفاع مقدس است و سيد حسين و سيد عبدالرضا به كار آزاد مشغولند.[17]