کاظم مدیرشانه چى
متوفاى 1423 هـ .ق.
عنوان مقاله: آیت درایت
نویسنده: سعید عباس زاده
تولّد و تحصیل
استاد کاظم مدیر شانه چى در سال 1306 ش. در شهر مقدس مشهد چشم به جهان گشود و در خانواده مذهبى رشد کرد. پدر وى از بازرگانان مشهد به شمار مى رفت و مادرش از خانواده اى روحانى بود.
از کودکى توسط پدر به مدرسه هاى جدید سپرده شد و دوره هاى دبستان و دبیرستان را در آن شهر به پایان برد و سپس به تحصیل علوم دینى روى آورد. در سال 1326ش. که مصادف با سرآغاز تحوّلات جدید در عرصه هاى اجتماعى و فرهنگى کشور بود، او در مدارس دینى مشهد مشغول به تحصیل شد. استاد مدیر شانه چى خود مى گوید:
«در آن وقت مدارس علوم دینى و حوزه روحانیت تعطیل شده بود و فقط در مشهد دو مدرسه بود یکى به نام مدرسه سلیمان خان که چند نفر از آقایان علما در آنجا تردّد داشتند و دیگر مدرسه خیرات خان که در این مدرسه به تحصیل ادبیات عرب پرداختم.»
وى دروس ادبیات چون مطوّل را پیش ادیب نیشابورى و محقّق هروى فراگرفت و در نزد استاد میرزا احمد مدرّس یزدى کتاب قوانین و شرح لمعه را خواند و در نزد استاد حاج شیخ هاشم قزوینى که از اساتید معروف حوزه علمیه مشهد به شمار مى رفت، رسایل، مکاسب و کفایه را فراگرفت.
استادان
آقاى مدیر شانه چى دروس ذیل را از محضر علماى حوزه علمیه مشهد فراگرفته است از قبیل آیات بزرگوار:
1 ـ ادبیات ادیب نیشابورى و محقق هروى.
2 ـ قوانین و شرح لمعه میرزا احمد مدرّس یزدى و آیت الله حسینعلى مروارید.
3 ـ مکاسب، رسایل و کفایه شیخ هاشم قزوینى.
4 ـ خارج اصول شیخ مجتبى قزوینى و میرزا احمد خراسانى (فرزند آخوند خراسانى).
5 ـ خارج فقه سید یونس اردبیلى و سیّد محمدهادى میلانى.
6 ـ فلسفه شیخ مجتبى قزوینى (شرح اشارات، شرح هدایه و بخشى از اسفار)، شیخ سیف الله ایسى میانجى و شرح قیصرى بر فصوص را نزد استاد مهدى الهى قمشه اى فراگرفت.
منزلت علمى
استاد شانه چى، پس از سى سال تلاش در مسیر دانش، به منزلت والاى علمى نایل گردید و خود یکى از اساتید حوزه علمیه مشهد شد. وى در حوزه علمیه مشهد که مدیریت و ریاست آن با آیت الله میلانى بود، یکى از افراد مورد توجه آیت الله میلانى قرار گرفت و در ادبیات، فقه و اصول به تدریس مشغول شد و در سال 1337ش. با تأسیس دانشکده الهیات ـ که در تأسیس و شکل گیرى آن از استاد نیز دعوت شده بود ـ علاوه بر تدریس علوم دینى براى طلاب، در دانشکده نیز براى دانشجویان رشته الهیات، سالیان متمادى به تدریس حدیث و درایه پرداخت. او مى گوید:
«در سال 1337ش. دانشکده الهیات در مشهد افتتاح شد مرحوم دکتر فیاض که جزو فضلاى اسبق حوزه علمیه مشهد و در ادبیات فارسى و عربى صاحب نظر و کم نظیر بود، براى این مهم مأموریت یافت. ایشان شنیده بودند که مى شود از بعضى مدرسین حوزه براى به راه انداختن دانشکده استفاده کرد، به دنبال این فکر به سراغ بنده و چند نفر از دوستانمان آمدند و براى تدریس در دانشکده دعوت کردند. این جانب با مشورت از بعضى اساتیدمان و امر فتواى صریح مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینى، به لزوم مشارکت و دست اندکار بودن در این سنگر علمى، عهده دار تدریس فقه در دانشکده مزبور شدم که تا به حال نیز این کار ادامه دارد...»([1])
استاد در دانشگاه علاوه بر فقه، علوم حدیث، تاریخ اسلام و تاریخ ادیان را نیز تدریس کرد که مجموعه درس هاى ایشان در «علم الحدیث» بعدها به صورت کتابى ارزشمند چاپ گردیده و در حوزه علمیه نیز مورد استفاده طلاب قرارگرفت.
کتاب هاى با ارزش درایة الحدیث و علم الحدیث، حاصل این تلاش بوده است. آثار ارزنده استاد در این زمینه، منابع معتبر دوره هاى کارشناسى ارشد و دکترا هستند. همچنین تصحیح و احیاء آثار با ارزش شیعى، از برنامه هاى استاد شانه چى بوده است که آن را از زمان آیت الله میلانى با کتاب «شرح جُمل العلم و العمل» نوشته مرحوم سید مرتضى و شاگردش آغاز نمود بر این کارها باید نگارش مقالات مفید در مجلّه آستان قدس و مجلّه دانشکده الهیات مشهد را نیز افزود.
از خدمات با ارزش استاد شانه چى، تألیف تاریخ فقه بر اساس فقه و فقهاى شیعى است. همچنین است فهرست کتاب هاى خطّى کتابخانه هاى مشهد مقدس، که بخشى را به تنهایى و بخشى را با کار گروهى به انجام رسانید.
بى تردید مهم ترین و مؤثرترین بخش فعالیت هاى علمى استاد کاظم شانه چى، در حوزه «علم الحدیث» بوده است روشى که استاد شانه چى در تنظیم مطالب این علم و نحوه تدریس آن در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسى مشهد و حوزه علمیه به کار گرفت، وى را به نحو چشمگیرى ممتاز ساخت.
از دیگر دغدغه هاى استاد شانه چى، تدوین متنى شایسته تدریس در دانشگاه، در موضوع «تاریخ اسلام» بود که از زمان دکتر فیاض تا رحلت ایشان ادامه داشت.
پس از پیروزى انقلاب اسلامى، فعالیت هاى علمى استاد شانه چى توسعه بیشترى یافت و علاوه بر دانشگاه، به دنبال تشکیل «بنیاد پژوهش هاى آستان قدس رضوى»، سرپرستى گروه حدیث این بنیاد را نیز بر عهده گرفت. این سمت و امکانات بنیاد پژوهش هاى آستان قدس رضوى، موقعیت مناسبى را براى وى فراهم ساخت تا یکى از آرزوهاى دیرینه خود را به کمک پژوهش گران برجسته در زمینه استخراج و تدوین احادیث نبوى(صلى الله علیه وآله) که در کتب حدیث امامیه ذکر شده اند و همچنین تدوین فرهنگ لغات وارده در احادیث شیعى را به انجام رساند. همچنین نشر آثار حدیثى که تا آن روز چاپ نشده بود همچون، کتاب هدایة الامة تألیف شیخ حرّ عاملى و مجموعه کلمات قصار حضرت امیرالمؤمنین على(علیه السلام) از دیگر تلاش هاى او بود.
تألیفات
فهرست برخى از آثار برگزیده استاد شانه چى به شرح زیر است:
1 ـ علم الحدیث
مجموعه مباحث این کتاب، گزارش و سیر اجمالى در تاریخ حدیث است، که در ابتدا معناى حدیث و روایت و مرادفات آن بیان شده و در ادامه پیدایش و صدور حدیث و تاریخ ضبط و تدوین آن در میان راویان بررسى شده سپس کارهایى که در پیرامون مجامع حدیث و شروع آن انجام شد، بازگو گردیده است.
2 ـ تاریخ حدیث
استاد در این نوشتار به طور فشرده تاریخ حدیث را در چندین عنوان مورد بررسى قرار داده است در آغاز تعریفى از تاریخ حدیث ارائه مى کند و سپس چند مبحث کلى درباره حدیث را مطرح مى کند. پى گیرى سیر تدوین حدیث در بین اهل سنّت، با عنایت به متون و جوامع حدیثى آنان، بحث بعدى کتاب است جرح و تعدیل رجال حدیث، بحث دیگر کتاب است. سیر تدوین حدیث در شیعه، اصول و فروع و نویسندگان آن ها، کتب اربعه شیعه و دیگر جوامع حدیثى، ادامه مباحث کتاب و پایان بخش آن، چند موضوع مرتبط با بحث حدیثى از قبیل چهل حدیث ها، امالى ها، غریب الحدیث، قرب الاسناد است.
3 ـ سنن النبى(صلى الله علیه وآله) کتاب طهارة
اولین مُجلد از سنن النبى با عنوان «کتاب الطهارة» در دوازده فصل به زبان عربى تدوین شده است. عناوین فصل ها به این قرار است:
آب مطلق، آب مضاف و مانده، وضو و نواقض وضو، احکام تخلّى، احکام و مستحبات مسواک کردن، آداب حمّام کردن، احکام غسل، احکام حیض، استحاضه و نفاس و احکامى از این قبیل.
این کتاب با استناد با احادیث پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)به گونه رساله هاى فقهى تدوین و به طبع رسیده است. در پاورقى صفحات، منابع احادیث درج شده است.
4 ـ سنن النبى(صلى الله علیه وآله) کتاب طهارة و الصلاة
کتاب حاضر، دومین مجلّد از سنن النبى است که با عنوان کتاب «الطهارة و الصلاة» به زبان عربى، تدوین شده و این مباحث را در بردارد:
احکام غسل میت، احکام کفن، احکام دفن، احکام غسل مس میت، احکام تیمم، احکام نجاسات، احکام تعداد نمازهاى واجب و نافله ها، اوقات شرعى و احکام قبله. این احکام براساس کتاب هاى وسائل الشیعه و مستدرک گرد آمده است.
5 ـ آیات الاحکام تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانى دانشگاه ها 1378ش.
6 ـ پژوهشى درباره حدیث و فقه (مصاحبه و مجموعه مقالات) مشهد بنیاد پژوهش هاى آستان قدس رضوى.
7 ـ تاریخچه ادوار منطق از کتاب فرهنگ علوم اسلامى، مشهد.
8 ـ فهرست نسخه هاى خطّى دو کتابخانه (مدرسه نوّاب ـ آستان قدس) با همکارى آقایان عبدالله نورانى، تقى بینش، زیر نظر محمدتقى دانش پژوه، تهران، فرهنگ ایران زمین، 1351ش.
9 ـ اربعین جامى (چهل حدیث نبوى، نورالدین عبدالرحمن جامى) مقدمه، تصحیح و استخراج احادیث از کاظم مدیرشانه چى، چاپ آستان قدس رضوى، 1363ش.
10 ـ انوار البهیّه فى تواریخ الحجج الالهیّه شیخ عباس قمى، مقدمه محمدکاظم مدیر شانه چى.
11 ـ چهل حدیث حضرت على(علیه السلام) با ترجمه منظومه حسین بن سیف الدین هروى به خط شاه محمود نیشابورى، با مقدمه و تصحیح کاظم مدیر شانه چى، چاپ آستان قدس، 1364 ش.
12 ـ شرح الجمل العلم و العمل قاضى ابن براج، با مقدمه و تصحیح و تعلیق کاظم مدیر شانه چى، چاپ دانشگاه مشهد.
13 ـ الصحیفه السجادیه تحقیق کاظم مدیرشانه چى، مشهد، بنیاد پژوهش هاى اسلامى، 1371 ش،
14. المسائل (الجارودّیه شیخ مفید) تحقیق کاظم مدیر شانه چى.
15 ـ اصالة البرائة عبدالکریم عبداللهى، با مقدمه کاظم مدیر شانه چى، مشهد، چاپ 1369ش.
16 ـ فرهنگ فرق اسلامى محمدجواد مشکور، با مقدمه و توضیحات کاظم مدیر شانه چى، مشهد، بنیاد پژوهش هاى اسلامى، 1368ش.
17 ـ نواى کربل حاوى مدایح و مصایب و نوحه هاى سینه زنى درباره پنج تن آل عبا ـ سلام الله علیهم اجمعین ـ و سایر شهداء، محسن طالعى نیا، با مقدمه کاظم مدیر شانه چى، تهران، 1374.
18 ـ هدایة الامة الى احکام الائمه محمد بن حسن حرّ عاملى، تحقیق گروه حدیث بنیاد پژوهش هاى اسلامى، زیر نظر استاد کاظم مدیر شانه چى، بنیاد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى، 1371 ش.([2])
برخى از آثارى که از استاد شانه چى هنوز به چاپ نرسیده، به شرح زیر است:
ـ رسالة فى الاستصحاب
ـ مبانى فقه
ـ اختصار وفیات الاعیان
ـ فرهنگ نامه و وفیات دانشمندان اسلامى
ـ تاریخچه علم منطق
ـ الحاشیة على الکفایه
ـ الحاشیة على المکاسب
ـ تاریخ اسلام
ـ کتابشناسى کتب اربعه حدیث شیعه
ـ تاریخ حدیث
مقالات علمى
تاریخ کتاب و کتابخانه
این پژوهش شامل چندین مقاله اساسى درباره تاریخ کتاب و کتابخانه در اسلام است که آستان قدس آن را به صورت کتابى چاپ کرده است. در این مجموعه از مقالات، از کتب سیره رسول گرامى(صلى الله علیه وآله)، کتب قدیمى و چاپى کتابخانه هاى اسلامى و کتابخانه شاپور ابن اردشیر سخن گفته شده است.
از جمله مقالاتى که در این مجموعه آمده است، نسخه هاى دست نویس قرآن مجید از آغاز تا سده پنجم و قرآن هاى چاپى است. در این مقاله ها تاریخچه اى براى قرآن نوشته شده است که جمع کننده قرآن، قرآن هاى عثمان، قرآن حضرت على(علیه السلام)، خطّ قرآن هاى کهن با خطّ نسخ، قرآن هاى منسوب به ائمه و صحابه و تابعین، نمونه هایى از مصاحف کوفى سده دوم تا چهارم، قرآن هاى قدیمى تاریخ دار، پیدایش صنعت چاپ و ورود چاپخانه به کشور عثمانى، اوّلین قرآن هاى چاپى در عثمانى و اروپا، انواع چاپ هاى قرآن، اولین قرآن چاپ سنگى، چاپ هاى قدیمى سایر کشورها، چاپ هاى قدیمى کشورهاى اسلامى، قرآن هاى چاپ هندوستان، چاپ هاى مصر، قرآن هاى چاپ ایران، کاتبان و ناشران قرآن، نگارش لغات قرآن و ترجمه آنها، حاشیه نویسى لغات قرآن و قطعه نویسى آیات قرآن است.
و در پایان به تاریخچه اى از قرآن هاى موجود نیز اشاره شده است و تحقیقى از فهرست قرآن هایى را که در ایران چاپ شده، ارائه گردیده و از تاریخ قرآن نویسى و چاپ آن در ایران ـ که به بیش از برخى مناطق مهّم جهان اسلام مثل سوریه و مصر مى رسد ـ سخن گفته شده است.
مقاله دیگر در این مجموعه، شامل آثار خطّى شیخ طوسى، اربعین نویسى، نظرى به تاریخ مذاهب و ادیان و منابع مهم آن است. و همچنین در این مقاله پیرامون نهج البلاغه و نسخه هاى خطّى نفیس آن و مجموعه سخنان کوتاه امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز تحقیق ارائه شده است.
مقاله دیگر پیرامون مدفونان خراسان است که به زندگى بزرگانى چون خواجه ربیع که در یک فرسخى حرم مطهر است، پرداخته شده است. استاد در این مقاله به زندگى خواجه اباصلت، از اصحاب امام رضا(علیه السلام) و شیخ طبرسى، صاحب تفسیر مجمع البیان پرداخته و کتابى با عنوان «مزارات خراسان» مجموعه این مقالات پیرامون بزرگان مدفون در مشهد مقدس است.
اجازات
استاد به جهت موقعیّت برتر علمى و مهارت در تخصّص خود، از بزرگان علم و اجتهاد اجازه روایت و اجتهاد دریافت کرده، همچون:
ـ اجازه اجتهاد از شیخ آقا بزرگ تهرانى.
ـ اجازه اجتهاد از حاج شیخ هاشم قزوینى.
ـ اجازه اجتهاد از میرزا مهدى الهى قمشه اى.
ـ اجازه اجتهاد از میرزا حسین فقیه سبزوارى.
ـ اجازه روایت از مولانا ابوالعباس عمرانى شیخ مغرب و استاد فقه و حدیث دارالحدیث حسنى رباط مراکش.
ـ اجازه روایت از امام مسجد حلب.
استاد شانه چى مى گوید:
«این اجازات در حالى به من داده شد که من هیچ وقت در عمرم در پى مسائلى نبوده ام لکن در دیدارهایى که با بزرگان داشته ام، مورد الطاف آنان قرار مى گرفتم.»
کتابخانه خطى
علاقه استاد به احیاى کتب خطّى و شروع و ادامه این مسیر پر مرارت، خود داستان مفصلى دارد که باید از زبان خود استاد شانه چى شنید:
«اینجانب از اوّل تحصیلات علوم دینى، بلکه از آغاز کودکى، به کتاب علاقه داشته و حتى در دوران مدرسه شبى نبود که چند ساعت را به خواندن کتاب نگذرانم. با صرفه جویى در زندگى، بخشى از درآمد محدود طلبگى را به کتاب اختصاص دادم و در اوایل تحصیلات من در حوزه علمیه، کتاب خطّى در مشهد فراوان و در واقع بى ارزش بود و حتى بعضى از صحّاف ها (به واسطه گرانى کاغذ) از اوراق کتب خطى براى بدرقه کتاب استفاده مى کردند. من از این فرصت استفاده کردم و حتى با گرفتن قرض کتاب هایى را که در رشته کار و تحصیلات من بود، خریدارى مى کردم و ضمن سفرها از کتاب فروشى سایر شهرها نیز تهیه نمودم که جمعاً حدود هفتصد جلد مى شد. بعضى از این نسخه ها بسیار نفیس و ارزنده بود.»
وى این امر بزرگ علمى را از کتابخانه هاى مشهد شروع کرد و سپس به شهرهاى دیگر ایران سفر کرد و براى به ثمر رساندن آن، دستیارانى را براى خود برگزید و خود به کشورهاى دیگر رفت در یک سفرى که «توسط انستیتوى شرق شناسى شوروى» به چهار جمهورى شوروى (روسیه، آذربایجان، ازبکستان و تاجیکستان) دعوت شد، از کتابخانه بزرگ انستیتو و کتابخانه هاى عمومى لنینگراد بازدید مى کند و از کتب خطّى آنجا فیش تهیه مى کند و همین طور کتاب هاى باکو، تاشکند و دوشنبه را فیش بردارى مى کند. استاد مى گوید:
«تاشکند کتابخانه مفصلى داشت که کتب خطّى را از مدارس قدیمى بخارا و سمرقند و سایر شهرها در آنجا جمع و نگهدارى کرده بودند.»
وى در ادامه سفرهاى خارج، به کشورمصر سفر مى کند و از کتابخانه «جامع ازهر» قاهره دیدن کرد و همین طور از کتابخانه هاى معروف مصر کتابخانه دارالکتب القومیه و کتابخانه مخطوطات العربیة فیش تهیه نمود. وى در سفر دیگرش به مدّت چهار ماه به کشورهاى ترکیه، سوریه، اردن، حجاز و مراکش سفر مى کند و از تمام کتابخانه هاى معروف آن کشورها بویژه کتابخانه ها که متعلق به دانشگاه اسکوریال بوده، دیدن کرده و با گنجینه عظیمى از میراث اسلامى و تشیّع رو به رو مى گردد و از آن ها فیش تهیه مى کند. از سفرهاى مهم دیگر استاد مسافرت وى به کشور اسپانیا و فیش بردارى از آثار به جاى مانده از دوره اسلامى در این کشور است. استاد مى گوید:
«سفر دیگرى که از طرف کتابخانه آستان قدس براى بررسى و انتخاب نسخ کتابخانه اسکوریال به اسپانیا رفتم که در حدود یک ماه کتب کتابخانه مزبور را، که نسخ نفیسى در آنجا موجود است، بررسى و فیش بردارى نمودم. کتب مزبور باقیمانده کتب اسلامى است که از حوادث گذشته جان سالم به در برده و در این دژ محکم نگهدارى مى شود و داستان جمع آورى و نگهدارى آن در اسکوریال توسط فیلیپ، پادشاه اسپانیا و ساختمان بناى معظم کلیساى اسکوریال، بسیار جالب است.»
دیدگاه هاى استاد
حوزه علمیه داراى زیر بنایى است که نباید عوض بشود، همان طور که امام عزیزمان هم روى این جهات تأکید فراوان داشتند از جمله شیوه فقهى «صاحب جواهر» و ادامه آن در حوزه علمیه سفارش اکید فرمودند.
لکن باید حوزه در متون درسى و کتاب ها مقدارى تحول پیدا کند. باید کمیته اى را شکل داد و از آن ها خواست که در کتب ادبیات کتاب هایى را واقعاً انتخاب کرده و به عنوان متن رسمى قرار دهند که واقعاً به درد طلاب مى خورد.
همین طور در کتب درسى اصول و فقه باید چاره جویى کرد از این همه کتاب علمى، کتابى از هر لحاظ جامع انتخاب شود. به نظر من اگر یک کتاب فارسى پیرامون علم اصول و توضیح برخى اصطلاحات علم اصول نوشته شود تا محصل مقدارى آشنا و ذهنیّت با مسائل علم اصول پیدا کند به عنوان مثال کتاب اصول فقه رشاد که یک متن فارسى و روان اصولى است، مى تواند حلقه اى میان ادبیات و کتاب معالم باشد.
راجع به رسائل مرحوم شیخ انصارى هم نظرى دارم این کتاب که متن مهم علم اصول و کتاب علمى وزینى است، باز نیاز به تنقیح دارد. مثلاً در حدود متجاوز از صد صفحه در مورد «حجیّت مطلق ظن» بحث کرده که البته حجیّت ظن مطلق را هیچ یک از اصولین قبول ندارند! بنابراین، این بحث با این حجم براى طلبه نمى تواند مفید باشد.
در عین حال در این کتاب جاى برخى از بحث هاى قدما چون: مفهوم قیاس، اعتبار و ریشه تاریخى آنها خالى است و باید طلبه اى در این سطح از این مطالب بیشتر بداند و هر چند متن اصول مظفر تا حدودى سبک تر به این بحث پرداخته است.([3])
در رابطه با علم حدیث در حوزه باید به یک روش درست اندیشید. باید شعبه هاى حقوقى را ایجاد کرد و افرادى را در این خصوص تربیت نمود. «علم الحدیث» و «فقه» دریایى است که هیچ کس نمى تواند ادّعاى احاطه کامل بر آن را داشته باشد ولى طبیعى است که انسان وقتى با یک علمى سرو کار داشت و ممارست فراوان نمود، به یک مسائل جدیدى دست پیدا مى کند.
در رابطه با «وحدت حوزه و دانشگاه» باید فکر تربیت نیروى انسانى را کرد که اینها اگر جامع باشند و بتوانند در هر دو مرکز و نهاد علمى انجام وظیفه کنند، این اتحاد عملاً شکل مى گیرد. اساتیدى چون: فاضل تونى، الهى قمشه اى، استاد على اکبر شهابى، محمدابراهیم آیتى، شیخ محمد مفتح و شهید مطهرى از پیشگامان این کار بوده اند.
احیاى کتاب هاى چهل حدیث
آرزوى استاد این بود که حدیث اهل البیت(علیهم السلام) و در واقع معارف ناب محمدى را در میان جامعه بویژه جوانان رواج دهد. از این رو هنگام بررسى کتاب هاى کتابخانه آستان قدس رضوى، هر گاه به چهل حدیث هایى که توسط برخى از بزرگان نوشته شده بود، بر مى خورد بى درنگ آن ها را دستمایه کار قرار مى داد و همه را با مقدمه به چاپ مى رساند. که در این راستا چندین کتاب چهل حدیث به مقدمه و تصحیح ایشان به چاپ رسیده است.
کارنامه اجرایى
استاد در عین اشتغال به کار تدریس، و تألیف در سمت اجرا نیز فعالیت کرده است در سال هاى 47 و 48 شمسى سرپرستى کتابخانه دانشکده الهیات را عهده دار شد و از سال 49 به مدت طولانى، مدیریت گروه فقه دانشکده الهیات با وى بود و از سال 52 شمسى نیز عضویت پیوسته در گروه تمدن اسلامى، عضویت در کمیته انتظامات و پس از انقلاب اسلامى سال (57)، عضویت در کمیته انتظامات و ترفیعات و عضویت در ستاد انقلاب فرهنگى مشهد و عضویت در هیئت مدیره و بنیاد پژوهش هاى اسلامى و عضویت در هیئت مدیره کتابخانه آستان قدس رضوى را داشته است.
استاد در همه این سمت ها همواره فردى پاى بند به نظم بوده است که به جهت همین شایستگى ها از طرف مسؤولین وقت، لوح تقدیر و سپاس دریافت کرده است.
عروج ملکوتى
عالم بزرگ، استاد کاظم مدیرشانه چى که عمرى چون مشعل فروزان در راه نشر معارف اسلامى و شیعى سپرى ساخت، در شامگاه دوشنبه 23 اردیبهشت 1381ش (30 صفر 1423ق)، رخت از این جهان بربست و به سوى جایگاه ابدى شتافت. پیکر این فرزانه پس از تشییع در مشهد مقدس، در جوار بارگاه امام علىّ بن موسى الرضا(علیه السلام) به خاک سپرده شد.
[1]. مجله میراث ماندگار، کیهان فرهنگى، شماره 5 (1366ش).
[2]. مشکوة، ش 74، ص 75، تابستان 1381ش.
[3]. مجله اندیشه حوزه، ش 3.